با سربلندی یکی از سختترین مراحل تاریخ متأخر را پشت سر گذاشتیم و اطمینان داریم که نوروز ۱۴۰۰ را با فضایی گشودهتر در اقتصاد و سلامت ملی و در موقعیتی ظفرمندانه در غلبه بر تحریم و کرونا آغاز خواهیم کرد.
طلب مرگ برای رئیسجمهوری پشت تریبون تا توهین آشکار به ایشان در برنامه صداوسیما همه «عادیانگاری اهانت» و «عادیانگاری نافرمانی از دستور مقام معظم رهبری» را دنبال میکنند.
این روزها هر کسی با هر گرایش سیاسی باید به مسئولیت اخلاقی خود عمل کند که امروز روح و روان جامعه را باید مقاوم نگه داشت و کمک کرد دولت ثمره شیرین مقاومت را بتواند به کام جامعه بچشاند.
نگاه «خط ویژه» یک الگوی فکری است؛ این الگوی فکری به دلایل مختلفی، مسیری خاص برای برخی نسبت به سایرین در نظر گرفته میشود. الگوی «خط ویژه» برابرتر بودن است؛ و شاید هم همین برابرتر بودن ما را از پرداختن از حل مسائل اساسی کشور باز میدارد.
وقتی ساحت سیاسی بر عناصر فرهنگ، رسانه بزرگ و حتی نمادی که باید مظهر مهر و عطوفت و اخلاقگستری باشد، سایه میافکند، از فرهنگ که عرصه حقیقت و زیبایی است چیزی باقی نمیماند.
بدون اجماعی فراگیر بر سر رعایت قواعدی که متضمن تأمین منافع ملی باشند، ساختن کشوری آباد و آزاد، و تحقق رؤیای استقلال و آزادی در سایه همزیستی مسالمتآمیز و سازنده با جهان، ناممکن است.
شهید سلیمانی عاشق ایران بود، اما نگاهش فراملی بود و دنبال مصالح و منافع مسلمانان و شیعیان در کل منطقه و جهان بود. لذا نهضت مقاومت در منطقه را روح و جان و سامان داد.
امروز نیازمند دم مسیحایی برای همزیستی توأم با مدارا و اعتدال و زدودن تحریم هستیم. بزرگترین نیاز برای رفع آثار تحریم، یکپارچگی و وحدت و شنیدن صداهای آرام و امیدبخش در داخل کشور است.
حفظ و قدردانی از سرمايههای نمادين در نظامهای دموکراتيک بيشتر اتفاق میافتد که معتقد است ما همه چيز را نداريم و بايد سرمايههای نمادين را بهلحاظ علمی، فکری، اخلاقی، فرهنگی و... از دل جامعه استخراج کنيم.
من اساساً نمیدانم و نمیفهمم که چگونه عدهای از نتیجه انتخابات امریکا حتی داغتر از طرفداران کاندیدای شکستخورده نگران بودند و برخی او را با اسطورههای مذهبی ما هم شبیهسازی کردند!
این روزها با اتفاقاتی که در انتخابات ایالات متحده امریکا رخ داد، به نحوی دیگر مسأله چگونگی تعامل با جهان در عرصه سیاست داخلی پررنگ شده و یکبار دیگر رابطه منافع ملی با سیاست خارجی را به میان آورده است.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه بازگشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگافروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد.
قطبی شدن فضای رقابتهای انتخاباتی آمریکا، نه تنها موقعیت دونالد ترامپ را ارتقا میدهد؛ بلکه به مفهوم افول مرحلهای ساخت قدرت و نقشیابی نیروهای حاشیهای در رقابتهای انتخاباتی خواهد بود.
لنین تز مشهوری دارد که به زبان ساده میگوید یک نظام مستقر زمانی آسیب میبیند که دو اتفاق به طور همزمان رخ دهند: یعنی از یکسو پایینیها نخواهند و از دیگرسو بالاییها نتوانند.
ترامپ اگر در انتخابات شکست بخورد تا فاصله انتقال قدرت به جو بايدن، اردک لَنگ است. يعني رئيسجمهوري که قانونا رئيسجمهور است اما چون رئيسجمهور جديد، تصميمگيرنده است، تحت تاثير تصميمات رئيسجمهور منتخب است.