متأسفانه آفت امروز نسل جوان دانشجو، گریز از مطالعات عمیق و بنیادی است، حالآنکه مطالعه کتابهای مرجع انقلاب اسلامی است که به تحرکات دانشجویی اصالت میدهد.
جنبش دانشجویی از بدو شکلگیری در دهه ۲۰ هجری شمسی تاکنون راه پرپیچ و خمی را طی کرده است. حرکتی که با ختم شدن به انقلاب اسلامی، مرزهای گفتمانی جدیدی برای خود تعریف کرد.
دانشجویان پس از بهمن 57 در بسیاری از بزنگاهها منشاء اثر بوده و یک پای نقاط عطف کشور، این طیف جریان ساز بودهاند.
بر این مبنا، ماهیت دانشگاه و نظام دانشگاهی در ساختار امروز جامعه ایجاب میکند که دانشجویان در اوضاع کنونی یکی از محوریترین ویژگیهای خود که عبارت است از «مطالبهگری» را در صدر برنامههای خود داشته باشند.
افزون بر مطالبهگری، برای ساختن جامعه دست به طراحیهای گرهگشا با چاشنی اقدام و عمل بزنند.
به این مفهوم که مطالبهگری از نگاه انقلابی قطعاً لازم است اما ابداً کافی نیست و باید با طرحها و ایدههای کارآمد و عملیاتی برای بهبود وضع جامعه همراه باشد.
ضمن اینکه مطالبه دانشجویان نباید سطحی، قشری و عوامانه باشد و جنس مطالباتشان باید با شاخصههایی همچون تخصص و استناد ممزوج شود.
نکته دیگر اینکه دانشجویان بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب، باید آماده به دست گرفتن سکان مناصب باشند و منتظر نمانند که دیگران به آنها مسئولیت تعارف کنند.
بر اساس عملگرایی و تخصص، دانشجویان میتوانند و باید به حوزههای مورد نیاز جامعه ورود کنند؛ کما اینکه در اردوهای جهادی، گروههای کمکرسانی، فعالیت در بخشهای مرتبط با سیاست خارجی و امور بینالملل وارد شدند و تأثیرات درخشانی بهجای گذاشتند.
برخی اما این شبهه را مطرح میکنند که دانشجویان در صورت آمیخته شدن با امور اجرایی و یا جنبشهای عدالتطلبانه، از مأموریتهای مهم دیگر همچون جنبش نرمافزاری باز میمانند. جنبش نرمافزاری به معنای تولید و توانمندی حل مسائل است که قطعاً منافاتی با اقدامات عدالتخواهانه یا حرکتهای جهادی و عمرانی ندارد.
در بسیاری از اوقات، دانشجویان وقتی به مناطق محروم میروند، عازم کمک به مناطق سیلزده، زلزلهزده و یا امدادرسانی به کادر درمان در مقابله با کرونا میشوند، با مسائلی روبرو میشوند که باید برای آنها راهحل و پاسخ مناسبی بیابند که این خود از مصادیق تولید علم و حل مسئله است.
در جریان پاندمی کرونا، دانشجویان برای ساخت کیتهای تشخیص کرونا و تجهیزات پزشکی مرتبط با آن، خلاقیتها و نوآوریهای بعضاً منحصر بفردی داشتند که از برکت ورود آنها به این حرکت مؤمنانه بود.
بنابر این، جنبش نرمافزاری از برکات حرکتهای جهادی برای حل مشکلات مردم و جامعه است و نمیتوان این خروجی پربرکت را صرفاً در لابراتوارها و مراکز علمی جستجو کرد.
از سوی دیگر، آرمانگرایی و مصادیق آن همچون عدالتطلبی دانشجویان از آنجا که یکی از سطوح بالای توقعات جامعه از این قشر است، شرایط و الزاماتی دارد. در حال حاضر، یکی از مشکلات دانشگاهها این است که درک صحیح و اندیشمندانهای از آرمانها وجود ندارد و غالباً متأثر از فضای مجازی و برخاسته از احساسات است.
آرمان و مطالبهای که از فضای مجازی شکل بگیرد، بعید است که اثربخشی لازم را هم داشته باشد. بهعنوان نمونه، در شأن تشکلهای دانشجویی نیست که به یک ویدئوی میکس شده واکنش نشان دهند، بدون آنکه به ریشههای جنگ نرم دشمن در بستر رسانههای اجتماعی توجه کنند.
اما راه چیست و چه باید کرد؟ در پاسخ باید گفت که شناخت آرمانها از طریق آشنایی و انس با محکمات تاریخ انقلاب اسلامی است که در این خصوص چارهساز است.
بر این مبنا انتظار میرود دانشجویان انقلابی، به دنبال امور زیربنایی و مطالبات مردم بر اساس اهداف انقلاب بروند و منتظر نمانند که یک سخنران، مسیر را برای آنها مشخص کند.
آرمانگرایی و تحرکاتی از این دست، چنانچه با یک کلیپ ویدئویی یا یک پیام در فضای مجازی کلید بخورد، با نمونه متناقض خود فروکش خواهد کرد.
متأسفانه آفت امروز نسل جوان دانشجو، گریز از مطالعات عمیق و بنیادی است، حالآنکه مطالعه کتابهای مرجع انقلاب اسلامی است که به تحرکات دانشجویی اصالت میدهد.
حرکتهای دانشجویی افزون بر این مؤلفه، نیازمند نوآوری هستند، در غیر این صورت به نتیجه مدنظر نمیرسند. در عصر حاضر که با انواع و اقسام روشهای خلاقانه برای ارائه اندیشهها و تبلیغ شیوهها روبرو هستیم، انتظار اینکه بدون در نظر گرفتن نوآوری، تحرکات دانشجویان به سرانجام برسد، منطقی نیست.
پس، یکی از دلایلی که بعضی از حرکتهای اینچنینی بهجز برخی بازخوردهای مقطعی، اثر دیگری ندارند و به آنها در قالب مطالبات جدی نگاه نشده، آن است که فاقد خلاقیت و ابتکار هستند.
اگر جریانی از سمت دانشگاهها در مسیر درست خود حرکت کند اما از ویژگی خلاقیت بیبهره باشد، طبعاً دیده نخواهد شد. این خلاقیت به یک معنا به مفهوم الهام گرفتن از شیوههای هنری است، چراکه به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، تفکری که در قالب هنر بیان نشود، ماندگار نیست.
از باب مثال، چنانچه دانشجویان بخواهند مطالبات عدالتخواهانه خود را بدون توجه به این مؤلفه و در چارچوب نامهنگاریهای سنتی به اطلاع مسئولان و متصدیان امر برسانند، قاعدتاً به حل مسئله منتهی نخواهد شد.
گاهی یک حرکت هنرمندانه، یک قطعه تأثیرگذار موسیقی و حتی یک اقدام جمعی در محیط دانشگاه که الزاماً در چارچوب تحصن، اعتراض و راهپیمایی هم نیست، توجه افکار عمومی و مسئولین را به خود جلب کرده است.
مثلاً یک سرود، همخوانی، دکلمه و قالبهایی از این دست، هم میتواند باعث جلبتوجه رسانهها و جامعه شود و هم با سرعت بیشتری به نقطه مطلوب برسد. نمونههای موفقی را نیز در این خصوص میتوان آدرس داد که ازجمله آنها تشکیل زنجیره انسانی در اطراف تأسیسات هستهای در زمان مذاکرات ایران با گروه 1+5 بود.
پیامرسانیهایی با این خصیصه را جریانها و برخی سیاسیون هم نمیتوانند نبینند و آنقدر بسامد و موج ایجاد میکند که درنهایت به یک مطالبه برآمده از آرمانهای ناب انقلاب اسلامی تبدیل میشود.
و بالاخره اینکه دانشجوی تراز انقلابی به این اعتبار، جریان ساز، تأثیرگذار و آرمانخواه است و خود را یکی از ارکان نظام اسلامی و میراث دار فرهنگ انقلابی میداند.
بر همین اساس است که بسیاری از تحولات اجتماعی – سیاسی، پیش و پس از نهضت امام خمینی (ره) در بطن دانشگاهها کلید خورد و امروز هم اگر جامعهای آرمانی و تمدن ساز میخواهیم، شرط کلیدی آن عبارت است از دمیدن روح تازه به چشماندازها و آرمانهای اصیل انقلاب در جریانات دانشجویی.