ایران برخلاف آمریکا که دفعتا و فورا، از برجام خارج شد و تعهداتش را زیرپاگذاشت، از حداقل به حداکثر حرکت میکند و این خود نشان از حسن نیت جمهوری اسلامی ایران و میل باطنیاش به حفظ این توافق بینالمللی است.
برجام کلید واژه مشترک این روزهای رهبران بزرگ جهانی است. در وصف اهمیت این توافق بینالمللی و تاثیرگذاریاش بر امنیت و ثبات منطقهای و جهانی به همین نکته میتوان اکتفا کرد که غیر از مثلث سهگانه، ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان، همه رهبران جهانی دنبال پایایی و ماندگاری این توافق هستند. محور و کانون این تلاشها، اتحادیه اروپا و در راس آن فرانسه به عنوان نماینده سیاسی این اتحادیه است. تقریبا بیش از دو ماه است که مکرون رئیسجمهور جوان فرانسه، راهبرد حفظ برجام را با عطف به تنشزدایی روابط ایران و آمریکا، آغاز کرده است.
اوج این تلاشها در اجلاس سران جی هفت اتفاق افتاد که طی آن، رئیسجمهوری فرانسه در اقدامی غیر منتظره، از ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی برای حضور در شهر بیاریتز محل برگزاری اجلاس دعوت به عمل آورد. در سفر ظریف به فرانسه گرچه مذاکرهای میان ایران و آمریکا صورت نگرفت اما بر همگان آشکار بود که هدف اصلی فرانسه از دعوت ظریف، نزدیک ساختن مواضع دیدگاههای ایران و آمریکا و یافتن راه حلی مناسب برای عبور از شرایط پیش رو بود.
سخن در اینجاست که دیپلماسی فرانسوی گرچه توانسته از فضای مخاصمه و تنش روزافزون میان آمریکا و ایران بکاهد و حداقل در ظاهر امر، شدت و حدت اختلافات کاهش یافته است؛ اما واقعیت این است که تاکنون اقدامی جدی و قابل قبولی از سوی طرف اروپایی در جهت انتفاع ایران از مزایای اقتصادی برجام صورت نگرفته است. برای همین جمهوری اسلامی ایران از سیاست صبر استراتژیک به اقدام استراتژیک روی آورده است. رویکرد گامهای برجامی در همین راستا قابل تحلیل است و ایران با اتخاذ گامهای برجامی به دنبال ارسال این پیام به طرفین برجامی غیر از آمریکاست که سیاست گفتار درمانی جوابگوی نیازهای ایران است و ایران راه حل عملی و اجرایی میخواهد.
در تبیین گامهای برجامی بایستی به سه نکته مهم اشاره داشت. نخست اینکه سه گام برجامی که ایران در طی چهار ماه اخیر برداشته، گامهای واکنشی است. به عبارتی ایران نسبت به عدم تعهدات اروپا و آمریکا در قضیه برجام واکنش متقابل نشان میدهد. در چارجوب دکترین ماشه در برجام این مساله به صورت ضمنی آمده که حقوق و تعهدات مورد توافق قرار گرفته در برجام متناظر بر اقدام طرفین است. طبیعی است که اگر یکی از طرفهای مهم برجام به تعهداتش پایبند نباشد؛ این حق بر ایران هم در جهت عدم انجام تعهداتش محفوظ است. مساله دوم به رویکرد احتیاطی و حساب شده ایران مربوط میشود.
ایران برخلاف آمریکا که دفعتا و فورا، از برجام خارج شد و تعهداتش را زیرپاگذاشت، از حداقل به حداکثر حرکت میکند و این خود نشان از حسن نیت جمهوری اسلامی ایران و میل باطنیاش به حفظ این توافق بینالمللی است. از منظری ایران با حداقل اقدامات، فرصت و زمان به سایر طرفین برجامی برای انجام تعهداتشان میدهد. اروپا در این بخش مخاطب اصلی است. نکته پایانی این است که ایران آنچه را که طی سه گام برجامی انجام داده، همان مواردی است که در خود متن توافق برجام آمده است. برجام و هر معاهده دیگر بینالمللی، اعتبار زمانی دارد و بعد از تاریخ مقرر شده، ایران حق توسعه فعالیتهای صلح آمیز هستهایاش را دارد.
منتهی امروز ایران با مشاهده کارشکنیها و بدعهدیهای آمریکا، صرفا زمان اجرا را جلو انداخته است. برای همین اقدام ایران به هیچ وجه مغایر با NPT و سایر رژیمهای بینالمللی نیست و ایران به عنوان عضو مسئول و متعهد حق هرگونه اقدام صلحآمیز را در جهت سیاستهای صنعتی و اقتصادیاش دارد. برای همین امروز هم ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی داوطلبانه برای نظارت بر فعالیتها دعوت به عمل میآورد.
با وجود همه این واقعیتها، دولت ایران بایستی این مساله را در نظر داشته باشد که با اینکه طرفین اروپایی و آمریکا تعهدات برجامیشان را انجام ندادهاند. اما باید در سیاست بینالملل موقعیتشناس باشیم و هوشمندانه حرکت کنیم. رویکرد اصلیمان، به حل مسائل و چالشها با دنیای بینالملل باشد. نباید به سمت تنش بیشتر حرکت کنیم. تنش فضای مانور ایران را در جهان سیاست کاهش میدهد و در آن سو امکان ائتلافسازی را با آمریکای ترامپ فراهم میسازد.