ما هنوز نتوانستهایم وزارت صمت را بعد از ادغام چابک و کوچک کنیم در واقع ما دو وزارتخانه صنایع و معادن را با وزارت بازرگانی به هم ملحق و متصل کردهایم.
با توجه به اینکه مجلس با تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت موافقت نکرد، بنابراین طرح این موضوع در قالب لایحه و طرح از سوی دولت حداقل تا 6 ماه آینده امکان پذیر نیست و همین وزارت صنعت، معدن و تجارت باید کار مرسوم خود را به نحو احسن ادامه دهد. در همین راستا باید به اصالت تشکیل این وزارتخانه بازگردیم.
ادغام بخشهای حاضر با این هدف انجام شد که این وزارتخانه با حاکمیت مستقل بتواند سیاستهای توسعهای و تجاری را محقق کند و سیاستی را اتخاذ کند که به نفع توسعه کشور و در راستای تولید ملی باشد.
در واقع روند نباید بهگونهای باشد که سیاستهای متضاد و زیان رسان اتخاذ شود تا جایی که برای تنظیم بازار به واردات متوسل شویم، بدون توجه به آن که تولید چقدر توان دارد یا تولیدی که نیاز به مواد اولیه دارد بموقع تأمین نشود یا اینکه صادرات در زمان مناسباش محقق نشود.
بهعبارت دیگر اگر سیاستها دارای یک وحدت رویه باشند میتوان به یک سیاست کلان در حوزه تجارت و تولید رسید. در چنین شرایطی است که یک وزارتخانه توانمند و یکپارچه تشکیل میشود.
حال اگر نسبت به عملکرد یکی از بخشهای سه گانه وزارتخانه نقدهایی وجود داشته باشد نباید موضوع را به اشتباه بودن ادغام بخشها در این وزارتخانه تسری داد.
انتظار میرود هر وزیری که سکاندار این وزارتخانه میشود باید تمامیت این سه بخش را مورد توجه قرار دهد و درگیر مداخله در جزئیات و روزمرگیهای آن نشود.
اقدامی عبث که وزیر را دچار حاشیه میکند. او باید از این توانمندی برخوردار باشد که معاونان توانمندی را بهکار بگمارد و بتواند بهگونهای تقسیم کار بکند که مانع همپوشانی و نقص در کار نشود.
در زمان تضاد منافع میان تولید و تجارت بتواند با تشخیص درست هم منافع و کالاهای مورد نیاز مردم را بموقع تأمین کند و هم برای تولید داخل اولویت قائل شود.
این وزیر باید بتواند هماهنگکننده ستادی میان معاونان و قائم مقامهای خود در هر دو حوزه تولید و تجارت داخلی و خارجی و صنعت و معدن باشد.
اگر وزیر در انتخاب معاونان خود اختیار کامل نداشته باشد، خسته و ناکارآمد میشود در حالی که گمان میرود وزارتخانه ناکارآمد است.
همه اینها درحالی است که وزیر صمت باید بهدنبال کوچک کردن این وزارتخانه و چابک کردن آن باشد، از بوروکراسیها بکاهد و اقدام اصلی وزارتخانه تحلیل اطلاعات و آمار و ریلگذاری برای آینده باشد امر مهمی که تا الان به وقوع پیوسته است و بهنظر میرسد بزرگترین و خطیرترین مسئولیتی است که این وزارتخانه باید بر عهده داشته باشد.
ما هنوز نتوانستهایم وزارت صمت را بعد از ادغام چابک و کوچک کنیم در واقع ما دو وزارتخانه صنایع و معادن را با وزارت بازرگانی به هم ملحق و متصل کردهایم.
با این حال اقدامات خوبی در این وزارتخانه انجام شده اما درمدل پنجره واحد قرار نمیگیرد بنابراین نتایج قابل قبولی هم حاصل نشده است.
در جمعبندی نهایی میتوان گفت وزارت صمت به بازمهندسی احتیاج دارد هر چند که به نظر میرسد عمر دولت فعلی به این اصلاحات ساختاری قد ندهد.
ساختاری که بتواند بخش خصوصی را احیا و به تشکلها توجه کند و در نهایت تصدیهای قابل واگذاری را بهطور واقعی اجرایی کند و کار را به دست بخش خصوصی بسپارد.