صادرات از رموز توسعه است و حفظ و افزایش صادرات صنعت برق نیز زمینهای مناسب برای توسعه همهجانبه است که مستقیماً بر امنیت ایران در منطقه پرچالش خاورمیانه نیز تأثیر دارد.
روز چهارشنبه 14 خرداد 1399 تاریخ مهمی در روابط اقتصادی ایران و عراق بر محور انرژی برق بود. ایران و عراق برای اولین بار قراردادی برای فروش 2 ساله برق ایران به عراق امضا کردند که آثار اقتصادی گستردهای خواهد داشت.
این دستاورد را باید بر بستر بحث کلی توسعه در ایران و نسبت آن با ظرفیتهای ایران در صنعت برق دید. توسعه نیازمند استفاده هدفمند و پایدار از همه ظرفیتهای کشور است. ظرفیتها نیز با ترکیب منابعی که در اختیار داریم و آنچه به کمک خرد و کار انسانی به آنها میافزاییم شکل میگیرند. یکی از ظرفیتهایی که در چند دهه گذشته در ایران ما پدید آمده، طراحی، برنامهریزی، ساخت و تولید تأسیسات و تجهیزات صنعت برق است.
نیروی انسانی باکیفیت پرورشیافته در دانشگاههای کشور که جذبکننده برترین استعدادهای فنی و مهندسی در رشتههای مرتبط با برق و علوم مرتبط است، دسترسی به منابع انرژی فراوان و فراهم بودن منابع مالی نسبتاً زیاد در دهههای گذشته – به استثنای یک دهه اخیر که بر اثر تحریمها منابع بشدت در تنگنا قرار گرفتهاند – به علاوه عزم سیاسی برای توسعه صنعت برق بهمنظور بهرهبرداری در صنعت، کشاورزی و بخش خانگی و تأمین رفاه و امنیت انسانی، سبب توسعه صنعت برق شده است. این صنعت در ترکیب با موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد ایران که در همسایگی 15 کشور قرار دارد و میتواند بهعنوان مرکز تولید، انتقال و توزیع انرژی عمل کند، صنعت برق را به یکی از راهبردیترین صنایع کشور تبدیل کرده است.
ظرفیت شکلگرفته در صنعت برق میتواند یکی از کانونهای جهش تولید، ارائه خدمات و ارتقای کیفیت زندگی، جذب نیروی انسانی متخصص و کاهش بیکاری، صادرات و ارزآوری، تعمیق پیوندهای اقتصادی با همسایگان و بهرهبرداری از مواهب اقتصادی، سیاسی و امنیتی این پیوندها، توسعه فناوری و سرریز فناوری از این عرصه فناوری پیشرفته به سایر عرصهها و کمک به اهداف توسعهای باشد.
توسعه در صنعت برق ملزوماتی دارد که شماری از آنها با آنچه برای توسعه سایر صنایع ضروری است اشتراک دارد. ساماندهی بازارهای پول، کار و کالا، توسعه ارتباطات بینالمللی و همکاریهای فناورانه، سیاست ارزی مناسب و تضمین ثبات و بازدهی سرمایهگذاری، ایجاد انگیزه برای بخش خصوصی و حذف رانتها و زمینههای بروز سوءرفتار اقتصادی از ضروریات توسعه در صنعت برق است.
توسعه صنعت برق اما بهدلیل تحولات در ارتباط بین شبکههای برق کشورهای همسایه، مبادلات در بازارهای انرژی و دلایل فنی ارتباط بین شبکههای برق کشورها، نیازمند دیپلماسی انرژی گستردهای نیز هست. ایران نیز بهدلیل جایگاه جغرافیایی ویژه و توسعه مبادلات برق با تقریباً همه کشورهای همسایه، جایگاه ویژهای برای دیپلماسی انرژی قائل است.
یکی از شرکای مهم ایران در زمینه صنعت برق، کشور عراق است. ایران و عراق در سالیان گذشته سابقه خوبی از تعامل بر محور تجارت برق و توسعه همکاریهای فنی برای افزایش ظرفیتهای تولید و توزیع برق عراق و همچنین بهبود وضعیت فنی شبکه برق عراق دارند. این همکاریها بر فلسفه بسیار روشنی بنا شده است و ضرورت دارد همه طرفهای مؤثر بر تداوم و توسعه این رابطه درک روشنی از آن داشته باشند.
همکاری ایران و عراق در صنعت برق با همکاری عراق و کشورهای اروپایی یا امریکا در این صنعت تفاوت ماهوی دارد. این کشورها مایل هستند عراق خریدار و واردکننده دائمی محصولات صنعت برق آنها باشد و به عراق فقط بهمثابه بازار مینگرند، اما توسعه صنعت برق عراق برای جمهوری اسلامی ایران معنایی متفاوت دارد.
ما بر این باوریم که نمیتوان در دل منطقهای نیازمند توسعه که کاستیهای توسعه آن را مستعد بیثباتی سیاسی، مداخلات خارجی و نشو و نمای گروههای افراطی و خشن میسازد، توسعهیافته شد.
سرنوشت توسعه ما به سرنوشت و کیفیت توسعه همسایگان ما وابسته است. ما در دل منطقهای باثبات، مردمسالار و دارای ظرفیتهای توسعه اقتصادی و دارای بازارهای گسترده و پررونق، توسعه بیشتری خواهیم یافت و از همین منظر به تعامل برای پیدایش منطقهای قویتر میاندیشیم.
این فلسفه که قوت توسعه جامعه ایرانی به توسعهیافتگی کشورهای همسایه نیز وابسته است، ما را بر آن میدارد که جمهوری عراق را نه فقط بهعنوان بازار برق صادراتی ایران، بلکه عاملی مؤثر بر توسعه کشور لحاظ کنیم.
ما از این منظر، توسعه صنعت برق عراق، افزایش ظرفیتهای ساخت و تولید در داخل این کشور، افزایش تأسیسات نیروگاهی و کاهش تلفات شبکه برق عراق را دستاوردهایی درازمدت میبینیم که به باثباتی در منطقه و در همسایگی ایران کمک میکند. ما چشم به پیدایش منطقهای داریم که در دو سوی مرزهای آن برق به کیفیت زندگی مردم کمک کند. صنعت برق ایران میتواند در تعامل با صنعت برق عراق، دستاوردی برای دولت و مردم عراق داشته باشد که دیگران تمایلی برای ارائه آن ندارند: توسعه همهجانبه صنعت برق عراق.
بدیهی است که ما در این رویکرد نیز به منافع خود میاندیشیم. منافع ما در ایجاد عراقی باثبات و پویا، دارای صنعت برقی شکوفا و دارای ظرفیت تعامل اقتصادی گسترده با ایران و دارای اقتصادی قدرتمند برای افزایش ظرفیت مصرف برق و به تبع آن ایجاد بازار برای صنعت برق ایران است.
این رویکرد بواقع از آنجا ناشی میشود که ما بر این باوریم همگی در یک کشتی نشستهایم. هرگونه دشواری، ناامنی و بیثباتی ناشی از کمبود برق در عراق به ناگزیر به ما نیز آسیبهای مستقیم و غیرمستقیم میرساند و این درست شبیه به آسیبهای ناشی از بیثباتی سیاسی و ظهور داعش در عراق برای جمهوری اسلامی ایران است.
ما در سالیان گذشته، علاوه بر انتقال فناوری صنعت برق و ساخت نیروگاه در عراق، دو اقدام مهم انجام دادهایم که نشاندهنده حسن نیت برای توسعه تعاملات انرژی با عراق است. اقدام اول، اتصال شبکه برق عراق و سنکرون کردن آن با شبکه برق ایران بود.
کشورهایی که شبکه و ظرفیت تولید و مصرف بزرگتری دارند معمولاً در سنکرون شدن با کشورهای دارای شبکه و فناوری ضعیفتر پیشقدم نمیشوند اما ما از سنکرون شدن شبکه برق ایران و عراق حمایت کردیم.
قرارداد 2سالهای هم که روز چهارشنبه 14خرداد 1399 با دولت عراق برای فروش برق به این کشور منعقد شد، وجه دیگری از حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت تازه شروع بهکار کرده عراق و اهمیت دادن به ثبات عراق است.
بدیهی است که ما در این گونه ارتباطات فناورانه و اقتصادی بهدنبال کسب منافع پایدار برای صنعت برق و مردم ایران هستیم. این قرارداد ضمن ایجاد اطمینان خاطر در عراق برای تأمین برق و توسعه همکاریهای فناورانه ایران و عراق، منبعی برای تأمین ارزی صنعت برق ایران، دسترسی به بازار صادرات و عرصهای برای بهکارگیری فناوری ایرانی در بلندمدت است.
صادرات هم از رموز توسعه است و حفظ و افزایش صادرات صنعت برق نیز زمینهای مناسب برای توسعه همهجانبه است که مستقیماً بر امنیت ایران در منطقه پرچالش خاورمیانه نیز تأثیر دارد.
پیشبرد دیپلماسی انرژی بر محور برق که با توجه به ظرفیتهای ایران میتواند در آینده نیز گسترش بیشتری یابد و همه کشورهای منطقه را در بر گیرد به دو نوع مشارکت و همراهی نیز نیاز دارد. مشارکت اول از سوی مردم ماست که شایسته است با درست مصرف کردن برق، مانع از کمبود برق شده و محقق شدن صادرات برق به عراق را تسهیل کنند. همراهی دوم را باید از بخش خصوصی انتظار داشت.
توسعه صادرات در جایگاه یک کشور دارای منافع ملی مشخص، نیازمند همنوایی دولت و بخش خصوصی در راستای اهداف تعیینشده است. بخش خصوصی – حتی در تلاش برای توسعه صادرات و کسب درآمدهای ارزی بیشتر – نباید بهگونهای عمل کند که با سیاستهای دولت در قبال طرفهای خارجی در تعارض قرار گیرد.
جای تأسف است که معدود افرادی به اسم بخش خصوصی، به شرکای خارجی صنعت برق ایران این پیام را ارسال کنند که در صورت طولانی کردن مذاکرات بر سر امضای قرارداد میتوانند در نهایت برق را با قیمتهای کمتری از بخش خصوصی ایران بخرند. این اقدام درست در زمانی که کشور در میدان جنگ اقتصادی تمامعیار بهسر میبرد، دور از اخلاق و منافع ملی است و به مشارکت سازنده دولت و بخش خصوصی هیچ کمکی نمیکند.