به نظر می رسد طرح سامانه «سرا» به سراب بیشتر شبیه است. هرچند تلاشهای اینچنینی در راستای جذب و جلب افکار عمومی را باید به فال نیک گرفت ولی ترکیب حقیقی- حقوقی شورای عالی و هم وزن نبودن احزاب عضو شورا؛ هر مصوبه ای را از حیز انتفاع خارج می کند.
هر اصلاح طلب واقعی، پیروزی اصلاحات را می خواهد که اگر غیر از این باشد یک جای کارش میلنگد. ما با این عنوان بیست و سه سال تمام زیست کرده ایم و بابتش هزینه کرده و مورد عتاب و خطاب رقبای سیاسی و قلدرهای پر زور قرار داشته ایم. لذا حتما هر جا بحثی پیرامون اصلاح و اصلاح طلب به میان باشد در آن شریک و دغدغه مند آنیم.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای سال 96 و اعتراضات دیماه همان سال، به مرور و - نه البته بی دلیل- میل و اقبال مردم نسبت به اصلاح طلبان کم و کمتر شد.
یکی از دلایلی که «لایه هایی از مردم» اصلاح طلبان را صادق نیافتند و احساس کردند نمی شود به این جریان دل خوش کرد و خوشبین بود، اتخاذ رویکرد انفعالی و تا حدودی ناصحانه در خصوص اتفاقات و اعتراقات سراسری سال 96 بود.
اصلاح طلبان ریشه اعتراضات را در مشهد و شخص علم الهدی می دیدند در حالی که ادامه اعتراضات هیچ ربطی به علم الهدی و تندروهای اینچنینی نداشت. بلکه صدایی بود که گویی سالها خفه شده بود و فرصتی طلب می کرد برای فریاد و آن فرصت دست داده بود.
دومین موضوعی که اصلاح طلبان را چوب دو سر طلا کرد حمایت از آقای روحانی و مسئولیتی است که باید تا انتها می پذیرفتند. این «آش کشک خاله»، موضوع کوچکی نیست و با توجه به اینکه رقبا به خوبی توانستند مانع ادامه موفقیت های دولت در عرصه بین المللی شوند، مشکلات داخلی ناشی از آن، گریبان گیر اصلاحات و حامیان روحانی شد. چون اساسا اصولگرایان طرف دیگری جز اصلاح طلبان را به رسمیت نمیشناسند و درست هم می گویند، زیرا روحانی محصول تدبیر حزب اعتدال و توسعه نیست؛ بلکه خروجی اجماع اصلاح طلبان و حمایت شخص آقای رئیس دولت اصلاحات است.
اصولا چرا نگارنده به این موضوعات می پردازد؟
همه این عوامل به اضافه اینکه اصلاح طلبان وقتی صاحب کرسی و منصب می شوند نسبت به بدنه و حامیان خود بی توجه می شوند و جوانان اصلاح طلب ستادی را در حد پیاده نظامهایی می دانند که باید پیاده نظام باقی بمانند.
ترسی که وجود دارد عدم استقبال مردم از لیست انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات اسفند 98 است. برای برون رفت از این حالت احزاب و افراد اصلاح طلب تلاش زیادی صورت داده و می دهند که به مردم بگویند «ما خوبیم».
آخرین پنل از جنس اقناع عمومی طرح سامانه رای سنجی اصلاح طلبان (سرا) است که در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان رای آورد و قرار است اجرایی شود. اینکه این طرح توسط جلایی پورها یا هر شخص دیگری آماده شده است مهم نیست، مهم جامع نبودن آن و احتمال خطایی است که ممکن است جبران آن قابل کنترل نباشد.
از روزی که (یکشنبه) این طرح تصویب شد با مخالفان و موافقان این طرح گفت وگو های زیادی انجام گرفت. نگارنده و همکاران از جمله از احزابی چون اعتماد ملی، کارگزاران، اتحاد ملت و اشخاص حقیقی شورا نظرخواهی کردیم.
با مطالعه همه جوانب این طرح و اظهارات طرفین به نظر می رسد طرح سامانه «سرا» به سراب بیشتر شبیه است. هرچند تلاشهای اینچنینی در راستای جذب و جلب افکار عمومی را باید به فال نیک گرفت ولی ترکیب حقیقی- حقوقی شورای عالی و هم وزن نبودن احزاب عضو شورا؛ هر مصوبه ای را از حیز انتفاع خارج می کند. بنابراین ثواب این است که هر تصمیمی در قالب شورای هماهنگی احزاب جبهه اصلاحات باید اتخاذ شود.