در آینده و حتی در وضعیت کنونی که درگیر تحریمها هستیم، اگر میخواهیم با دنیا مبادلات تجاری داشته باشیم، باید الزامات بینالمللی را بپذیریم و در چارچوب ضوابط بینالمللی عمل کنیم.
مسأله الحاق به اف ای تی اف(FATF) درحالی بار دیگر موضوع روز کشور شده است که به نظر نگارنده رعایت الزامات آن، یک امر ضروری است. هر چند اکنون ظاهراً فشار ناشی از تحریمها، ضرورت الحاق به آن را نشان نمیدهد و کمک ویژهای به اقتصاد کشور نمیکند. اما برای آنکه تعاملات مالی بینالمللی ایجاد شود، پیوست به آن، یک امر ضروری است چرا که ارتباطات بانکی بینالمللی فقط در چارچوب این مقررات امکانپذیراست و تبادل اطلاعات براساس آن صورت میگیرد. حال در صورتی که ما خود را ملزم به رعایت این چارچوب ندانیم، ارتباط آنها با ما و ما با آنها، قطع میشود. واضح است که در صورت قطع ارتباط یا نبود تعامل، در نهایت بخش مالی و واقعی کشور لطمه میبیند.
جدای از این، کشور در حال حاضر علاوه بر الزامات و قوانین مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم با مشکلات تحریمها هم مواجه است، اما دنیا نه به این دلیل که ایران چارچوبهای FATF را رعایت نمیکند، بلکه به دلیل ترس و نگرانی از شکستن تحریمها، از ما ابا دارد. این یعنی تعاملات مالی و تجاری با ایران برای خیلی از شرکتهای بزرگ دنیا هزینهبردار است.
بپذیریم که تحریمها یک مانع جدی است که وجود دارد، اما FATF اقدامات متقابل برای کشورهایی که چارچوبها و قوانین مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را رعایت نمیکنند، هنوز به اجرا نگذاشته است. در همین راستا به تازگی چهار ماه دیگر به ایران فرصت داده شد تا دراین فاصله زمانی دو لایحهای را که هنوز در مجمع تشخیص مصلحت مانده و به تصویب نرسیده، بدون اقدامات تقابلی به سرانجام برسد. از سوی دیگر FATF یک چارچوب است که توسط دنیا پذیرفته شده تا روابط مالی در این چارچوب صورت بگیرد و رابطه مالی با کشورهایی که آن را نمیپذیرند، برای سایر کشورها دارای عواقب باشد.
این بدان معناست، در آینده و حتی در وضعیت کنونی که درگیر تحریمها هستیم، اگر میخواهیم با دنیا مبادلات تجاری داشته باشیم، باید الزامات بینالمللی را بپذیریم و در چارچوب ضوابط بینالمللی عمل کنیم، فارغ از اینکه این ضوابط ظالمانه است یا عادلانه؛ چراکه در صورت نپذیرفتن این ضوابط کشورهای دیگر حاضر نمیشوند با ما ارتباط داشته باشند و هیچ کشوری با اتکای صرف به منابع داخلی خود نمیتواند اقتصاد رو به جلو و بالنده داشته باشد.
نکته قابل توجه دیگر این است که برخی افراد در کشور معتقدند در صورتی باید این دو لایحه را پذیرفت که تحریمها لغو شود در حالی که این دو رویداد هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و نباید پذیرفتن الزامات FATF را به عنوان برگ برندهای برای لغو تحریمها در نظر گرفت. ارتباط دادن این دو مفهوم مجزا به یکدیگر اقدام نادرستی است.
همچنین باید در نظر بگیریم که با پذیرفتن الزامات این دو لایحه کار به اتمام نمیرسد، بلکه تعهد ما برای همراهی با FATF ادامه دارد و باید زمینه و بستر اجرایی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی مبارزه با تروریسم را از بین ببریم، در عین حال که نباید اجازه دهیم اتهام پولشویی به سیستم بانکی کشور وارد شود.این زیبنده نظام بانکی کشور نیست.
در صورت نپذیرفتن الزامات FATF دائماً شرایط کشور برای زمان بعد از لغو تحریمها دشوارتر میشود. همان رویدادی که پس از توافق برجام هم اتفاق افتاد. با این توضیح که ما نتوانستیم بلافاصله پس از توافق برجام از ثمرات و منافع آن بهرهمند شویم، چرا که از قبل زمینه را برای چنین روزی فراهم نکرده بودیم.
حال باید مشخص کرد که اگر ما بنا داریم تا ابد به موضوع تحریمها ادامه دهیم، میتوان الزامات FATF را نپذیرفت، اما استراتژی دیگر این است که باور داشته باشیم سرانجام روزی تحریمها به پایان میرسد و در نهایت کشور میخواهد با دنیا مبادله تجاری مبتنی بر منافع طرفین داشته باشد، پس ضرورت دارد از الآن برای شرایط پس از تحریمها آماده باشیم که تحقق این مهم مستلزم پذیرفتن الزامات FATF است در غیر این صورت شرایط مدام برای آینده کشور سختتر میشود.