رويکرد برخورد صادقانه با مردم ميتواند مشارکت بيشتر آنها را جذب کند. يکي از اين اقدامات ايجاد فضاهاي قرنطينهاي در ورود و خروج از شهرهايي است که آسيبهاي جدي بيماري کرونا در آنها وجود دارد.
واقعيت اين است که ما خيلي وقت است وارد يک دنياي پر از اشکال مختلف نااطمينانيها شدهايم که هر کدام اينها ريسکهاي بزرگي را براي مديريت جوامع بوجود آوردهاند.
علاوه بر جنگ و آسيبهاي ناشي از مسائل طبيعي مثل زلزله، سيل و بيماريهاي واگير در اثر اين پديده جهاني شدن هم به اين تصوير اضافه شده و از قضا اين آخرين مورد، بيش از هر مشکل قبلي پيامدهاي خيلي سنگيني ميتواند براي همه اقتصادها و همه جوامع داشته باشد.
به همين دليل است که مديريت بحرانهاي غيرمنتظرهاي که همه جوامع امروز در اثر جهاني شدن پيش روي خود دارند تنها با شيوههاي متداول گذشته امکان پذير نيست و در اين رابطه بايد از همه ظرفيتهاي جامعه براي مديريت آن بهره گرفت و در اينجا مهمترين نقش را خود مردم بايد ايفا کنند لازمه اين کار اين است که مردم به طور متقابل احساس همدلي با حاکميت داشته باشند و شرط لازم براي اين همدلي هم داشتن سهم و يک حرفه از محصول اجتماعي است.
در اين صورت به نسبتي که مردم در جامعه صاحب مشارکت و سهم متناسب با شرکت شان هستند، نسبت به ارزشهاي آن جامعه وفادار ميمانند و در مقابل تهديدها ميايستند.
چه تهديدهاي خارجي و چه داخلي و چه بحرانهاي محيط زيستي و مصائب طبيعي و چه بحرانهاي ناشي از بيماريهاي مسري و واگير مثل آنچه امروز با آن روبهرو هستيم. در چنين شرايطي است که ميتوان از مردم به دليل رشد آگاهيهايشان حداکثر مشارکت را براي عفونت زدايي از جامعهاي که در آن زندگي ميکنند داشت.
در شرايط کنوني با توجه به اينکه به دلايل متعدد سرمايه اجتماعي در نقطه خيلي نازلي قرار دارد، رويکرد برخورد صادقانه با مردم ميتواند مشارکت بيشتر آنها را جذب کند. يکي از اين اقدامات ايجاد فضاهاي قرنطينهاي در ورود و خروج از شهرهايي است که آسيبهاي جدي بيماري کرونا در آنها وجود دارد.
مثل قم، تهران و مناطقي از شمال کشور و چون دولت ظرفيت لازم براي اين کار را ندارد در گام نخست بايد از نيروهاي مسلح بهعنوان همکار براي اجراي اين کنترلها استفاده کند. حضور نيروهاي نظامي و انتظامي در مواجهه با بحران کنوني جدي بودن شرايط کنوني را به ذهن و فکر عموم مردم وارد ميکند و آنها را نسبت به خطري که در مقابل شان قرار دارد، هوشيارتر ميکند.
اگر خداي ناکرده در اثر بي مبالاتي تصميمگيري، اين بيماري گسترش پيدا کرده باشد و در يک مقياس بسيار فراتر از آنچه رسما اعلام ميشود، رفته باشد، آنوقت کنترل آن توسط نيروهاي وزارت بهداشت به تنهايي امکانپذير نخواهد بود و دراينصورت قاعدتا لازم است از همه نيروهاي مردمي حتي کمک گرفته شود و با سازماندهي بهخصوص سازمانهاي مردم نهاد و آموزشهاي کوتاه مدت به آنها براي مواجهه با اين مشکل ياري طلبيد.
بدون مشارکت مردم در حل بحرانها و مشکلات هيچ حکومتي نه تنها دولت پرمساله کنوني ما بلکه هيچ دولتي در دنيا قادر به مقابله نخواهد بود.
منتها هنوز مردم به اين اطمينان نرسيده اند که مقياس و اندازه و ابعاد اين بحران تا چه حد جدي است و در آن صورت اگر به اين نقطه واقف شوند، آنوقت دولت هم زمينهها را براي سازماندهي گروههاي مختلف مردم در محلات شهرهاي بهخصوص آسيب ديده ميتواند سازماندهي کند و از طريق مشارکت نيروهاي نظامي و انتظامي و بعد سازماندهي مردم در کنترل اين بحران موفق شود.
قطعا آسيبهاي چنين بحرانهايي بسيار فراتر از آن چيزي است که دولتها تصور ميکنند. با وجودي که هنوز در جهان خيلي اين پديده ظهور جدي نداشته دولت ژاپن يکماه مدارس کشور را تعطيل اعلام ميکند. خود اعلام يکماه تعطيلي نوعي هشدار و آگاه سازي به جامعه نسبت به عمق و گستردگي بحران است اما در جامعه ما درست برخلاف آن تلاش ميشود اين مساله را در ابعاد خيلي معمولي نشان دهند و اين ميتواند بحران را گسترده و طولاني کند.