ساده باوری است اگر تصور شود ریزشکنندگان از شمار حامیان دولت به پشتوانه مشکلات جاری، شبنامهنویسیها و تریبونهای مخالفخوان به صف مخالفان خواهند پیوست. فاصله دو رویکرد همچنان به قوت خود باقی است.
حسن روحانی گفته است: «ما در شرایط صلح قول دادیم و الان شرایط جنگ است.» او که در حاشیه دیدار از نمایشگاه صنعت پتروشیمی سخن میگفت، تصریح کرذ: «لحنها در دوره جنگ و صلح فرق دارد.»
اظهارات رئیسجمهوری پاسخ مستقیم به اتهامهایی است که موافقان دیروز و منتقدان امروز و نیز مخالفانش، این روزها با صدای بلند علیه او بیان میکنند. اما این پاسخ چه اندازه واقعی است؟ و آیا منتقدان و مخالفان را مجاب میکند؟
اعتراضها و نا آرامیها علیه گرانی، دولت و شخص رئیسجمهوری را اصلیترین آماج خود قرار داده است. مخالفانش با همان شیوه سنتی خود در همه سالهای استقرار دولتهای یازدهم و دوازدهم، گرفتاریها را مربوط به انتخاب مردم میدانند. آنان از این بابت، مستقیم و غیرمستقیم اکثریت انتخابکنندگان را شماتت میکنند. اما شمار قابل توجهی از اکثریت رای دهندگان پیروز در دو انتخابات ریاست جمهوری نیز حالا منتقد دولتی هستند که خود بانی آن بودهاند. آیا میتوان این هر دو جناح منتقد را از یک جنس برشمرد؟
بیراه خواهد بود اگر مخالفان و منتقدان دولت را همسو و همجنس به حساب آورد. اختلاف آنان در ماهیت رویکرد و نگاهی است که به چرایی و چگونگی مشکلات جاری دارند. مخالفان سنتی اصولاً با رویکردی مخالفند که مردم پای صندوقهای رای در انتخابات سالهای 92 و 96 به آن آری گفتند.
ایراد منتقدان ریزش کرده از صف حامیان رئیسجمهوری، دوری او از شعارهایی است که در دوران رقابتهای انتخاباتی، خود و دولتش را متعهد به انجام آنها کرد. در واقع انتخابات یادشده، رقابت میان دو رویکرد بود که اکثریت مردم یکی از آن دو را پذیرفتند. بدیهیترین انتظار عمومی نیز اجرای تعهدات در زمان استقرار دولتهای منتخب بود.
مقایسه شمار رای دهندگان به رئیس جمهوری منتخب و افزایش آن در دور دوم، حکایت از اعتماد عمومی به رویکردی است که در معرض قضاوت و انتخاب مردم قرار گرفت. حالا اما به زعم منتقدان، کارنامه دولت دوازدهم در آستانه نیمه نهایی تصدی آن، فاصله قابل توجه با وعدههایش دارد.
فاصله وعدهها و عملکردها به همان اندازه مهم است که فاصله و جنس مخالفتهای سنتی با دولت وجود دارد. به عبارت دیگر، دولت اگرچه از دو سو مورد انتقاد و مخالفت قراردارد، ولی یکسوی آن مربوط به مخالفت با رویکرد پیروز در انتخابات است. سویدیگر، دولت را بابت عدم تحقق شعارهایش شماتت میکند.
ساده باوری است اگر تصور شود ریزشکنندگان از شمار حامیان دولت به پشتوانه مشکلات جاری، شبنامهنویسیها و تریبونهای مخالفخوان به صف مخالفان خواهند پیوست. فاصله دو رویکرد همچنان به قوت خود باقی است. انتقاد عمومی از دولت، کمکاری در کسب نتایجی است که به پشتوانه حمایت اکثریت مردم، میتوانست به بار نشیند.
مخالفان همه تلاش خود را کردهاند که رویکرد منتخب در انتخابات با کمترین دستاورد همراه شود. آنان بدون مسئولیت پذیری در ایجاد وضع جاری، فرار به جلو میکنند. مردم نیز هوشمندانه مرز انتقادهای خود با مخالفان سنتی را حفظ کردهاند، اما سخنان اخیر «حسن روحانی» میتواند منتقدان مردمی او را مجاب کند؟
او میگوید شرایط صلح و جنگ متفاوت است. وعدههای خود را مربوط به دوران صلح میخواند. اکنون با وجود آنچه در تاریخ شش سال و اندی گذشته تجربه شد، نمیتوان کلام امروز او را با نگاه به جنبههای مترتب بر اوضاع کنونی، غیر واقعی خواند. دولت وی از همان ابتدا و از درون و بیرون با موانع سخت روبهرو بود و هست. آهنگ کلام متفاوت میشود، ولی جای نقد بر کارنامه دولت دوازدهم را پر نمیکند.