مذهبها استنباط مجتهدین و فقها است. اختلاف امتی رحمه؛ مذاهب خیر هستند، نه شر، به شرط آنکه استنباط فقها را وسیلهای برای جنگ قرار ندهیم و مذهب خود را بر دیگران تحمیل نکنیم.
امت اسلام که این روزها در برکت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص) در شادی و بهجت است بیش از هر زمان به عنصر وحدت ذیل تعالیم قرآن و سیره نبوی نیازمند است. آنچه دوای درد جامعه اسلامی است دوری از تفرقه و نیز تمسک به پیام وحدت بخش اسلام و سنت و سلوک رسولالله(ص) است. در این مسیر نکاتی قابل ذکر است که در پی میآید.
1. امام موسی صدر بهعنوان یک عالم برجسته و روشن ضمیر دینی در کتاب نای و نی میگوید اگر تعدد فِرَق باعث جدایی در جامعه گردد، بیتردید خطری برای کشور تلقی میشود؛ چه در لبنان، یا ایران یا کشورهای دیگر. امام صدر در نامهای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان در تاریخ 1/10/1969 مینویسد: مسلمانان باید در حرکت به سوی آینده و ترسیم سرنوشت تاریخ و ادای مسئولیتهایشان مسیر خود را بشناسند و به خویشتن اعتماد کنند. ایشان در کتاب ادیان در خدمت انسان میگوید: مشکل ما، یعنی مشکل ما مسلمانان، رهبران هستند.
اگر رهبران با هم باشند جامعه مشکلی نخواهد داشت. با نگاهی گذرا بر کتاب گزارش کمیته پیگیری سرنوشت امام موسی صدر درمییابیم، که لبنان پیش از سال 1338، یعنی قبل از مهاجرت ایشان، سرپرست واقعی نداشت و سنی و شیعه و مسیحی، در تفرقه زندگی میکردند و همه مسلمانان گرفتار معیشت بودند. بنابراین، ایشان خفتگان و غافلان را بیدار کرد و بیداران را بصیرت و بصیرتیافتگان را مسئولیت داد. نتیجه زحمات و تلاشهای ایشان، پرورش قهرمانان جنگ 33 روزه در مقابل صهیونیست ها شد.
2. عصر ما عصر متفاوتی است. از یک طرف عصر تمجید و تقدیر است و از طرف دیگر، عصر هشدار. شکی نیست که این عصر، عصر پیشرفت علوم، آگاهی بخشی، رفاه، بهداشت، ارتباطات و نزدیکی اقلیمها است و عصری است قابل مدح. اما از سوی دیگر عصر جنگ و شبیخون به دین و معنویت و اسلام و قرآن و رسول و به حریم خانوادهها است و نتیجهاش تفرقهای است که شاهد آن هستیم.
محمد عبده در شرح خطبه 147 نهجالبلاغه امام علی(ع) آورده است: امروز هر کس به میل خود اسلام را توجیه، آیات را تفسیر میکند و فقه مذهب خود را همچون گلوله بر سر دیگران میکوبد و خون و مال دیگران را حلال میداند. این یکی از مشکلات عصر ما است.
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) درباره مسئولیت علمای دین فرموده است «هِمَّه العُلماءِ الرعایه»، در شرح این حدیث آمده است وظیفه علمای دین درک درست مسائل و تفهیم و توجیه و بصیرت دادن به مسلمانان است. آنچه امروز در جهان اسلام میگذرد، حاصل غفلت ما و نیز توطئه دشمنان است. امروز دنیا در دست نسلی است که اسیر فضای مجازی شده و خوراک روزانه خود را از رهبران غیردینی میگیرد.
بنابراین، حکم حکمت و عقلانیت آن است که هوشیار باشیم؛ گفتوگو مقابل گفتوگو، گلوله مقابل گلوله، نه گلوله بهجای گفتوگو و گفتوگو بهجای گلوله. تقریب مذاهب یعنی تقریب بین رجال مذاهب. مذهبها استنباط مجتهدین و فقها است. اختلاف امتی رحمه؛ مذاهب خیر هستند، نه شر، به شرط آنکه استنباط فقها را وسیلهای برای جنگ قرار ندهیم و مذهب خود را بر دیگران تحمیل نکنیم.
3. امروز تکفیریها مصیبت جهان اسلام هستند. آنان شیعه و سنی را نمیشناسند و تنها خود را برحق میدانند و دیگری را باطل. قرآن کریم اقرار به شهادتین را نشانه مسلمانی میداند و میفرماید:«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِالله فَتَبَینُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیکمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا»
اگر دیگری مانند ما نمیاندیشد، دلیل بر غیرمسلمانی او نیست. قرآن اینچنین منطقی ندارد. پیامبر اکرم (ص) در خطبه حجت الوداع فرمودند: ریختن خون مسلمانان و کشتن آنان و تخریب دیارشان در دین پایه و اساسی ندارد. ما اهل سنت برحسب بیان طیف سلف و خلف خود معتقدیم انسانی که بر رسالت پیامبر اسلام اقرار کند و اصول دین را بپذیرد و منکر احکام الهی نباشد، مسلمان و مؤمن و برادر ماست. براساس دین و دنیا و آخرت، تکفیر اهل قبله حرام است و تکفیر مسلمانان حرام و پدیدهای محکوم است.
تکفیریها خود را برحق و مسلمان دانسته و اسلام را برای خود احتکار کردهاند، در حالی که، باعث تفرقه، بیاعتمادی، کشتار، تخریب و دربه دری مسلمین شدهاند. اهانت این گروهها به مقدسات و تخریب مساجد و آثار فرهنگی اقوام که شناسنامه هویتی آنها است باعث نفرت سایر اقوام و ملتها از اسلام شده که مسلمانان این موضوع را محکوم کرده و آن را با اسلام منطبق نمیدانند. حاصل ظهور و حضور تکفیریها اسلامهراسی در دنیا است.
قرآن کریم ما را به ایستادگی در مقابل هر فتنهای دعوت کرده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَه فَاثْبُتُوا»بنابراین، ما در مرزهای ایران که اهل سنت و کردها ساکن هستند در مقابل این تفکر و توطئه و دشمنی ایستادهایم.