کرونا سبب ميشود تا تغييرات در حوزه اجتماعي نيز سرعت بيشتري گرفته و بشر بههويتهاي تکسرنشين دانشبنيان روي آورد.
بحران کرونا بهسبب ويژگيهاي مختص هويتي ميتواند آثار و پيامدهاي متفاوتي را در مسير دگرگونيهاي تاريخي ايجاد کند.
اکنون کرونا يک دگرگونساز بهحساب ميآيد که تمام جوانب بشري را تحتتاثير قرار داده و بشر را با پيامدهاي گوناگون آن آشنا ساخته است.
اين مقوله که در اذهانعمومي مسالهاي با موضوعيت اينکه پس از کرونا چه اتفاقاتي رقم خواهد خورد و آيا جهان ميتواند بهروزهاي قبل از کرونا بازگردد، عظمت اين بحران را نشان ميدهد.
بر اساس اين تفکر، جهان پذيرفته است که اثرات کرونا بهقدري وسيع و همهگير است که جهان بازگشت بهدوران پيش از کرونا را قطعي نميداند و شايد حتي آن را غيرممکن ميداند.
کرونا بهعنوان يک دگرگونساز جهان را در مسيري جديد قرار خواهد داد و همگان منتظر تماشاي اين عصر جديد خواهند بود. لذا بايد بهدگرگونيهاي پس از کرونا پرداخت؛ زيرا وقوع آنها تاحدي قطعي شده است.
کرونا در مجموعهاي از زنجيرههاي تغيرات قرار ميگيرد که از يکسو اثرات طبيعي اين بيماري وجود دارد و از سوي ديگر بهعنوان يک بحران تبعاتي خواهد داشت.
بحراني که بهدنبال پرکردن حفرههاي زندگي بشري و بازگرداندن آن بهتعادل است. کرونا در عرصه سياست، اقتصاد و زيستبوم تمامي قدرت را بهخود مشغول کرده است و دگرگونيهاي جهان را مديريت ميکند.
کرونا سبب ميشود تا تغييرات در حوزه اجتماعي نيز سرعت بيشتري گرفته و بشر بههويتهاي تکسرنشين دانشبنيان روي آورد.
حوزه انديشه در مورد انسان نيز دچار تحول خواهد شد و خواستههاي جديد آدمي در بستري جديد از مدرنيته شکل خواهد گرفت و بشر بر اين تاکيد خواهد کرد که همهچيز در اين دنيا به اين سبب خلق شده است تا انسان حياتي بهتر داشته باشد.
اين تغييرات را نميتوان ناديده گرفت و انسان در آينده همه مقولهها را بهخدمت ميگيرد تا زندگي بهتري داشته باشد. از اين جهت است که هويتهاي تکسرنشين دانشبنيادي بهوجود خواهد آمد که بيش از آن که به مليتها بينديشد به رفاه و آسايش آدمي خواهد انديشيد.
جهتگيريهاي زندگي بشر نيز مورد تغييروتحول قرار ميگيرد بهگونهاي که ميتوانيم بگوييم نظام زندگي شهري و سلامت بشر صرفا مورد توجه قرار ميگيرد و همه چيز بر پايه آن استوار ميشود.
ترويج خانههاي هوشمند و بهرهگيري از هوش مصنوعي و گسترش فروش اينترنتي بهنحوي که تضمينکننده سلامت فردي باشد، رواج پيدا ميکند.
در حوزه باورها نيز شاهد تغييراتي خواهيم بود بهشکلي که در سراسر جهان مبلغاني که نتواستهاند بهواسطه مکاتب خود، بشر را از بحران عبور دهند بهچالش کشيده خواهند شد و انسان امروزي پيرامون آنها سوالات فراواني مطرح خواهد کرد.
اين تغييرات در حوزه انديشه و باور سبب ميشود تا در حوزه سياست نيز شاهد تغييرات گستردهاي شويم و اعمال سياسي پس از اين معنادار ميشود و قدرت حاکم برتفکر بشري بهعنوان جهان انضمامي بهواقعيت سياست پيوند ميخورد و سياستمداران مدعي را با چالش روبهرو ميسازد که آيا ميتوانند در مقابل بحرانهايي نظير کرونا از ابزارهايي که مردم در اختيار آنها قرار دادهاند بهبهترين شکل استفاده کنند؟ بههمين دليل بايد سياستمداران بار ديگر شايستگيهاي خود را بهملتها ثابت کنند.