نهتنها ترامپ، بلکه باراک اوباما و جرج واکر بوش نیز هر سه در ایجاد بحرانهای سیاسی- امنیتی در افغانستان و انزوای شهروندان افغان در تعیین سرنوشت سیاسی خود دست داشتهاند.
این روزها، تحلیلگران مسائل افغانستان عبدالله عبدالله و اشرف غنی را به دو پادشاه در یک اقلیم تشبیه میکنند! هماکنون دو رئیسجمهور در افغانستان سوگند یادکرده و هر یک مدعی هدایت دولت مرکزی کابل هستند.
آنچه امروز در افغانستان میگذرد را میتوان طبیعیترین نتیجه و خروجی "دموکراسی آمریکایی" در افغانستان دانست: این دموکراسی، نه بر پایه صندوق رأی و اراده شهروندان بلکه بر اساس 20 سال کشتار و اشغالگری و تزریق فساد سیستماتیک به ساختار سیاسی و امنیتی افغانستان و جلوگیری از تحقق استقلال واقعی افغانها بنانهاده شده است.
محصول این دموکراسی خونین، از دست رفتن جان صدها هزار شهروند افغان و آوارگی میلیونها نفر در این کشور بوده است. وقوع بحرانهای تلخ و مستمر امنیتی و عدم امکان آیندهپژوهی مؤثر در خصوص آینده این کشور،ماحصل همین دموکراسی آمریکایی بوده است!
صورتمسئله در افغانستان کاملا مشخص است!مقامات کاخ سفید بهوضوح دریافتهاند که تحقق واقعی اراده سیاسی ملت افغانستان، معنایی جز خروج رسمی نظامیان اشغالگر آمریکایی و ناتو از این کشور نخواهد داشت.
از اینرو اشغالگران افغانستان با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیکره این کشور جنگزده از یکسو و استحاله سیاسی و فرهنگی مردم افغانستان و ممانعت غیرمستقیم از حضور و مشارکت آنها در انتخابات،زمینه را برای استمرار مداخله خود در کابل و دیگر مناطق این کشور مهیا میسازند.
در این میان، دموکراسی مسموم آمریکایی صرفا جنبهای ظاهری و بدون خاصیت واقعی دارد.نکته حائز اهمیت اینکه شرکای اروپایی آمریکا نیز در این پروسه،کاملا با واشنگتن همگام بودهاند.
بازیگران اروپایی به بهانه تأمین منابع مالی انتخابات در افغانستان و با نظارت مستقیم کاخ سفید، مهندسی انتخابات را در دستور کار خود قرار دادهاند. بازیگرانی که هماکنون سکوت کرده و مشغول رصد و ارزیابی بحران سیاسی دوبارهای هستند که به جامعه افغانستان تحمیل کردهاند.
آنچه مسلم است اینکه سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و در رأس همه کاخ سفید، امروز باید پاسخگوی کلاف سردرگم موجود در افغانستان باشند.
ترامپ امروز درصدد است با بزرگنمایی توافق با طالبان در فضای انتخاباتی آمریکا، فاکتور و مؤلفه "سیاست خارجی ضعیف دولت خود" را در نظرسنجیهای عمومی و ایالتی تقویت کند. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا مسبب بحرانی است که امروز در افغانستان شاهد آن هستیم.
نهتنها ترامپ، بلکه باراک اوباما و جرج واکر بوش نیز هر سه در ایجاد بحرانهای سیاسی- امنیتی در افغانستان و انزوای شهروندان افغان در تعیین سرنوشت سیاسی خود دست داشتهاند. امروز زمان آن رسیده است که یکبار برای همیشه، نتیجه عملکرد خونین 19 ساله آمریکا در افغانستان برای افکار عمومی دنیا تشریح شود.
بدون شک، خروج کامل آمریکا از افغانستان، تنها یکی از مواردی است که باید تحقق پیدا کند. موضوع مهم دیگری که نباید فراموش شود، پاسخگویی و مجازات مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا به دلیل وقوع سالها جنایت در افغانستان میباشد.
در این معادله حقوقی، سه رئیسجمهور اخیر آمریکا یعنی جرج بوش، اوباما و ترامپ حکم سه جنایتکار جنگی را دارند که جان صدها هزار شهروند افغان ازجمله زنان و کودکان بیگناه را در بحبوحه بازیهای کثیف استراتژیک و سیاسی خود طی 19 سال اخیر ستاندهاند.
آری! آمریکا از افغانستان خارج خواهد شد، اما کشاندن جنایتکاران آمریکایی معرکه افغانستان به دادگاههای بینالمللی و محاکمه آنها، مطالبه دیگری است که درنهایت تحقق خواهد یافت.