مسئولان بارها در مقاطع مختلف به لزوم ایجاد امید در جامعه در راستای اتحاد و انسجام در مقابل دشمن تاکید داشتهاند، اما مشخصا معلوم نشده که راه حل برون رفت از بحران فعلی و ایجاد امید از دست رفته در جامعه چیست.
از زمانی که دونالد ترامپ روی کارآمد در مقاطع مختلف همواره نسبت به خروج از برجام تاکید میکرد و به تهدید ایران میپرداخت که پس از چندی نیز این تهدیدات را عملی کرد و از برجام خارج شد. این در حالی است که از یکسال گذشته تاکنون و حتی پیش از آن نیز مسئولان درصدد بودهاند که وضع جامعه را بدون مشکل نشان دهند، البته این سخن بدین معنا نیست که مسئولان و مدیران تلاش نکرده باشند؛ چرا که آنها دائم در تلاشند تا به هر نحو ممکن شرایط ثبات و آرامش را بر جامعه حاکم کنند، اما به جای اینکه خودمان را برای مقابله با دشمن و اقدامات ایذاییاش آماده کنیم، بعضا رویکردهایی غیر از آنچه که در جامعه نشان داده میشود اتخاذ میگردد و در مواردی به نظر میرسد مشکل دیده نشده است. مثلا در مدت اخیر بسیاری از اقتصاد مقاومتی سخن گفتهاند درحالی که اعمال و رفتار نشان نمیدهد فهم درستی از اقتصاد مقاومتی بهوجود آمده است و ای بسا چیزی در ارتباط با آن نخواندهاند و بر این اساس هیچ تصوری هم نسبت به آن ندارند. این افراد فقط در راستای تایید این روش اقتصادی سری به تایید تکان میدهند بدون اینکه از ماهیت و عمق آن باخبر باشند. از طرف دیگر برخی مسئولان نیز صرفا دنبال عادی جلوه دادن شرایط اقتصادی کشور هستند. بهنظر میرسد که نیاز است طراحی جدیدی برای شرح مشکل و طرح این روش اقتصادی به دست داده شود. دولت باید برای برون رفت از شرایط فعلی ابتکار عمل به خرج دهد و مجلس نیز همراهی کند. اگر کارها بر مسیر اقتصاد مقاومتی قرار گیرد، حتما مورد تایید رهبر انقلاب خواهد بود و در جاهایی که لازم است، در مواردی که تنگناهایی وارد کار میشود، مقام معظم رهبری راهگشا خواهند بود. البته اکنون روسای 3 قوه با حکمی که مقام معظم رهبری به آنها اعطا کرده اختیارات زیادی دارند، اما بهنظر میرسد که اگر همه اختیارات نیز به یک نفر تفویض شود، تا زمانی که بینش لازم وجود نداشته باشد وضعیت به همین روال باقی خواهد ماند. طبق قانون اساسی پس از مقام معظم رهبری رئیسجمهور دومین شخصیت کشور است و از اختیارات فراوانی برخوردار است. اینکه رئیسجمهور از اختیارات ویژه سخن میگوید، چندان دقیق نیست. آقای روحانی باید برای طرح چنین مسالهای روشن کنند که چه محدودیتی در کار دارند و برای حل کدام مساله غیر قابل حل اختیارات ویژه طلب میشود. پیداست که اختیار ویژهای که رئیسجمهور از آن سخن به میان آورده، در سیاست خارجی است. اگر مسائل مربوط به سیاست خارجی کنارگذاشته شود، مشخص نیست که اختیارات دقیقا در چه مواردی نیاز است. بهتر است ابتدا کارهای مد نظر آغاز شود و پس از آن اگر نیازی وجود داشته باشد، با توصیف دقیق مشکل از اختیارات ویژه سخن گفته شود. باید در هر موضوعی طرحهای مشخص و روشن وجود داشته باشد و تا زمانی که طرح درست و دقیقی موجود نباشد، بود و نبود اختیارات ویژه هم تفاوت چندانی در عملکردها ایجاد نخواهد کرد. البته اینکه برخی مخالفان دولت از این موضوع استفاده کرده و آن را فرار به جلو یا فرافکنی عنوان میکنند، به هیچ وجه درست نیست. فقط باید طرح روشن و دقیق در موضوعات مختلف ارائه شود و زمانی که این مهم صورت پذیرفت، در جاهایی که نیاز به اختیارات ویژه احساس میشود، قطعا این اختیارات به رئیسجمهور داده خواهد شد. کلام آخر اینکه، دادن اختیارت وسیع میتواند امری مطلوب تلقی شود اما قبل از آن باید دقیقا جوانب آن مشخص شود که قرار است از این اختیارات در چه زمینههایی استفادههایی شود.
* فعال سیاسی
انتهای پیام/*