متاسفانه هنوز علم نتوانسته به تکنولوژی حذف کلی زنان از عرصه گیتی دسترسی پیدا کند و این هم دلیل دیگری است که ما میگوییم علم به تنهایی نمیتواند همه مشکلات را از جلوی پای انسان معاصر بردارد و در کنار علم استفاده از زور بازو و پنجه بوکس نیز لازم است.
گولاخخان گفت: «بیا تا ما خواستیم برویم تو کار جمعآوری زبالههای پلاستیکی شما زیرآب ما را زدی. اینجوری که نمیشه. من و افرادم با ممنوعیت استفاده از پلاستیک مخالف هستیم.»
یک فضول حرفهای هیچوقت با جوابهای دمدستی و غیرمنطقی راضی نمیشود. او آنقدر میپرسد تا به جواب درست برسد و تا قانع نشود، دست از تلاش و کوشش برنمیدارد.
مزدک هم خیلی آقا بود. مراعات حسگرهای ما رو میکرد. زیاد هیجان نمیداد. بعضی موقعها میگفتم مزدک یه دادی فریادی چیزی بزن، میگفت من جلوی بزرگتر پامم دراز نمیکنم چه برسه صدامو ببرم بالا
یک نشریه طنز آمریکایی با انتشار تصویری از مشاور امنیت ملی آمریکا، رویکرد ایرانهراسانه جان بولتون را دستمایه طنز قرار داد. بولتون درست پس از آن که ایران به او شلیک کرد، شنیده که ملت میخندیدند و میگفتند «یکی جلوی اینو بگیره؛ قبل از آن که یک آدمکشی وحشیانه راه بیاندازه!»
الان اینطوری شده که اگه کسی رو بگیرند، میگن طرف میخواست معروف شه! اگه حبس باشه، میگن داره حال میکنه! اگه آزاد شه، میگن سازشکاره! اگه از زندون بیاد بیرون و خونهنشین شه، میگن مال این حرفها نیست!
شنیدهام دنبال ربط بین تعداد باقیمانده از ما و تیراژ کتاب میگردی؟ خداقوت. راستش رابطه خاصی بینمان نیست. یعنی خودت گفتی هروقت کسی جلومان را گرفت و رابطهمان را پرسید، بگویم رابطه نداریم. دیوار حاشا هم که اووووووو... چه بلند. اصلا اگر جای شما ایرانیها بودم، میرفتم تو کار صادرات دیوار حاشا.
بلیت هواپیما شده یه میلیون تومن. تاکسی میشه 30 هزار تومن. جاپارک شده پنج هزار تومن. تنبون دوخت وطن شده پونصد هزار تومن. پیاز شده پونزده هزار تومن. گوشت شده کیلویی 120 هزار تومن. پول برق و آب هم داره زیاد میشه
دائم از غصه میزنم بر سر
زندگی مشکل است بیدلبر
دوستانم شدند بابا، و
بنده هستم هنوز بیهمسر
پیرمردی مجردم، که همه
میدهندم نشان به یکدیگر
پسرِ پیر داند ارزش زن
پیر دختر هم ارزش شوهر
زرگر از قدر زر خبر دارد
گوهری داند ارزش گوهر
وای بر من، خروس با مرغ است
شدهام از خروس هم کمتر
نه جگر دارم و نه دندانی
بسکه ...
طنز، هنر دیرین آدمی است که دربرخورد با ناسازی های اجتماعی و ناهنجاری های فردی یا برخی حالات فردی و اجتماعی بروز می کند. طنز با برداشت و تعریف های متفاوت معرفی شده است و عموم طنزپردازان سعی کرده اند این هنر را از جلوه های دیگر برخورد با نارسایی ها، کمبودها، بدخلقی ها، خودخواهی های فرد و جمع یا سنت ها و آیین های رایج ناساز مانند هزل، هجو، فکاهه، مزاح ...
غلامرضا رمضانپور: امروز تو تيزر تبليغاتي فيلم صفر تا سكو شهربانو منصوريان مي گفت اگر حق انتخاب داشتم، ننه و باباي پولدار انتخاب مي كردم. ياد دوران خودمان افتادم ، سمت ما آن زمانها باغدار بودن نشانه پولداراي بود ، سالانه محصول مي فروختن ، حالا بسته به مساحت و مكان باغ درجه سرمايه داري هم فرق مي كرد ، ولي كلاسي داشت براي خودش ، اينكه بگي بابام ...
سالها قبل در شکرستان پادشاهی زندگی میکرد که با اعیان و انصارش کشور شان را اداره میکردند اینها روی هم رفته میشدند دویست نفر که هر کدام برای خود دفتر و دستکی داشتند و نوکر و خری و اسبی و می توانستند فرمایش کنند و هر جا بروند و بیایند. یک روز مردم شکرستان از روی چشم هم چشمی نمکستانی ها ،دم کاخ جمع شدند و گفتند" ما چیمان از نمکستانی ها کمتر است که ...