امروز نگاه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در جهان به سمت آفریقا است.
روز گذشته تهران میزبان وزیر امور خارجه توگو و سفیر الجزایر بود؛ دیدارهایی که بنابر محتوای آنها میتوان انتظار تحولی نو در روابط ایران با کشورهای این قاره یعنی آفریقا را داشت.
این تحول از این رو مهم است که امروز تقویت و توسعه روابط با کشورهای آفریقایی یک ضرورت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. چرا که قاره آفریقا ظرفیتهای گستردهای در حوزههای متنوع دیپلماسی، اقتصادی و سیاسی دارد که بهرهمندی از آنها میتواند زمینهساز تقویت توانمندیهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران شود.
با وجود این در سالهای گذشته از توجه ایران به آفریقا کاسته شد و این توجه در حد گفتار، و نه عمل، متوقف ماند. در هشت سال اخیر از توسعه روابط با کشورهای آفریقایی صحبت میشد، اما هیچ گاه شاهد اقدام عملی در این راستا نبودیم. روابط ما تنها به کشور آفریقای جنوبی خلاصه شده بود و روابط با سایر کشورهای این قاره پهناور در پایین ترین سطح قرار داشت. این درحالی بود که حرکت به سمت توسعه روابط با آفریقا، میتوانست در درجه نخست نیاز ایران و سپس نیازهای این کشورها را تأمین کند.
از سوی دیگر در شرایطی که از نگاه به شرق به عنوان رویکرد جدید جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی نام برده میشود، میتوان آفریقا را نیز بخشی از این شرق گسترده فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در نظر گرفت. در این راستا جمهوری اسلامی ایران میتواند در گام نخست، زمینهها و روابط اقتصادی را محور فعالیتهای خود قرار دهد تا در مرحله بعد، توسعه روابط سیاسی و فرهنگی نیز به طور خود به خود دنبال شود. از این رو دیدار و محورهای مورد تأکید رئیس جمهور در دیدار وزیر خارجه توگو و الجزایر را میتوان تبیینکننده رویکرد دولت در این زمینه در نظر گرفت.
در زمینه اقتصادی، آفریقا در حوزه منابع طبیعی از غنای بسیاری برخوردار است و این منابع میتواند بخشی از نیازهای ما را در آینده دور یا نزدیک تأمین کند. آفریقا نیز نیازمند برخی کالاها، تولیدات یا فناوریهای اقتصادی است که میتواند از سوی ایران تأمین شود.
هرچند در رابطه با کشورهای این قاره، باید برخی ملاحظات را در نظر داشت، ملاحظاتی مانند اینکه از نظر جغرافیایی، کشورهای واقع در شرق آفریقا نسبت به سایر کشورها به ایران نزدیکتر هستند. از این رو توجه به این کشورها میتواند در اولویت باشد.
در شمال آفریقا رابطه با برخی کشورها نیازمند لحاظ کردن الزاماتی متفاوت از سایر بخشهای این قاره است. در نهایت بخشهای غربی و جنوبی آفریقا هستند که با کشورهای هریک از این حوزهها میتوان براساس اقتضائات، نیازها و ظرفیتهای آنان وارد رابطه شد.
ملاحظه دیگر، این واقعیت است که به دلیل غفلتهای صورت گرفته در چند سال گذشته، بازیگران زیادی وارد این قاره شدند که در مواردی توانستند جای خالی ایران را نیز پر کنند. برخی از بازیگران رقبای منطقهای و برخی دیگر رقبای فرامنطقهای ایران را شامل میشود که به صورت وسیع و گسترده درحال فعالیت در این قاره هستند.
در مجموع، ورود ایران به مرحله گسترش مراودات با آفریقا، از این رو اهمیت دارد که میتواند به افزایش وزن ژئوپلیتیکی ایران منجر شود. بویژه اینکه جمهوری اسلامی ایران در این دوره نه تنها در حال گسترش روابط با همسایگان خویش است، بلکه رویکرد نگاه به شرق را نیز دنبال میکند.
با درنظر گرفتن این واقعیت که نگاه به غرب نیز از طریق مذاکرات رفع تحریمها دنبال میشود، میتوان حضور در آفریقا را تکمیلکننده این پازل در سیاست خارجی ایران دانست، امری که در نهایت سبب افزایش وزن ایران در رقابتها، همکاریها یا ارتباطات بینالمللی شود.
در این میان ظرفیتهای علمی و فناورانه جمهوری اسلامی ایران یک مزیت بزرگ و ویژه قلمداد میشود. زیرا بسیاری از کشورهای آفریقایی نیازمند این فناوریها هستند و در مقابل ایران نیز میتواند از این مبادلات در شرایط تحریمی به نفع خود بهره برده و از میزان اثرگذاری تحریمها بکاهد.
از سوی دیگر، در حوزههای فرهنگی و تفکری نیز این نکته حائز اهمیت است که انقلاب اسلامی ایران بسیار مورد احترام ملتهای آفریقایی است. زیرا تجربه تلخ آفریقا از استعمار هنوز دامنگیر این ملتها است، امری که به نوبه خود اشتراکات ذهنی مثبت و مفیدی را میان ایران و این کشورها ایجاد میکند تا از این طریق زمینههای بیشتری برای گسترش روابط با قاره آفریقا پیدا کنیم.
بررسی افکار عمومی کشورها و ملتهای آفریقایی نشان میدهد آنان به دلیل ویژگیهای ضداستعماری و ضداستکباری جمهوری اسلامی ایران علاقهمند توسعه روابط با ایران هستند. بویژه اینکه ایران در روابط با کشورها هیچگاه نگاه استعماری نداشته و هرگز به ضرر ملتها و کشورها عمل نکرده است. بلکه هرجا حاضر شده، ضمن دنبال کردن منابع مشروع و مقبول، به توسعه و رشد و نیز رفع نیازهای کشورها نیز کمک کرده است.
این امر به نوبه خود بارقه امیدی را برای توسعه روابط ایجاد میکند. با وجود همه اینها، نکته مهم درک این واقعیت است که امروز نگاه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در جهان به سمت آفریقا است. از این رو ما نیز باید بار دیگر به آفریقا بازگردیم و شرایط و مسیر گذشته که در جهت تقویت روابط بوده را احیا کنیم.