بازی برعکس شده و ترامپ مورد هدف نهادهای امنیتی در آمریکا قرارگرفته است.
این روزها نام دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا بیش از هر زمان دیگری در رسانههای این کشور شنیده میشود.
حمله بیسابقه پلیس اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در فلوریدا و ضبط اسناد محرمانهای که وی در این محل نگهداری میکرده، به دستمایهای برای حذف وی از معادلات قدرت در آمریکا تبدیلشده است.
ترامپ میگوید دموکراتها پشت پرده ماجرا هستند و دموکراتها این اتهام را تکذیب میکنند!
رئیسجمهور سابق آمریکا آماده است در صورت حذف از گردونه قدرت، کل کشور را به آشوب بکشد و گروههای طرفدار وی ازجمله «پسران مغرور» از اکنون خود را برای نوعی زورآزمایی مستمر با پلیس فدرال آماده کردهاند.
نکته جالبتوجه اینکه در سال ۲۰۱۶ میلادی، رئیس پلیس اف بی آی نقش بسیار مهمی در پیروزی دونالد ترامپ و جمهوریخواهان و شکست دموکراتها در انتخابات ایفا کرد.
جیمز کومی، رئیس سابق اف بی آی درست در فاصله ۲۴ ساعت مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، پرونده ایمیلهای محرمانه کلینتون را بار دیگر به جریان انداخت تا رأی دموکراتها در ایالاتی تعیینکننده مانند ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان کاهش پیدا کند.
اما او پس از چند روز ( وقتی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ قطعیت یافت) گفت کلینتون مرتکب تخلفی نشده است.
در آن زمان کلینتون نامزد حزب دموکرات در انتخابات کومی را به خاطر شکست انتخاباتیاش مقابل دونالد ترامپ مقصر دانست.
آن تحقیقات به استفاده کلینتون بهعنوان وزیر خارجه در دولت باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا از یک ایمیل و سرور شخصی برای انجام وظایف دولتی مربوط میشد.
کومی در جریان مبارزات انتخاباتی دو بار، ابتدا در ماه ژوئیه و بعد در ماه اکتبر، از تحقیقات اف بی آی درباره کلینتون خبر داد.
اکنون در سال ۲۰۲۲ میلادی بازی برعکس شده و ترامپ مورد هدف نهادهای امنیتی در آمریکا قرارگرفته است.
اکنون مقامات اف بی آی به این نتیجه رسیدهاند که باید ترامپیسم را از انحصار ترامپ خارج کرده و آن را به پدیدهای قابلکنترل در قاموس امنیتی کشورشان تبدیل کنند، هرچند که دیگر برای جلوگیری از اضمحلال لیبرال دموکراسی آمریکایی بسیار دیر است!
واقعیت امر این است که شهروندان آمریکایی در ماورای این منازعات ظاهرا هالیوودی و جذاب، خود را برای عبور از دوگانه «دموکرات-جمهوری خواه»آماده کردهاند.
به قول فوکویاما و چامسکی، دال مرکزی قدرت در آمریکای امروز به چالش کشیده شده و دیگر کسی از «آمریکا» بهعنوان نماد قدرت در داخل و خارج از این کشور یاد نمیکند.
رسانههای غربی تلاش مضاعفی میکنند تا تزلزل زیرساختهای قدرت در آمریکا را در چارچوب منازعه «الاغها و فیلها» هدایت کنند .
باید متوجه این حقیقت شد که این تصویرسازی نخنما دیگر حتی تاریخمصرف خود را در نزد شهروندان آمریکایی نیز ازدستداده است.
این منازعه درون آمریکایی، نه ترامپ و بایدن، بلکه مناسبات کلان قدرت در این کشور را هدف قرار داده و مقدمهای برای «گذار از آمریکای امروز» است. این گذار رخ خواهد داد،حتی اگر نهادهای پنهان و آشکار قدرت در آمریکا بخواهند جلوی آن را بگیرند.