فراموش نکنيم که آقاي روحاني بخشي از معضلات امروز است و ايکاش مسائل نظام فقط به سياستهاي دولت روحاني مربوط ميشد.
آقاي رئيسجمهور در دانشگاه تهران براي مراسم 16 آذر حضور پيدا نکرد و عدم حضور وي در حقيقت مسالهاي بود که خلاف رويههاي سالهاي گذشته رخ داد.
به ياد ميآوريم که همواره روساي جمهور از جمله خود آقاي روحاني به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور پيدا ميکردند، اما چرا رئيسجمهور به دانشگاه تهران نيامد؟
چون وي نيک ميدانست که در حقيقت هيچ يک از جريانات دانشجويي با وي نه تنها همراه نيستند بلکه از طرف مشاورين به روحاني گفته شده بود تمامي اقشار دانشجويي از دانشجويان مستقل، چپ و طرفداران طيف اصلاحطلب گرفته تا دانشجويان محافظهکار و طرفدار اصولگراها و جبهه پايداري تماما در مخالفت با آقاي روحاني مشترکند.
جدا از دانشجويان، آقاي روحاني ميدانست که اساتيد و کارکنان دانشگاه نيز جملگي مخالف او هستند. هرچند اين فقط دانشگاهيان کشور نيستند که مخالف و منتقدان روحانياند، بلکه طيف گستردهاي از اصلاحطلبان مستقل و تندرو تا منتهياليه اصولگرايان تندرو امروزه جملگي در صف منتقدان آقاي روحاني قرار گرفتهاند.
اين درست است که معمولا در دور دوم رياست جمهوريها و بهخصوص در يکي دو سال آخر آن معمولا روساي جمهور دچار افت محبوبيت ميشوند، اما در مورد آقاي روحاني اين پديده واقعا پررنگ است و به خطا رفتهايم اگر عدم محبوبيت آقاي روحاني را فقط در اين ارتباط بدانيم.
واقع مطلب اين است که آقاي روحاني استاد از دست دادن طرفدارانش است. او وضعيت را بهگونهاي رساند که واقعا هيچکس جرأت نميکند کوچکترين ابراز همدردي با دولتش بنمايد.
مشکلي که اين وضعيت بهوجود ميآورد آن است که همه نگاهها معطوف به آقاي رئيسجمهور و دولتش شده است. به عبارت ديگر همه ناکاميها، مشکلات، دشواريها، سوءمديريتها، سوءسياستهايي که در بخشهاي مختلف انجام گرفته و امروز شاهد حاصل آن هستيم که کشور را در اين وضعيت قرار داده، همه به پاي آقاي روحاني نوشته شده است.
به بيان ديگر ساير بخشهاي نظام ميتوانند نفسي به راحتي بکشند، لبخندي به روي لب بياورند و خداوند عزت را شکر کنند که آقاي روحاني را به آنها داده است. چرا که روحاني به سيبلي تبديل شده که تمام تلخيها، دشواريها و ناکاميها متوجه اوست.
معلوم نيست که اگر روزي روحاني نباشد سوءسياستها و تدابيري را که درست نبوده و حاصل آن را مشاهده ميکنيم، به گردن چه کسي خواهد افتاد.
چندي پيش در فضاي مجازي از تعبيري که البته با عرض پوزش بهکار بردم گِلگير بود. همانطور که در اتومبيل تمام گل و لاي در گلگير جمع ميشود و اين باعث ميگردد که آنها به سمت اتومبيل پرت نشوند، دولت نيز به چنين نقشي تبديل شد.
لذا بسياري از سوءسياستهايي که چندان هم متوجه دولت نيست و کشور را به اين صورت در آورده، متوجه آقاي روحاني شده است.
اما اين نکته را فراموش نکنيم که آقاي روحاني بخشي از معضلات امروز است و ايکاش مسائل نظام فقط به سياستهاي دولت روحاني مربوط ميشد.
چون اگر چنين ميبود، دو سال ديگر که ايشان نيست بايد مشکلات و مسائل نيز برطرف ميشد. کاش اينگونه بود، اما متاسفانه و شوربختانه اينگونه نيست و در حقيقت فقط درصدي از مشکلات و مسائلي که کشور با آن مواجه شده متوجه آقايروحاني است. درصد بيشتر آن نيز متوجه ساير بخشهاست.