اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا(ECFR) در گزارشی به اهمیت حفظ توافق هسته ای ایران برای اروپا پرداخت. به زعم نویسنده گزارش، مهمترین وجه اهمیت حفظ این توافق در ملاحظات امنیتی اروپا نهفته است.
الی گرانمایه تحلیلگر اندیشکده شورای روابط خارجی در گزارش خود، اهمیت امنیتی- استراتژیک توافق برای اروپا را بسیار ضروری قلمداد کرده است. به زعم وی ایران و قدرت های جهانی اهمیت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را نه در نتایج اقتصادی و تجاری، بلکه اهمیت این توافق در گسترش امنیت جهانی بود که طرف ها را بسوی انعقاد این توافق ترغیب کرد. متعاقب این توافق، برنامه تسلیحات هسته ای ایران در ازای رفع تحریم ها تحت نظارت کامل آژانس انرژی اتمی قرار گرفت و روی هم رفته پیشرفت مهمی در دیپلماسی جهانی رقم خورد.
اگرچه مفاد برجام برای طرف ها یک مطلوب سیاسی کامل نبود و مذاکره کننده ها ملاحظات خود را داشتند، با این حال پیشرفت مهمی در دیپلماسی جهانی بود؛ ایران و قدرت های جهانی از اینکه تلاش های دیپلماتیک آنان منجر به انعقاد توافقی در مقیاس جهانی شده است، خرسند بودند. وزیران امور خارجه ایران، آمریکا، فرانسه، انگلستان، چین، روسیه و آلمان آن را حاصل تلاش های دیپلماتیک خود تلقی کردند و هنگام رجوع به کشور متبوع خود، بشدت از این توافق دفاع کردند.
هم اکنون در سومین سال از انعقاد توافق، نشانه هایی از خستگی رو به رشد و ناامیدی دولت های طرف قرارداد در جلوگیری از فروپاشی برجام پس از خروج ایالات متحده در ماه مه گذشته (اردیبهشت 1397) به چشم می خورد.
برنامه جامع اقدامات مشترک محصول بیش از یک دهه مذاکره بود. از سویی غرب نگران بود که برنامه هسته ای ایران موجب اشاعه رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه شود و از سویی تهران می خواست پایبندی خود به مفاد آژانس را نمایش دهد و به رویکرد ظالمانه غرب و مخصوصا آمریکا در تحمیل تحریم ها پایان بخشد. اروپا نیز بسیار مصر بود که این توافق صورت گیرد و سایه جنگ از آسمان خاورمیانه برداشته شود. هرگونه تصمیم آمریکا و یا اسرائیل برای حمله به ایران بسیار برای اروپا حساس خواهد بود. احتمال حمله ایالات متحده و یا اسرائیل و یا این دو کشور به همراه هم به کشوری با جمعیت 80 میلیون نفر، یعنی شکل گیری بحران های بسیار بزرگی برای اروپا و سراسر جهان.
تجریه تهاجم های دیگر آمریکا به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003، اروپایی ها را نسبت به شکل گیری بحران دیگری در خاورمیانه آگاه کرده است. چرا که متعاقب این جنگ ها، بحران های مهمی از جمله بحران مهاجرت رخ داد که سهم عمده چالش های آن متوجه اروپا بوده است. از این رو اروپا مهمترین وجه توافق هسته ای با ایران را در ملاحظات امنیتی می بیند.
آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA)، که نظارت بر برجام را به عهده دارد، در بیش از ده گزارش بر پایبندی ایران به این توافق صحه گذاشته و همواره تأیید کرده که ایران همچنان به این قرارداد پایبند بوده است.
بنابراین ترامپ با نادیده گرفتن مسؤولیت حقوقی ایالات متحده و حتی به رغم تأییدیه های نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده و نتایج بررسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد پایبندی ایران، از این توافق خارج شد و از این منظر نوعی بی اعتنایی به نظم جهانی مورد تأیید سازمان ملل را صورت داد.
به باور نگارنده، توافق هسته ای با ایران از یک منظر دیگر بسیار حائز اهمیت است. برجام علاوه بر پیشرفت مذاکرات بر سر موضوع هسته ای ایران و حذف تحریم ها، یک پیشرفت سیاسی مهم برای غرب و ایران در حذف تدریجی خصومت های فی مابین بود و این توافق می توانست در نهایت به شکل گیری روابط عادی میان کشورها و عادی شدن(normalization) روابط دو طرف کمک شایانی کند. شاید از این منظر بود که دشمنان ایران در خاورمیانه بیشترین هراس را از این فرایند عادی سازی داشتند و از همان ابتدا اسرائیل و عربستان سعودی تلاش های خود برای ناکامی این توافق را آغاز کردند. بنابراین خروج ایالات متحده از توافق و مبارزه (با حداکثر فشار) علیه ایران همانطور که ترامپ می گوید - هدیه ای به اردوگاه تندروها بود که هرکدام می خواهند روابط بین ایران و اروپا ضعیف و کمرنگ باشد.
بتازگی نیز با ایده ضد ایرانی نشست لهستان می خواهند که طرح خود را کامل کنند. کنفرانس به اصطلاح «صلح و امنیت در خاورمیانه» با تمرکز بر فعالیتهای منطقهای تهران که قرار است در روزهای 13 و 14 فوریه (24 و 25 بهمن ماه) در ورشو پایتخت لهستان برگزار شود. اروپا معتقد است چنین تلاش هایی ایران را در رویکرد همکاری جویانه خود ناامید خواهد ساخت و از این رو اتحادیه باید به صورت آشکاری مخالفت خود با این نشست را اعلام کند.
بنابر این اتحادیه اروپا و ایران میکوشند که با خروج ایالات متحده (مه 2018-اردیبهشت 1397) از برنامه جامع اقدام مشترک (jcpoa)، توافق را حفظ و این پنجره دیپلماتیک را باز نگه دارند. اما دو طرف با عنایت به ملاحظات فی مابین و نحوه عمل آمریکا، با چالشها و موانعی جدی روبه رو هستند.
با این حال و به رغم مشکلات ناشی از خروج ایالات متحده و افزایش فشارهای اخیر در روابط ایران و اتحادیه، دولت های اروپایی و اتحادیه اروپا همچنان با تهران همکاری داشته و تعهد سیاسی قوی خود به حفظ توافق هسته ای، به ویژه تعهد به راه اندازی سازوکار ویژه (SPV) را نشان داده اند. اروپا بارها وعده می دهد که طرح سازوکار ویژه با استفاده از نوعی واسطهگری و عملکرد تهاتری، امکان تجارت اتحادیه اروپا با ایران را با وصف تحریمهای آمریکا فراهم می سازد.
مقامات آمریکایی اعلام کردند که هر بانکی با ایران تجارت کند، از بازار ایالاتمتحده محروم خواهد شد و بدین ترتیب بر جدیت 'تحریمهای ثانوی' تأکید کردند. وقتی اروپا تصمیم به حمایت از ایران گرفت، به صورت تکاندهندهای گزارش شد که آمریکا ممکن است علیه مقامات کلیدی اروپایی تنبیههایی را در نظر بگیرد.
به رغم شدت آخرین دور از تحریم های ثانویه ایالات متحده و دشواری کار اروپا، ایران احتمالاً تنها با پایبندی جدی اروپا، روسیه و چین به توافق هسته ای و محفوظ ماندن نتایج اقتصادی برجام، در این توافق خواهند ماند. نشانه هایی وجود دارد که صبر تهران دائمی نیست و ممکن است متعاقب کاهش فروش نفت این کشور که به میزان 60 درصد نزول داشته، انگیزه خود برای ماندن در این توافق را از دست بدهد.
در زمان حاضر آمریکا باید تحریم های ثانویه در مورد شرکت های خارجی فعال در بازار ایران را کاهش دهد. اروپا نیز باید مکانیسم ویژه را بسرعت راه اندازی کند. چین نیز سعی کند با گسترش روابط تجاری با جمهوری اسلامی، تهران را در حل مشکلات اقتصادی یاری کند.
در پایان این مطلب آمده است: شکست نهایی این توافق باعث ایجاد خطر واقعی درگیری های نظامی در خاورمیانه خواهد شد. در واقع، شخصیت های با نفوذ در دولت ترامپ، به ویژه مشاور امنیت ملی، جان بولتون، مدت هاست که از اقدام نظامی آمریکا علیه ایران حمایت کرده اند. همانطور که تاریخ تحولات اخیر نشان می دهد، چنین مداخلاتی برای اروپا هزینه ای فراوانی به همراه خواهد داشت و نتیجتاً اروپا باید همه تلاش خود را انجام دهد تا از شکست کامل این توافق اجتناب کند.
انتهای پیام/