شکاف طبقاتی زیاد در کلانشهرها، کمبود نظامهای پشتیبانی و مددکاری، نابسامانیهای خانوادگی و کمبود پشتیبانیهای خویشاوندی-محلی برخی از راهاندازها یا پابرجاکنندههای رفتارها و در اصل بازخوردهای پرخاشگرانه آسیبرسان باشد.
بسیاری از پژوهشگران اجتماعی شهری سالهاست که با مفهوم خرابکاری (وندالیسم) و نگره (نظریه)های گوناگون همپیوند ازجمله مهار (کنترل) اجتماعی، انزوای اجتماعی، طراحی محیطی و همچنین نگره (نظریه) کشمکش/تضاد اجتماعی آشنا هستند.
پدیده پرخاشگری خرابکارانه همانا داشتن بازخورد (نگرش) و رفتاری بیمارگونه به کار رفته و گویای گرایش آگاهانه و خودخواسته به آسیبزدن و ازکارانداختن داراییها، زیرساختها و سازههای عمومی شهر است.
پژوهشهای گوناگون روانشناختی، جامعهشناختی و مدیریت شهری درباره پدیدآورندههای این بازخورد و رفتارهای آسیبرسان انجام و تحلیلهایی بازگو شدهاند. برخی پرخاشگری خرابکارانه (وندالیسم) را در زمره کژکاریها و بزهکاریهای نوین دستهبندی میکنند و آن را بازگردان پرخاشگرانه و واکنشی کینهتوزانه به برخی از فشارها، نابرابریها، تحمیلها، ناخشنودیها، ناامیدیها و شکستها میدانند.
از نمودهای این نابهنجاری گرایش جوانان به آسیبرسانی است که میتواند دربردارنده خرابکاری در داراییها، زیرساختها و سازههای همگانی (مانند حفاظها، اتوبوس، مترو، مبلمان شهری)، فضای سبز، جادهها، فروشگاهها، دیوارها و... گونهای بیان اعتراضی در فضای عمومی باشد.
یافتههای برخی پژوهشهای شهری در ایران نشان داده است بیشتر کسانی که به رفتارهای پرخاشگرانه آسیبرسان دست زدهاند، در منطقههای نابرخوردار (پایین) شهر زندگی میکنند. همچنین، یافتهها گویای آن است که از نظر ویژگیهای روانشناختی همپیوند با ناخشنودی از زندگی (بیانی و سبحانی، 1395)، میزان تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و چگونگی خدمات شهری در میان شهروندان آسیبرسان و عادی ناهمانندی چشمگیر است (بخارایی و شربتیان، 1394).
گرچه در میان شهروندان عادی هم گرایش به رفتارهای نابهنجار گزارش شده؛ ولی انجام کنش پرخاشگری آسیبرسان و شدت و فراوانی این رفتارها در افراد پرخاشگر آسیبرسان به گونهای چشمگیر بیشتر است.
یافتههای پژوهشی که در کلانشهر مشهد انجام شده، نشان داده برجستهترین عامل اثرگذار در انجام رفتارهای پرخاشگرانه آسیبرسان (وندالیستی) کمبود همکاری (مشارکت) و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و کاستی در خدمات شهری با بیشترین اثر بر انجام رفتارهای پرخاشگرانه آسیبرسان بوده است.
یافتهها بیانگر این بوده که همکاری (مشارکت) و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و خدمات شهری اثر مستقیم و عاملهایی مانند ناکامی اجتماعی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی اثر غیرمستقیم را بر رفتار پرخاشگرانه آسیبرسان (وندالیستی) در بین پاسخگویان پژوهش داشته است (بخارایی و شربتیان، 1394).
با اشاره به یافتههای برخی پژوهشهای انجامشده در زمینه پرخاشگریهای خرابکارانه یا آسیبرسان میتوان گفت شکاف طبقاتی زیاد در کلانشهرها، کمبود نظامهای پشتیبانی و مددکاری، نابسامانیهای خانوادگی و کمبود پشتیبانیهای خویشاوندی-محلی برخی از راهاندازها یا پابرجاکنندههای رفتارها و در اصل بازخوردهای پرخاشگرانه آسیبرسان باشد.
با اینهمه آنچه بهطور عادی پرخاشگری آسیبرسان و آسیب به سازههای شهری و همگانی میشناسیم، با آنچه در گزارشهای خبری هفتههای گذشته درباره آسیبرسانی آگاهانه به برخی خودروها در بزرگراههای کلانشهرها بهویژه تهران که به درگذشت چند راننده خودرو انجامید یا آتشزدن خودروهای شهروندان ناهمانندیهایی دارد.
در سالهای گذشته و با گسترش حاشیهنشینی و بیشترشدن شکاف اقتصادی در کلانشهرها دزدی سازههای همگانی مانند حفاظهای صوتی جداره بزرگراهها، درپوشهای آب و پساب، پلهای کوک روی جویها و میلههای تابلوهای راهنمایی شهری افزایش یافته است. این آسیبرسانیها را باید در دسته دزدیها برای دستیابی به ارزش پولی سازه دستهبندی کرد.
برخی آسیبها به سازهها و زیرساختهای شهری هم برخاسته از ناکامی و خشم شهروندان ناخرسند و کمبرخوردار به شمار میروند که فضای عمومی شهر را بهمثابه تابلوی بیان اعتراضی خود برمیگزینند. گذشته از اینها، شرایط اقتصادی دشوار، افزایش تورم و روزبهروزِ هزینهها و بهای کالا و خدمات، افزایش مهارگسیخته بهای مسکن، بیکاری و از همه برجستهتر ناامیدی روزافزون بخشی از جامعه شهروندی را ناامید و ناتوان مطلق کرده است.
این شهروندان که بسیاری از آنها حاشیهنشین شدهاند، از بازیابی توان اقتصادی خود ناامید هستند. احتمال ضعیف جبران شکافهای ژرف و هولناک اقتصادی و اجتماعی، سبب شده ناامیدی و سرخوردگی اندوهبار که نمود رفتاری آن گوشهگیری اجتماعی بوده، بهسوی پرخاشگری به دیگر شهروندان و داراییهای شخصی مردم و حضور در میدان ولو منفی دگرگون شود.
فاجعه تلخی که به مرگ چند راننده در بزرگراه نواب تهران انجامید، یکی از نمونههای ناامیدی از بهبود و جبران فاصله ژرف و پرخاشگری به دیگر شهروندان در فضای عمومی شهری است. قربانی این رفتارها تنها شهروندان برخوردار و داراییهای بسیار گرانبهای افسانهای ازجمله خودروی بنز آخرین مدلی که به آتش کشیده شده، نیستند؛ بلکه هریک از شهروندان چهبسا در معرض چنین مقایسهای از سوی شهروند حاشیهنشین، میتوانند ناکام و ناامید از نجات باشند.
آنچه در چنین رویاروییهای پرخاشگرانه و پرآسیبی رخ میدهد، هم جان و دارایی شهروندان را به خطر میاندازد و هم به همبستگی و همدلی اجتماعی آسیبی جبراننشدنی خواهد زد.
همبستگی و همدلی اجتماعی ریشه در اعتماد و امنیت باور به یکدیگر است. اعتماد را چسب اجتماعی هم نامیدهاند. ازمیانرفتن اعتماد با خود ژرفشدن فرسودگی و در پی آن پوسیدگیهای بافتی اجتماعی و خطر و آسیبهای ملی به همراه دارد.
مسئله اقتصادی-اجتماعی را نمیتوان تنها با اندرز و صدقههای موردی چاره کرد. مسئله اقتصادی-اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت یا در حاشیه محدود گرفت و ضربتی جمع کرد. وضعیت اقتصادی-اجتماعی دارد ناامیدی را ژرف میکند که به پرخاشگری خرابکارانهای بهسوی شهروندان دیگر در تاروپود جامعه و گسست اعتماد میانجامد. ناامیدی نمود هیجانی اندوه و آزردگی را به پرخاشگری آسیبرسان و فراگیر دگرگون میکند.