پیشبینی میشود که همزمان با استقرار نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی برای مرزبندیهای جدید، دور جدیدی از انتفاضه این بار در کرانه باختری محقق شده و این منطقه را در کنار پازل مقاومت در نوار غزه قرار دهد.
موضوع اجرای «معامله قرن» پس از توافق «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر و رئیس حزب لیکود رژیم صهیونیستی با «بنی گانتز»، رهبر حزب آبی سفید، یک بار دیگر در صدر اخبار منطقه قرارگرفته است.
اهمیت این ائتلاف در آن است که نتانیاهو توانست در توافق با مهمترین رقیب سیاسی خود، ماده مربوط به الحاق بخشهای بیشتری از کرانه باختری را بگنجاند.
اکنون گانتز و نتانیاهو توافق کردهاند که تا ماه ژوئن یعنی حدود دو ماه دیگر، بخشهایی از کرانه باختری و شهرکهای آن را ذیل طرح بهاصطلاح صلح ترامپ به سرزمینهای اشغالی منضم کنند، طرحی که بر اساس آن، حدود ۳۰ درصد از کرانه باختری ازجمله دره اردن، تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی قرار میگیرد.
نکته اینجاست که نتانیاهو پیش از گفتگو با رقیب سیاسیاش، بارها خواستار الحاق اراضی کرانه باختری از سمت شرق به غرب بود و انضمام دره اردن و شمال بحرالمیت را بهعنوان نقطه شروع، عنوان کرده بود تا در گام بعدی، شهرکهای کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی ملحق شوند.
گانتز اما مایل بود که این طرح، از غرب به شرق یعنی ابتدا از شهرکها کلید بخورد و استدلال میکرد که برای جلوگیری از تنشزایی در روابط تلآویو با امان نباید در الحاق دره اردن شتابزده عمل کرد، بااینحال، نهایتاً هر دو بر سر انضمام این مناطق به توافق رسیدند.
گفتنی است نتانیاهو حدود سه هفته پیش از برگزاری دور سوم انتخابات پارلمان رژیم صهیونیستی از نقشهبرداری از این منطقه مطابق با طرح معامله قرن ترامپ بهعنوان یک وعده تبلیغاتی سخن گفته بود؛ توطئهای که به گفته «نفتالی بنت»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی زمانی مناسبتر از آن برای اجرای حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری وجود ندارد. اشاره وی به درگیریهای جهانی به دلیل شیوع ویروس کروناست.
در همین راستا، تلاش رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو بر این است که این بخش از معامله قرن را تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان سال جاری (نوامبر) به مرحله اجرا در آورد.
بااینحال، گروههای مقاومت فلسطین و لبنان از ماهها پیش برای چنین روزی خود را آماده کردهاند.
مجاهدین فلسطینی اعلام کردهاند که با هر آنچه در اختیار دارند از قبله اول مسلمین و آرمان قدس دفاع کنند و تأکید دارند که توافق یکجانبه معامله قرن بههیچوجه، کوچکترین تغییری در حقایق تاریخی سرزمین فلسطین ایجاد نخواهد کرد.
لذا پیشبینی میشود که همزمان با استقرار نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی برای مرزبندیهای جدید، دور جدیدی از انتفاضه این بار در کرانه باختری محقق شده و این منطقه را در کنار پازل مقاومت در نوار غزه قرار دهد.
فلسطینیهای ساکن کرانه باختری از محدودیتهای ایجادشده هم از سوی تشکیلات خودگردان و هم از جانب رژیم صهیونیستی به ستوه آمدهاند و ازاینرو، درصورتیکه رژیم صهیونیستی دچار چنین خبطی شود، بهطور حتم باید منتظر غلیان و انفجار خشم مردم و عملیاتهای گسترده و دائمی گروههای مقاومت باشند.
خبر بد برای اسرائیل این است که وقوع درگیریهای مسلحانه میان آنها و فلسطینیها در کرانه باختری، شبیه هیچیک از نبردهای گذشته در این پهنه اشغالشده نخواهد بود.
پس از جنگ سال ۱۹۶۷، سرزمین فلسطین به دو بخش فلسطینی و اسرائیلی تقسیم شد. بخش فلسطینی عبارت است از قدس شرقی، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن که در حال حاضر کرانه باختری و همه شهر قدس تحت حاکمیت صهیونیستها قرار دارد.
علاوه بر این، نوار غزه از سال ۲۰۰۷ محاصرهشده و درنتیجه، فلسطینیها چیزی برای از دست دادن ندارند و بهطور حتم، مقاومت مسلحانه همانند آنچه در نوار غزه و جنوب لبنان شکل گرفت در این منطقه نیز روزگار اشغالگران را سیاه خواهد کرد.
از طرفی، صهیونیستها از ناحیه نقاط ضعف فراوان در کرانه باختری، در رنج هستند. اول اینکه این منطقه دارای مرز مشترک با اردن است و به دلیل مخالفتهای گاهوبیگاه امّان با سیاستهای تلآویو، نگراناند که مبادا هجمهای از سوی اردن به خاک اسرائیل صورت بگیرد.
دوم، امنیت شهرکنشینان صهیونیست باعث شده که در این منطقه پادگانهای نظامی تأسیس شوند و طبعاً هر نوع آشوبی، امنیت نیروهای نظامی و صهیونیستها را به خطر میاندازد و سوم اینکه کرانه باختری، سکوی اشراف این رژیم بر همه مناطق سرزمینهای اشغالی است.
فلسطینیهای ساکن کرانه باختری با سواحل مدیترانه کمتر از ۱۵ کیلومتر فاصله دارند و میتوانند ظرف مدت کوتاهی به این سواحل رسیده و درد سری جدی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کنند.
این مؤلفههای کلیدی مجموعاً باعث شده است که کرانه باختری به یک منطقه راهبردی و حیاتی برای سیاستمداران اسرائیلی تبدیل شود و به فکر انضمام آن بیفتند.
ازاینرو، اقدام مسلحانه فلسطینیهای ساکن این منطقه قادر است به تهدید کیان رژیم صهیونیستی منتهی شود.
بر همین اساس، گروههای مقاومت از تشکیلات خودگردان فلسطین خواستهاند که صراحتاً توافق اسلو که طی آن رژیم صهیونیستی به رسمیت شناختهشده را لغو کند و یکجانبه از آن خارج شود.
تشر گروههای فلسطینی به محمود عباس نیز موجب شده وی هشدار دهد که در صورت الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی، همه توافقنامهها و تفاهمنامههای امضاشده با اسرائیل و آمریکا را لغو خواهد کرد.
امروز حتی میبینیم که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی از کلیدواژههایی در سخنرانیهای خود علیه معامله قرن استفاده میکند که گروههای مقاومت را سالها به خاطر استفاده از این ادبیات موردانتقاد قرار داده بود.
در سطح بینالمللی نیز حتی همپیمانان غربی تلآویو نسبت به این اقدام ابراز نگرانی کردهاند. نکته مهم درباره مخالفت و نگرانی کشورهای غربی با الحاق کرانه باختری آن است که این کشورها با اصل معامله قرن و اشغالگری بیشتر رژیم صهیونیستی مشکلی ندارند بلکه موضوع اصلی به مقطع زمانی حساس آن بازمیگردد.
استدلال کشورهای غربی این است که اجرای یکجانبه معامله قرن بدون توافق با طرفهای فلسطینی موجب تیره و تار شدن چشمانداز تشکیل دولت اسرائیلی و فلسطینی خواهد شد، حالآنکه اساس حاکمیت اسرائیل، نامشروع است و طبعاً ایده طرح دو دولتی هم مردود.
طرح توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی، همچنین بیفایده بودن روند سازش با اشغالگران را در عمل ثابت کرد. ضمن اینکه گروههای فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه را به ایده تشدید مقاومت و افزایش مبارزه مسلحانه در مقابل برنامههای خطرناک رژیم صهیونیستی بهمنظور دفاع از حقوق اولیه فلسطینیها به یکدیگر نزدیک کرده است.