در مدیریت روابط با همسایگان، بیشتر کشورها به یکی از سه رویکرد زیر رجوع میکنند که در اتخاذ آنها تامین منافع ملی، امنیت داخلی و خارجی، توانمندی اقتصادی، نگرشهای فرهنگی و دینی و ایدئولوژی و... تعیین کننده هستند.
مطابق با منشور ملل متحد، کشورها در قبال یکدیگر از اصل تساوی حقوق و حاکمیت برخوردارند و حل اختلافات احتمالی میان آنها بایستی به روشهای مسالمت آمیز صورت گرفته و از تهدید و بکارگیری زور در این زمینه خودداری شود.
باید به یکپارچگی سرزمینی یا استقلال سیاسی کشورها احترام گذاشته و از دخالت در امور داخلی آنها ممانعت شود. هر چند موارد فوق بهطور آشکار توصیه به بهره گیری از روشهای مسالمت آمیز در قبال همسایگان و کشورهای دیگر میکند، ولی در صحنه عمل، رویکرد کشورها در روابط با همسایگان و کشورهای غیرهمسایه متفاوت است.
همسایگان چه خوب و چه بد، نتیجه جبر جغرافیایی هستند و روابط با آنها موضوعی پایدار و ثابت در دستورکار سیاست خارجی هر کشوری است. قرار گرفتن یک کشور میان تعداد زیاد یا کمی از کشورهای دیگر به عنوان همسایگان، به تنهایی موجد قدرت یا ضعف نیست، بلکه اصولی که کشورها برای تعامل با همسایگان و کشورهای دیگر تعریف میکنند، قدرت یا ضعف را ایجاد میکند.
در مدیریت روابط با همسایگان، بیشتر کشورها به یکی از سه رویکرد زیر رجوع میکنند که در اتخاذ آنها تامین منافع ملی، امنیت داخلی و خارجی، توانمندی اقتصادی، نگرشهای فرهنگی و دینی و ایدئولوژی و... تعیین کننده هستند. این سه رویکرد عبارتند از:
1-رویکرد همزیستی مسالمت آمیز و اقتصاد محور: کشورهایی که این رویکرد را در تعامل با همسایگان برمی گزینند، میتوانند با تدبیر از حجم اختلافات احتمالی کاسته، چسبندگی و وابستگی اقتصادی ایجاد کرده، همکاری های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بسط داده و نهایتا صلح، ثبات و امنیت را تثبیت کنند.
برقراری چنین وضعیتی می تواند زمینه ساز مناسبات دوستانه با کشورهای فرامنطقه ای هم شود، در حالی که زمینه هرگونه دخالت بیگانگان در امور کشورهای همسایه و سوءاستفاده را از بین میبرد. این اصل کلی را باید در نظر داشت که برای داشتن روابط مسالمت آمیز با همسایگان و ایجاد فهم سیاسی و امنیتی، لازم است که منافع آنها به هم گره خورده و از وجود یکدیگر منتفع شوند.
2- رویکرد امنیتی – نظامی و ایجاد ترس: اولویت نگاه امنیتی در مدیریت روابط با همسایگان، اگرچه اهمیت و ارزش خاص خود را دارد، ولی تاکید صرف بر این نوع روابط و چشم پوشی از اهمیت اصول همزیستی مسالمت آمیز و ابعاد مهم دیگر در مناسبات دوجانبه و منطقه ای، بدبینیها را گسترش داده و به دوری هرچه بیشتر همسایگان منجر می شود. چنین روندی میتواند موجب سوءاستفاده دشمنان و رقبای منطقه ای و غیرمنطقه ای شود.
3- رویکرد توامان مسالمت آمیز در عین هوشیاری امنیتی: این رویکرد ترکیبی از دو رویکرد دیگر بوده و با توجه به شرایط هر کشوری در قبال همسایگان میتواند مورد بهره برداری قرار گیرد.
جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهای پُرهمسایه است که به اهمیت این موضوع واقف بوده و اولویت خود را دوستی و گسترش روابط و همکاریهای همهجانبه با همسایگان قرار داده است. ایران تمایل ندارد که نسبت به همسایگان خود رویکرد امنیتی و نظامی را دنبال کند و همیشه بر این نکته تاکید میکند که طی بیش از دویست سال گذشته، ایران هیچ تجاوز یا تهاجم نظامی علیه همسایگان خود نداشته است.
با این وجود، ایران در قبال سوءنیت برخی از کشورهای همسایه و هدایت آنها توسط قدرتهای غیرمنطقه ای به مسیر دشمنی، مجبور به واکنش بوده و همزمان با گزینش رویکرد مسالمت آمیز، آمادگی خود را برای برخورد با اقدامات سوء آنها حفظ کرده است.
تحمیل جنگ 8 ساله توسط رژیم بعثی عراق با حمایت همهجانبه برخی از کشورهای منطقه خلیج فارس و قدرتهای شرق و غرب آن زمان، درخواست مکرر برخی از کشورهای خلیج فارس از آمریکا برای حمله به ایران یا تحریک آن کشور برای خروج از برجام و تهدید به ایجاد آشوب و نا آرامی در داخل ایران، از جمله مواردی هستند که موجب شده تا جمهوری اسلامی ایران تدابیر امنیتی و نظامی لازم را در پیش گیرد.
همکاری این کشورها با رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن درجه یک مسلمانان و باز کردن پای آن رژیم به منطقه، تهاجم بی رحمانه برخی از این کشورها به یمن به عنوان یک کشور همسایه و محاصره اقتصادی و نظامی همسایه دیگر توسط آنها، عزم جمهوری اسلامی ایران را برای اقدامات احتیاطی، جزم تر می کند.
نمیتوان در مقابل کشورهایی که به هیچ اصول اخلاقی و حقوقی و بین المللی پایبندی ندارند و حتی در اماکن دیپلماتیکِ خود مخالفان را با اره تکه تکه می کنند یا در داخل، مخالفان سیاسی را گردن می زنند، هوشیار نبود و تنها به رویکرد مسالمت آمیز بسنده کرد.
در چنین شرایطی ایران نمیتواند به درخواست های غیرمنطقی بیگانگان برای مذاکره در مورد تولید و گسترش تسلیحات دفاعی از جمله برنامه موشکی گردن نهد. آمریکا با نقض برجام و کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان به واسطه عمل نکردن به تعهدات خود در قالب برجام و همراهی با تروریسم اقتصادی آمریکا علیه مردم کشورمان، نشان دادهاند که اعتماد به آنها جایگاهی ندارد.
با توجه به تجربیات سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، ایران تنها می تواند به ملت خود اتکا کند و تنها در سایه اقتدار و انسجام ملی میتواند به مقابله با توطئه های بیگانگان و تمکین همسایگان ناسازگار به اصول همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه بپردازد.
اقتدار و انسجام ملی موجب افزایش سطح قدرت کشور در خارج از مرزها میشود، بنابراین کسانی که امروز با اقدامات تفرقه انگیز و تقسیم ملت به خودی و غیرخودی اقدام میکنند، تنها به دشمنان این مرزوبوم کمک می کنند.
حمله به دولت منتخب و رئیس دستگاه دیپلماسی کشور که به عنوان سرباز در خط مقدم دیپلماسی به دفاع از کیان ایران اسلامی مشغول است، اقدامی غیر از بازی در زمین دشمن نمیتواند باشد.
بنابراین برای موفقیت رویکرد ایران در قبال همسایگان پرشمار، شایسته است که در سیاست خارجی کشور تنها یک صدا به گوش دوست و دشمن برسد.