هر طور به مساله ويروس کرونا نگاه کنيم اين واقعا درد بزرگي است که مردم نسبت به مسئولان بي اعتماد باشند. مادامي که بيماري نپذيرد که مشکلي دارد در مقام مداوا و بهبود هم بر نميآيد.
همانطور که ميدانيم ويروس کرونا تاکنون در بيش از 60 کشور مشاهده شده است. در برخي کشورها مثل چين که از آنجا به راه افتاد آثار آن به مراتب وسيعتر و در برخي از کشورها کمتر بوده اما نکته بسيار حائز اهميت اين است که تقريبا در تمامي کشورهايي که ويروس کرونا در آنها مشاهده شده چه در سطح کم يا گستردهتر معمولا مردم آن کشورها آنچه که مسئولانشان بهعنوان وضعيت کرونا گزارش کردهاند به آن اعتماد دارند.
از آمريکا گرفته تا کره جنوبي رسانهها و مسئولان آن کشور آنچه که درباره کرونا ميگويند مورد قبول کسر قابل توجهي از مردمشان ميباشد.
نکته جالب اين است که در اين کشورها اگر به فرض کساني با دولت فعلي کره جنوبي يا ايتاليا مشکل دارند يا اپوزيسيون محسوب ميشوند حرف دولت مستقر را ميپذيرند.
پرسش اين است که چرا اين پذيرش در جامعه ما کمتر وجود دارد؟ متاسفانه اين عدم پذيرش فقط به منتقدان و مخالفان محدود نميشود بلکه حتي طرفداران نيز روايت مسئولان را از ويروس کرونا خيلي قبول ندارند و سعي ميکنند که اخبار، اطلاعات و آمار را از کانالهاي ديگر هم بشنوند.
هر طور به مساله ويروس کرونا نگاه کنيم اين واقعا درد بزرگي است که مردم نسبت به مسئولان بي اعتماد باشند. فراموش نکنيم که اين بي اعتمادي يک شبه و بهواسطه سقوط هواپيماي اوکرايني و عدم ارائه آمار اتفاقات 98 بعد از 3 ماه بهوجود نيامده است و متاسفانه اين بياعتمادي ريشه عميق و گسترده دارد و چند حادثه بياعتمادي چنين گستردهاي را بهوجود نميآورد.
بلکه تداوم حوادث و آنچه که ساليان متوالي مسئولان گفتهاند و با واقعيات صد درصد همخواني نداشته باعث شده که ما امروز به اينجا برسيم که اگر مسئولان بگويند ماست سفيد است و زغال سياه بخشي آن را باور نميکنند.
مساله صرفا سياسي نيست چون همانطور که گفته شد اگر آماري در خصوص کرونا توسط مقامات رسمي آمريکا داده شود حتي کساني که به شدت مخالف ترامپ هستند نيز آن آمار را به ميزان قابل توجهي قبول ميکنند.
به اين دليل ميگويم که مساله سياسي نيست که حتي طرفداران نيز اطلاعات وآمار مسئولان را چندان باور نميکنند. بهنظر ميرسد که جاي آن دارد مسئولان در گام اول صورت مساله را بپذيرند که از نظر پذيرش مردم و افکار عمومي برخي عملکردها با انتقاداتي روبهرو است و در مرحله دوم درصدد رفع اين بياعتمادي برآيند متاسفانه مادامي که مسئولان اصرار بورزند و صورت مساله را که از دست رفتن اعتماد است را نپذيرند و گامي در جهت بهبود آن برندارند.
به عبارت ديگر مادامي که بيماري نپذيرد که مشکلي دارد در مقام مداوا و بهبود هم بر نميآيد. بنابراين کاش اين کرونا ميتوانست بهرغم هزينه سنگين اجتماعي، اقتصادي و مرگ و ميري که در جامعه ايجاد ميکند اين پيام را براي مسئولان بياورد که بي اعتمادي را بايد جدي گرفت و سپس به تدريج در مقام بهبود آن بر آمد.