ردصلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات از هر دو جناح (که باز هم طبق معمول تیغه چاقویش، به اصلاحطلبان بیشتر اصابت کرد) و حذف حدود 60 درصد از کاندیداها فضایی یخ زده را بر انتخابات مجلس یازدهم تحمیل کرد.
در انتخابات اسفندماه میتوانست مثل همیشه یک اتفاق تکراری بیفتد. یعنی؛ یا راست پیروز شود، یا چپ یا هر دو جناح قدرت را با گروهی که اسمش اصطلاحاً مستقلین است تقسیم کنند. اگر چنین پیشبینی حتی بهصورت احتمال ضعیف، امکان وقوع داشت نگرانیها از بین میرفت. اما من دلشوره دارم و به گمانم مجلس یازدهم نگرانکننده است، خیلی بیش از مجلس دهم.
انتخابات مجلس یازدهم حتی اگر در شرایط عادی و معمولی برگزار میشد بهدلیل مشکلات اقتصادی و نارضایتیهای حاصل از آن، که بروزش را در ناآرامیهای آبان ماه شاهد بودیم، خطر استقبال کمرنگ مردم را به همراه داشت. اما متأسفانه شوکی که شورای نگهبان به انتخابات وارد آورد، نه فقط مقبولیت مجلس دهم که مشروعیتش را هم با چالش روبهرو کرد.
ردصلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات از هر دو جناح (که باز هم طبق معمول تیغه چاقویش، به اصلاحطلبان بیشتر اصابت کرد) و حذف حدود 60 درصد از کاندیداها فضایی یخ زده را بر انتخابات مجلس یازدهم تحمیل کرد.
حالا نه اصلاحطلبان که اصولگراها هم از تصمیم شورای نگهبان ناراضی اند. طبق شنیدهها آنها معتقدند نتیجه روشن و واضح و از پیش تعیین شده برای ترکیب مجلس بعدی، نه تنها افتخاری برای جناح اصولگرا نیست که باید 4 سال متلکهای افکار عمومی و رقیب سیاسی را تحمل کند.
از سوی دیگر مجلسی که همه سلیقههای سیاسی در آن مشارکت داشته باشند، سند اقتدار نظام در برابر دنیاست و میتواند موضع جمهوری اسلامی را در بسیاری از تعاملات بر سکوی برتر بنشاند اما، این پرچم خیلی زود از دست ملت گرفته شده است.
گمان نمیکنم این حرف بدبینانه باشد که با فرآیند موجود، مجلس بعدی نه در رأس که در قعر امور خواهد بود و ترکیب کاندیداهایی که بعضی از آنها از هماکنون برای قرارگرفتن در فلان لیست برای هم شاخ و شانه میکشند، نشان میدهد پارلمانی نامقتدر را انتظار میکشیم.
اگر از مجلس دهم بهخاطر ضعفهایش گلایه داریم، مجلس یازدهم به مراتب ناتوانتر خواهد بود و این یعنی دورخوردن مجلس، به بازی نگرفتن آن و محل نگذاشتن به مصوباتش.تأسف انگیز است اگر بگویم با ورود برخی افراد به مجلس، فضای پارلمان، صحنه «اره بده، تیشه بگیر» خواهد شد.
چنین پدیدهای اگر در سالهای اول انقلاب کم عیب شمرده شود، در چهل سالگی آنکه باید طعم پختگی داشته باشد سراسر عیب است. فرقی هم نمیکند که اسم افراد تندرو بداخلاق را (به دروغ) انقلابی بگذاریم یا هرچیز دیگر.
ممکن است پرسیده شود بخشی از نامزدها افراد وجیه، با سابقه، خوشنام، موقر و متین هستند. اصلاً منکر نمیشوم اما، وقتی فضا به مناقشه میکشد چنین آدمهایی رخت خود از معرکه بیرون میبرند و آبروی خود را از بازار حراج بیآبرویی خارج میکنند و بازار میافتد به دست افراد احساسی و جناحی و بداخلاق.
ظاهراً باید از الان پیروزی بخش تندرو یک جناح سیاسی را تبریک گفت و به تعبیر دیروز رئیس جمهوری به آنها گفت: نوش جانتان.
اگر آنچه که آقای روحانی نسبت به آن هشدار داد اتفاق نیفتد و انتخابات با همین شیوه شورای نگهبان برگزار شود، خداحافظی کردن با جمهوریت نظام است. شاید همین الان هم برای تغییر تصمیم شورای نگهبان دیر باشد چون روحیه مردم بشدت آسیب دیده و بعید است با وصله پینه در برخی نتایج تعیین صلاحیتها ترمیم شود.
شاید بعضی از دوستان اصولگرای من، از اینکه در انتخاباتی بیرقیب پیروز شوند، توی دلشان قند آب شود اما خردورزان و آیندهنگرها در خشت خام چیزهایی میبینند که دیگران حتی در آینه شفاف هم نمیتوانند مشاهده کنند.