زماني که در دوران انتخابات برخي دلسوزان تذکر ميدادند نبايد به هر شکلي در انتخابات به ليستهايي برسيم بايستي بهاين سخنان توجه ميشد، اما مشاهده کرديم افرادي که در ليست قرار گرفتند آنطور که بايد به جريان اصلاحطلبي وفادار نبودند.
برخي معتقدند، به دليل برخي عملکردهاي انتقادآميز دولت، فراکسيون اميد مجلس و شوراي شهر، مردم نوعي رويکرد منفعلانه و بيتفاوت نسبت به انتخابات پيش رو از خود بروز ميدهند. اين در حالي است که بهنظر ميرسد شرايط اقتصادي در کشور به گونهاي است که موجب ناکارآمدي دولت، شوراها و مجلس شده است.
نکته مهم اين است که آنطور که بايد و شايد اين همراهي و همزباني از سوي برخي جريانات از جمله اصلاحطلبان با مردم صورت نگرفته است. مردم خود شرايط را درک کرده و مشکلات کشور را ميدانند، اما انتظار دارند همراهي جريانهاي سياسي و مجموعه دولت با آنها بيشتر از اين باشد. اگر در زندگي امروز مردم دشواري بهوجود آمده مردم توقع دارند که اين دشواري در همه عرصهها ديده شود نه اينکه مديران دولتي يا حاکميتي همچنال از برخي امکانات استفاده کنند، اما شرايط براي مردم دشوارتر گردد. از اين جهت بيش از همه نيازمند اعتمادسازي و کارآمد کردن هرچه بيشتر نهادها هستيم.
گويا برخي اجزا و بخشها امور زمامداري را رها کرده و کشور به صورت باري به هر جهت اداره ميشود. تصميمات خلقالساعه، سردرگمي در اخذ تصميمات قاطع، بدنه اجرايي غير کارآمد و... موجب شده که مردم احساس کنند کشور به شکل صحيح و درستي اداره نميشود و بالطبع مسئول آن را نيز جريانهاي سياسي ميدانند که بخش مهمي از آن جريان اصلاحطلبي است. جرياني که مردم به اعتماد آن درانتخاباتهاي اخير مشارکت داشتهاند.
هرچند اين حداکثر اصلاحطلبان نبوده، اما تفکيک اين مسائل براي مردم کار آساني نيست و بهنظر ميرسد دليل ياس و سرخوردگي همين است. البته مردم بدين نکته نيز توجه دارند که بايد ادامه مديريت درست کشور را در بهينه کردن انتخابات خود در همين جريانهاي سياسي جستوجو کنند. با توجه به اينکه کشور در شرايط با ثباتي بسر ميبرد نميتواند گزينشهاي خاص، متفاوت و دگرگوني اتفاق افتد. لذا با پرداختن به مطالبات مردم بايد اين اعتماد را در مردم افزايش دهيم که همچنان پشت نظام و کشور بايستند.
از طرف ديگر گرچه مطرح ميشود که عملکرد ضعيف فراکسيون اميد موجب نا اميدي مردم از جريان اصلاحات و اين فراکسيون شده، اما واقعيت اين است که فراکسيون اميد تمام ظرفيت جريان اصلاحطلب نبوده و بدون شک نتوانسته انتظارات را برآورده کند و حرکتي جدي که بتواند طي 4 سال در خاطر مردم بماند، در اين مجموعه ايجاد کند. فقدان يک مديريت کارآمد و بدنه منسجم باعث شده که امروز مجلس به اسم فراکسيون اميد، اما به کام بخشهايي از منتقدين جريان اصلاحات باشد.
زماني که در دوران انتخابات برخي دلسوزان تذکر ميدادند نبايد به هر شکلي در انتخابات به ليستهايي برسيم بايستي بهاين سخنان توجه ميشد، اما مشاهده کرديم افرادي که در ليست قرار گرفتند آنطور که بايد به جريان اصلاحطلبي وفادار نبودند. البته اقليت منسجم و جدي در مجلس وجود دارد که بايد از آنها بهخوبي ياد کنيم، اما اينها به تنهايي اثرگذاري قابل توجهي ندارد. براي انتخابات آتي بايد با هوشمندي و درايت درانتخابات شرکت کنيم و درانتخاب افراد نهايت دقت را به خرج دهيم تا اتفاقات مجلس دهم در مجلس يازدهم تکرار نشود.