تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران بسیار جدی و بزرگ است.
یکی از موضوعهای مناقشهبرانگیز در سالهای اخیر میزان اثرگذاری تحریمها بر وضعیت اقتصادی کشور است. برخی افراد با معیار قرار دادن شرایط اقتصادی مطلوب به ارزیابی آثار تحریمها میپردازند و لذا بخش عمده مشکلات اقتصادی را به سیاستگذاریهای نادرست نسبت میدهند. اما بعضی دیگر ارزیابی خود را با مبنا قرار دادن وضعیت قبل از وقوع تحریمها انجام میدهند. بنابراین نقش تحریم را در وضعیت موجود اقتصاد کشور بسیار عمده میبینند.
بهعبارت دیگر از آنجاکه وضعیت اقتصاد ایران قبل از تحریم هم به خاطر سیاستگذاریهای نادرست چندان مناسب نبود و از شرایط مطلوب فاصله زیادی داشت، از این رو بسیاری تلاش میکنند تمام یا بخش عمدهای از مشکلات ناشی از تحریم را نیز به همان سیاستگذاری نادرست نسبت دهند. در مقابل عدهای دیگر تلاش دارند با برجسته کردن نقش تحریم، عامل سیاستگذاریهای نادرست را در وضعیت موجود اقتصاد کشور کماهمیت نشان دهند.
در ادامه با استفاده از تحولات پنج شاخص رشد اقتصادی، رشد نرخ ارز، نرخ تورم و تولید ناخالص داخلی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۰ (جدول زیر)، سعی شده است دو ادعای مذکور راستیآزمایی شود و اثر تحریم بر وضعیت اقتصاد ایران از این منظر مورد بررسی قرار گیرد.
رشد اقتصادی: بر اساس محاسبات جدول، با در نظر گرفتن متوسط رشد اقتصادی سالانه دوره ۱۳۶۸-۱۳۸۹ بهعنوان شاخص وضعیت قبل از تحریم و متوسط همین شاخص در دوره ۱۴۰۰ -۱۳۹۰ بهعنوان شاخص وضعیت بعد از تحریم و با فرض اینکه وضعیت مطلوب رشد اقتصادی در ایران ۸درصد است، سیاستگذاری نادرست و تحریم با هم رشد اقتصادی سالانه ایران را ۸۹درصد از وضعیت مطلوب دور کردهاند که سهم تحریم در آن ۵۵درصد بوده است. این در حالی است که متوسط سالانه نرخ رشد اقتصادی ایران طی دوره ۱۳۹۰-۱۴۰۰ نسبت به قبل از وضع تحریمها با ۸۲درصد کاهش مواجه شده است.
رشد سالانه نرخ ارز: با فرض اینکه وضعیت مطلوب برای این شاخص ۵درصد باشد، مشاهده میشود که بعد از تحریم رشد سالانه نرخ ارز نزدیک ۷۰۰درصد از وضع مطلوب خود فاصله گرفته که ۷۸درصد از کل آن سهم تحریمها است. متوسط نرخ رشد سالانه نرخ ارز در دوره بعد از تحریم نسبت به دوره قبل از تحریم ۲۱۸درصد بالاتر رفته است.
نرخ تورم: با فرض اینکه وضعیت مطلوب برای این شاخص ۵درصد باشد، مشاهده میشود که بعد از تحریم نرخ تورم بیش از ۴۳۰درصد از وضع مطلوب خود فاصله گرفته که ۳۵درصد از کل آن سهم تحریمها است. متوسط سالانه نرخ تورم در دوره بعد از تحریم نسبت به دوره قبل از تحریم ۴۰درصد بالاتر رفته است.
تولید ناخالص داخلی ایران نسبت به ترکیه: تولید ناخالص داخلی دو کشور ایران و ترکیه به روش برابری قدرت خرید در دوره قبل از تحریمها کم و بیش نزدیک هم بود. اما بعد از تحریمها بهخاطر عدم رشد اقتصاد ایران، تولید ناخالص داخلی این دو کشور از هم فاصله گرفتند؛ بهگونهایکه در سال۱۳۹۹ تولید ناخالص داخلی ترکیه به دو برابر تولید ناخالص داخلی ایران بالغ شد. به عبارت دیگر تحریمها عامل ۱۰۰درصدی عقب ماندن اقتصاد ایران از رقیب منطقهای خود در ۱۰سال گذشته بوده است.
همانطور که از ارقام محاسبهشده در جدول مشخص است اقتصاد ایران از جهت رشد اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و نرخ تورم قبل از تحریمها نیز از ارقام مطلوب خود فاصله قابل ملاحظهای داشت که باید آن را به سیاستگذاری نادرست نسبت داد. اما با وقوع تحریمها از سال۱۳۹۰ به بعد، وضعیت شاخصهای مورد اشاره هم در مقایسه با وضعیت مطلوب و هم نسبت به وضعیت قبل از تحریم، بسیار بدتر شده است؛ بهگونهایکه در نتیجه آن تولید ناخالص داخلی برابری قدرت خرید ترکیه به بیش از دو برابر ایران افزایش پیدا کرده است.
بنابراین بر اساس آنچه محاسبات فوق نشان میدهد تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران بسیار جدی و بزرگ است و نمیتوان عمده مشکلات اقتصادی موجود کشور را به سیاستگذاری نادرست در دوران پیش یا پس از تحریمها نسبت داد.