plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۰
کد مطلب : ۴۹۱۰

آقای ترامپ! اين استراتژی‌ها فروشی نيستند

حنیف غفاری
پيروزي هاي مکرر جبهه مقاومت در سوريه، عراق، يمن ، لبنان و فلسطين از يک سو و تضعيف جايگاه سردمداران آمريکايي، صهيونيستي و سعودي تروريسم تکفيري از سوي ديگر، دستان ما را به شدت پر و متعاقبا، قدرت مانورمان در برابر دشمن را تقويت کرده است.
آقای ترامپ! اين استراتژی‌ها فروشی نيستند
مي گويند «مذاکره» نوعي «بده بستان» است و اگر ميان داده ها و ستانده هاتوازن و تعادل وجود داشته باشد ، آن گاه مي توان از نوعي «معامله پاياپاي» در عالم پيچيده ديپلماسي سخن گفت! در اين منظومه، «ميز مذاکره» جايي است که «داده ها» و « ستانده ها» بر روي آن قرار مي گيرد؛ جايي که بازيگران مشغول چانه زنيمي شوند تا به قول خود بهترين ها را در اين معامله به‌دست بياورند.با توجه به همين مقدمه کوتاه، مي‌توان تعاريف واضح و شفافي را در خصوص «معامله خوب»،«معامله خنثي»،«معامله بد»و« معامله فاجعه بار» ارائه کرد:معامله خوب، آن معامله اي است که اولا در آن «خطوط قرمز راهبردي» يک کشور يا بازيگر زير پا گذاشته نشود و متعاقبا، وزن «ستانده هاي‌تاکتيکي» آن نيز بر وزن «داده‌هاي تاکتيکي» آن غلبه داشته باشد.مؤلفه هاي تعيين و شکل گيري يک «معامله خوب»، يکي «داشته‌هاي بازيگران» و ديگري« شدت ضعف طرفين يا طرف‌ها» است.
معامله خنثي، معامله اي است که در آن ، ميزان داده ها و ستانده هاي بازيگران با يکديگر يکسان باشد. در «معامله خنثي»معمولا قرار نيست صحنه منازعه از بين برود، بلکه مختصات آن بار ديگر توسط بازيگران خط‌کشي و تعريف مي شود. معامله بد، معامله اي است که در آن، وزن «داده هاي تاکتيکي» يک بازيگر بر وزن «ستانده هاي تاکتيکي» آن غلبه پيدا کند.معمولا در معاملات و مذاکرات بين المللي، «معامله خنثي» به ندرت شکل مي گيرد زيرا به ندرت پيش مي آيد که قدرت يک طرف معامله، بر طرف ديگر غلبه نداشته باشد. بنابراين، بيشتر معاملات شکل گرفته ميان بازيگران حوزه روابط بين المللي، از جنس :«معاملات بد» يا «معاملات خوب» هستند.
با اين حال، در ماوراي «معاملات بد»، ما با مفهومي به نام «معاملات فاجعه بار» نيز رو به رو هستيم. معامله «فاجعه بار» به معامله‌اي اطلاق مي شود که در آن،«استراتژي‌هاي يک بازيگر» بر روي ميز معامله قرار مي گيرد و در نهايت، با «تاکتيک‌هاي طرف مقابل »معاوضه مي شود. به عبارت بهتر، در اين نوع معامله ، استراتژي ها و ثوابت راهبردي و سياست خارجي يک بازيگر، به پاي تاکتيک‌ها و وعده هاي طرف مقابل ذبح مي شود. هم اکنون در سال ۲۰۱۹ ميلادي قرار داريم : پيروزي هاي مکرر جبهه مقاومت در سوريه، عراق، يمن ، لبنان و فلسطين از يک سو و تضعيف جايگاه سردمداران آمريکايي، صهيونيستي و سعودي تروريسم تکفيري از سوي ديگر، دستان ما را به شدت پر و متعاقبا، قدرت مانورمان در برابر دشمن را تقويت کرده است.
از سوي ديگر، برداشته شدن گام‌هاي کاهنده تعهدات برجامي ايران ( که در ذيل استراتژي مقاومت فعال ) تعريف مي شود، سردمداران کاخ سفيد را به نقطه اي رسانده است که از هر گونه “مجراي انتقال پيام” اعم از بازيگران اروپايي، شرقي و منطقه اي براي ارسال پيام “چينش ميز مذاکرات با ايران ” استفاده مي کنند.
درست در چنين شرايطي، که ترامپ با دستاني خالي در منطقه و با احساس نياز مبتني بر “اعاده حيثيت در حوزه سياست خارجي نابود شده آمريکا و با استيصال مطلق در برابر “ايران قدرتمند” به هر ظرفيتي براي مذاکره با ايران متوسل مي شود، پيام جمهوري اسلامي ايران براي واشنگتن و متعلقان آن در منطقه و نظام بين الملل کاملا مشخص است: اينکه نه تنها آورده ها، محصولات، يافته ها و حتي ظرفيت‌هاي بالقوه استراتژيک جمهوري اسلامي ايران قابل معامله و فروش نيستند ، بلکه به واسطه همين ظرفيت‌ها “تسليم ترامپ در برابر ايران ” در آينده اي نزديک رقم خواهد خورد.اگر ترامپ واقعا خواستار معامله با ايران است، بايد براي ذبح استراتژي هاي خود در پاي تاکتيک‌هاي ايران آماده شود. او بايد “معامله خوب” ، “معامله خنثي” و حتي ” معامله بد” با ايران را به فراموشي بسپارد. بدون شک، تا تحقق نهايي “کابوس ترامپ در قبال ايران ” زمان زيادي باقي نمانده است…..
انتهای پیام/*
۲
مرجع : رسالت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما