هراس اخلاقی یک فکر اجتماعی است و به دنبال این است که نوع خاصی از فراکنش را برای درک مشکل اجتماعی توسعه یافته در یک آشفتگی سیاسی و مفهوم فکری توضیح دهد.
جوامع مدرن از بدو پیدایش، اقتضائاتی تازه را فراروی جوامع بشری قرار دادند. مفاهیمی که پیش از آن وجود نداشت و هیچ تعریفی برایش یافت نمیشد. از جمله این مفاهیم میتوان به موضوع «هراس اخلاقی» اشاره کرد. تداخل موضوعی در پدیدههای گوناگون اجتماعی عصر مدرن موجب شد تا دولتملتهای شکلگرفته پسامدرنیته، زمینه و زمانهای تازه را تجربه کنند و رنگ و بوی تعامل و تعارضات به کلی دیگرگون شود. «هراس اخلاقی» برساخته همین معنی است. معنایی که چه به لحاظ مفهومی و چه به لحاظ رویارویی در عرصه اجتماعی تازه و بدیع محسوب میشود. چنین کنشگری خاصی است که نمیتوان انتظار داشت تعریف دقیق و جامعی از این پدیده وجود داشته باشد و برابرنهادی استوار فرارویش قرار گیرد. این معنی را نه در مخازن کتابخانهها میتوان جست و نه تحلیل و تحقیقی قدیمی برایش وجود دارد. هر چه هست در عرصه میدان است و تجربیات عینی و صد البته نظریات اندیشمندانی که بحث پیرامون چیستی و چگونگی آن نشستهاند. نکته مهم اما در این است که تا چه حد میتوان به موضوع «هراس اخلاقی» به عنوان یک مفهوم واقعی نگریست و تا چه اندازه صداقت در تعریف آن وجود دارد.
به طور کلی، هراس اخلاقی یک فکر اجتماعی است و به دنبال این است که نوع خاصی از فراکنش را برای درک مشکل اجتماعی توسعه یافته در یک آشفتگی سیاسی و مفهوم فکری توضیح دهد. مفهوم هراس و وحشت یک مفهوم قابل ارتجاع و فاقد هر پایه نظری دقیق است اما این مفهوم به طور دقیق شرح و تعریف شده است. ما میتوانیم از این مفهوم به عنوان یک مفهوم انتزاعی یا نوع ایدهآل دفاع کنیم که از طریق آن ممکن است شباهتهایی بین پدیدههای ناهمخوان را ردیابی و مشاهده کنیم.
مفهوم هراس اخلاقی از آغاز کار خود را به عنوان یک مشکل از نقد اجتماعی آغاز کرد که در آن هراس بهعنوان واکنشهای اجتماعی غیرمنطقی استفاده شده است و به همین دلیل به طور ذاتی کژراه است. به طور معمول هراس اخلاقی مفهوم کوتاه مدت و موقت است. مطالعات و تحقیقات هراس اخلاقی حول و حوش محور زمان حال هستند که آنها را جزء فرآیندهای ساختاری تاریخی به حساب نمیآورند زیرا آنها تقویت کننده وحشت هستند. شاید قسمتی از تمرکز ما بر رویداد مربوط به هنجارمندی که اولین مشکل ما است، باشد. این مسئله بیش از هر چیز مفهومی کنایهدار است. با توجه به این معیار نامتناسب لزوما به درجه تاریخی آن بستگی دارد.
هراس اخلاقی عنصر بسیار سختی است که در اساس یک تغییر اجتماعی است و بیش از آن که به عنوان انحراف دیده شود موضوعش وحشت است که معمولا پدیدهای جدید است و به طور ناگهانی به موضوع هراس تبدیل میشود و توجه جامعه و رسانه را به خود جلب میکند. هراس اخلاقی در یک بیان احساس شدید در مورد مسئلهای است که به نظر میرسد نظم اجتماعی را تهدید میکند. هراس اخلاقی در مجادلات جوهر است که شامل بحثها و تنشهای اجتماعی است و در آن اختلاف نظر بسیار دشوار است زیرا بعضی سوژه ها در مرکز آن تابو است. رسانهها به مدت طولانی به عنوان عوامل هراس اخلاقی عمل میکنند. نقش رسانه ها در جامعه نقش عمدهای در ارائه اطلاعات است هر چند این نقش به عنوان ارائهدهنده اطلاعات و نفوذ هراس اخلاقی هم قلمداد میشود.
فراگیری موضوع هراس اخلاقی در جوامع در پایهایترین سطح خود ناشی از نگرانیهای عمومی در مورد یک مسئله خاص است؛ با پذیرش این اصل، نقطه تمرکز بر روی رسانهها قرار میگیرد. چرا عمدتا رسانه را عامل ایجاد ترس و تداوم و پایداری آن میدانند. از این منظر است که حذف رسانه در دستور کار قرار میگیرد. این تعریف مختصری از واژه هراس اخلاقی بود که به تدریج در جامعهشناسی انحرافات باب شد و جامعهشناسانی همچون استنلی کوهن، گادوبن یهودا، استوارت هال و… در کتاب هراسهای اخلاقی ساخت اجتماعی و انحراف به تفضیل به آن پرداختهاند.
این اندیشمندان هر یک تعریف و تبیینی از موضوع ارائه دادهاند. تعارضات موجود در این تعاریف گاه چنان ژرف است که امکان ارائه تعریفی جامع و دقیق از آن را سلب میکند. به هر روی شناخت هر چه بیشتر و بهتر پدیده هراس اخلاقی میتواند زمینهساز تبیین برخی رفتارها نزد صاحبان قدرت باشد. این منظر پدیده هراس اخلاقی بدون تردید یک آورده و بهره اجتماعی در عرصههای گوناگون و ساحتهای متنوع و متکثر است.
انتهای پیام/*