روز سه شنبه خیابان فردوسی شبیه عصرهای پاییزی معمول نبود، حرارت دلار، پای خیلی ها را به این خیابان باز کرده بود.
اوضاع احوال این روزهای بازار ازاد ارز در اطرف خیابان فردوسی حکایت دارد که خبرآنلاین چنین گزارش کرده است: نه فقط ساکنان همیشگی فردوسی که مشتریان و معامله گران امروز(سه شنبه 19 آذر) در موقعیتی ویژه قرار داشتند، هیجان معامله گران با افزایش ساعت به ساعت دلار بالا می رفت و تلاش دلالان برای دمیدن بر این التهاب محسوس بود. کسانی که امروز به میدان فردوسی رفتند تا از دلار خبری بگیرند به عینه تلاش دلالان و صرافان نه برای فروش دلار که برای خرید آن از مردم را دیدند. بسیاری از آنها با اصرار و یقهگیری قصد داشتند دلارهای مراجعان را بخرند و حتی وقتی مطمئن میشدند دلاری در کار نیست، دیگر صحبتی نمی کردند و سئوال ها را بی جواب می گذاشتد.
*شکلگیری دوباره صفها
اولین چیزی که توجه را به خود جلب میکرد صفهای طولانی در برابر صرافیهای رسمی و بانکی بود، انبوهی جمعیت با کارتهای ملی در دستهایشان. شلوغی و ازدحام به قدری بود که امکان گفتگو با کسانی که در صف بودند فراهم نبود و تنها کسانی که سئوالات را جواب میدادند همان دلالانی بودند که در پیادهروها انبوه حاضران را به فروش دلارهایشان ترغیب میکردند. نفر اول مرد میانسالی بود که نزدیک شد و در حالی که اطراف را می پایید در گوش هر رهگذری میگفت: دلار! دلار! بیا! » اسمش علی بود. قیمت خرید را پرسیدم نگاهی به تابلو صرافی که عدد ۱۳ هزار و ۵۰۰ تومان را نشان میداد انداخت و گفت۱۳: هزار و ۸۰۰ میخرم. قیمت خرید یورو را ۱۵ هزار تومان اعلام کرد. امروز اما گپ و گفت طولانی با دلالان دشوار بود چرا که بسیاری از ماموران مخفی وحشت داشتند و به قول خودشان می گفتند: باید مراقب باشم گیر نیفتم.
*فقط میخرم؛ فروش ممنوع
امروز کسانی که قصد فروش دلار داشتند چشم و چراغ بازار بودند. نه فقط دلالان حاشیه خیابان که صرافان عادی نیز قصد فروش نداشتند. همه میخریدند و تبدیل بازار به خریدار خودش بر آتش ریخته شده در بازار می دمید. یکی از دلالان در پاسخ به این سئوال که بخرم یا بفروشم، گفت: امروز دست نگه دار حباب قیمت شکل گرفته و در روزهای آتی پایین می آید اما حاضر نبود دلارهایش را بفروشد و می گفت فعلا معامله ریسک بالایی دارد.
*این بار از زمین بلند میشوم
اولین سئوال درباره قیمت دلار زمینه را برای مکالمه ای هیجان انگیز فراهم می کرد. دلالان به محض آنکه حس میکردند پرسش کننده دلار دارد، سریع از هر دری وارد میشدند تا دلار را بخرند. ۱۳ هزار و ۸۰۰ تومان، برخی حتی قیمت ۱۳ هزار و ۹۰۰ تومان را نیز پیشنهاد می کردند. بهنام در پاسخ به این سئوال که اگر فروش دلار امروز صرف دارد چرا تو و همکارانت دلار نمیفروشید؟ گفت: تازه وارد کار شدهای؟ کف میخری تا سقف بفروشی؟ وی توضیح داد: اگر قصدت سرمایه گذاری در بازار ارز است، باید بگویم قیمتها در روزهای آتی بالا می رود اما مطمن باش چون نقطه نزول را تشخیص نمی دهی ضرر می کنی. تعریف کرد که دو بار در بازار ارز با ورشکستگی روبرو شده و سرمایه اش را از دست داده است.
در حالی که اطراف را می پایید گفت: عمر این جهش هم کوتاهه، برای همین باید این بار بار خودم را ببندم و از زمین بلند شوم. در این قیمت می خرم تا در روزهای اتی که تعداد مشتریان بالا می رود، به قیمتهای بهتر بفروشم و سود ببرم. بعد هم از زمین بلند می شوم و زیانم را جبران می کنم. در پاسخ به این سئوال که نمیترسید باز هم ضرر کنید؟ گفت: خیلی ها همین طور پولدار شده اند، خیلیهای دیگر هم ضرر کرده اند اما من می خواهم این بار ضررهای قبلی را جبران کنم.
*دلار ۱۴.۱۰۰ نمیفروشم
*هم صرافان عادی و هم لالان قیمت دلار را ۱۴ هزار و ۱۰۰ اعلام می کردند اما حاضر به فروش در این قیمت نبودند و در برابر اصرار برای خرید می گفتند قیمت ۱۴ هزار ۵۰۰ دلار را به فروش خواهند رساند. این وضعیت در مورد یورو هم وجود داشت هر یورو در صرافی های بانکی ۱۵ هزار تومان و در صرافی های عادی ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان بود. عصر خیابان فردوسی امروز شلوغ تر از عصرهای سه شنبه ای پاییزی بود. همه از گرانی دلار صحبت می کردند اما رفتار عجیب صرافان در خصوص نفروختن دلار خود اشتیاقی کاذب را در برخی برای خرید دلار به قیمت های بالاتر از قیمت روز نیز ایجاد می کرد. به نظر می رسد ترفندی تازه به کار گرفته شده است.