برخي افراد چنان در دشمنی با دولت و غيرخودشان غرق میشوند كه حتی متوجه تبعات اظهارات و تصميمهای خود نمیشوند.
هنگامي كه كسب قدرت به هر قيمتي ولو تضعيف كشور هدف شد، بايد شاهد اتفاقات و اظهارنظرهاي عجيب و غريبي باشيم.
برخي افراد چنان در دشمني با دولت و غيرخودشان غرق ميشوند كه هنگامي كه كسب قدرت به هر قيمتي ولو تضعيف كشور هدف شد، بايد شاهد اتفاقات و اظهارنظرهاي عجيب و غريبي باشيم.
برخي افراد چنان در دشمني با دولت و غيرخودشان غرق ميشوند كه حتي متوجه تبعات اظهارات و تصميمهاي خود نميشوند.
اخيرا يكي از كارشناسان اصولگرا در زمينه سياست خارجي به نكته عجيبي اشاره كرده و در توييتر گفته است كه: «دموكراتها ممكن است فلان پول بلوكه شده ايران در يك كشور را آزاد كنند تا يك جناح بتواند در انتخابات ۱۴۰۰ بگويد ما پولهاي ايران را آزاد كرديم!»
البته يك نفر نكته سنجي كرده و در نقد اين موضع ناروا، نوشته است كه: « نميگه اگر پول بلوكه شده آزاد بشه مشكلات مردم كم ميشه ميگه اگر آزاد بشه ما راي نمياريم!» در حقيقت اين انتقاد به آن ديدگاه، انتقادي وارد و درست است.
بنده در اينجا از منظر ديگري نقد ميكنم. فرض كنيم كه نوشته وي از منطق درستي تبعيت ميكند.
در اين صورت و بر اساس همين منطق ديگران خواهند گفت كه ترامپ به اين دليل ايران را تحريم ميكرد كه اولا: اين كاسبان تحريم از اين راه ارتزاق كنند، ثانيا با تحريم به مردم ايران پيام بدهد كه به طرفداران مذاكره راي ندهيد زيرا ما اهل مذاكره نيستيم، بهتر است به طرفداران مقابله و جنگطلب راي دهيد.
اتفاقا اين برداشت از يك جهت كاملا هم مطابق واقعيت است. زيرا اين آقاي اصولگرا چرا از انتخاب بايدن ناراحت شدهاند؟ طبيعي است كه در انتخابات امريكا يا بايد بايدن انتخاب ميشد يا ترامپ. پس كسي كه از انتخاب بايدن ناراحت است، حتما دوست دارد ترامپ انتخاب شود و انتخاب او را به نفع جريان اصولگرايي ميداند والا هيچ دليل ديگري بر ترجيح ترامپ به بايدن وجود ندارد.
پس منطقا مطابق منطق ايشان ميتوان نتيجه گرفت كه اگر ترامپ انتخاب ميشد بايد ميگفتيم كه: «ترامپ نه فقط ممكن، بلكه قطعي است كه تحريمها را عليه ايران تشديد ميكند تا در داخل ايران يك جناح بتواند در 1400 بگويد، ديديد كه گفتوگو با امريكا مفيد نبود، پس به ما راي دهيد.» يا «ترامپ نه فقط ممكن، بلكه قطعي است كه تحريمها را عليه ايران تشديد ميكند تا يك مجموعه كاسب تحريم بتوانند از اين طريق بيشتر از پيش، به جيب بزنند.»
گزارههاي اوليه اين آقاي تحليلگر فقط يك ادعا است كه بايد ثابت كرد؛ حتي اگر ثابت هم بشود بهتر از حالت مقابل آن است كه بنده نوشتم. ولي گزارههايي كه بنده نوشتم نتيجه منطقي از گزاره او است و درستي آن را بايد از ديدگاه و منطق اين جماعت قطعي و معتبر تلقي كرد.
نتيجه ديگري كه ميتوان گرفت اين است كه اين جماعت براي آزاد نشدن اموال ايران حتما خواهند كوشيد كه از يك طرف تيم بايدن را قانع كنند تا مبادا چنين رفتاري را مرتكب شود و خواهند كوشيد كه او سياست ترامپ را ادامه دهد تا به نفع آنان باشد. يا آنكه در داخل و خارج كشور دست به اقداماتي خواهند زد كه بايدن را در مسير مورد نظر خودشان كه حفظ تحريمها است، قرار دهند.
به قول برخي ناظران ممكن است در دو ماه باقي مانده تا آمدن بايدن اقدامات خطرناكي كنند كه به نظر من با آمدن بايدن هم دست از اين كار بر نخواهند داشت. همه اين رفتارها محصول كوشش افراطي براي كسب قدرت با هر وسيلهاي است.
به همين علت برخي از آنان يكي از رذلترين مقامات سياسي جهان يعني ترامپ را در نوشتههاي خود چنان بالا ميبرند كه گويي او فرشته نجات آدميان است كه معاذالله از سوي خداوند به زمين آمده است!!
اين جماعت كساني هستند كه مخالفان خود را با برچسب غربزده و خودباخته در برابر غرب متهم ميكنند، ولي همزمان ترامپ را منجي خود ميدانند. اتفاقا درست هم فكر ميكنند، ترامپ منجي آنان است.
فقط بايد دستمريزادي به ارادهاي گفت كه شر او را از سر بشريت كم كردند، شايد ويروس كرونا اين بار در نقش مثبت خود وارد معادلات سياسي شد. احتمالا اگر كرونا نبود ترامپ دوباره انتخاب ميشد.
اينجاست كه بايد به فكر اين گزاره بود كه: «چه بسيار چيزهايي كه از آن كراهت داريد ولي براي شما خير است و چه بسيار چيزهايي كه دوست داريد ولي براي شما شر است.» عاشقان شرمنده ترامپ صداقت به خرج دهند و صريحتر بگويند كه چرا با اسراييل و عربستان در اين باره همسو شدهاند؟
همه اينها به معناي مثبت دانستن بايدن نيست. او هم دنبال منافع خود و كشورش است. فرقش براي جهان از جمله ايران اين است كه فرصتي را براي بازسازي سياسي فراهم ميكند. فرصتي كه در زمان ترامپ نبود و اكنون ميتوان استفاده كرد؛ اگر بشود.