امام صدر با وجود همه تهمتها و تردیدهایی که در مورد او مطرح میشد، تأکید داشت که به هیچ انسانی زیانی نرساند. او میگفت: من برای همه هستم و اگر کسی خود را دشمن من میداند، من اینگونه نیستم.
در میان مردان شاخص تاریخ معاصر، امام موسی صدر از همه ویژگیهای یک رهبر دینی، سیاسی و اجتماعی برخوردار بود. او پس از آشنایی با مردمان ستمدیده و آگاهی از ستمهایی که بر آنان میرفت، انقلابی در ژرفای جانشان رقم میزد و با همه عزم و توان خود به دفاع از آنان میپرداخت. امام صدر به مسائل ملت و امت خود متعهد بود؛ مواضع و اقدامات او، که ترجمانی راستین از اندیشهها و باورهای درونی او بود، گواه بر این مدعاست.
امام صدر را بهدلیل پایبندی شدید به آموزههای دینی، فردی صوفی و عابد میپنداشتی، ولی وقتی چابکی او در تلاش برای حل مشکلات و اختلافات میان این و آن را میدیدی، نظرت بسرعت تغییر میکرد و قانع میشدی که او فردی انقلابی است و تصوف را نشانه دینداری نمیداند.
یکی دیگر از ویژگیهای امام صدر این بود که دوستدار مطالعه بود. او کتابهای دینی، اعتقادی، فلسفی، تاریخی و علمی را مطالعه میکرد. نجیب جمالالدین در این باره میگوید: امام صدر صبح زود بیدار میشد و به مرکز آموزش علوم اسلامی، که خود در صور تأسیس کرده بود، میرفت و ساعات نخستین صبح را به مطالعه میگذراند و دانشجویان مرکز نیز در این ساعات مزاحم مطالعه او نمیشدند، حتی برای مباحثی که دوست داشتند با وی مطرح کنند. او در زمینه مسائل فرهنگی بسیار به آیات قرآن استناد میکرد و در مثالهای متعددی که در اثنای سخنانش میآورد، از ابیات شعر بهره میگرفت. او به زبانهای فارسی و فرانسوی و انگلیسی مسلط بود.
این قابلیتها، او را مورد توجه فرهیختگان از همه فرقههای لبنان قرار داده بود؛ بهگونهای که اعلام نام او بهعنوان سخنران یک مراسم کافی بود تا صدها نفر را جذب و سالنها را پر کند. یکی از دیپلماتهای امریکایی که با او در یکی از مناسبتها دیدار کرده بود، تلگراف زیر را برای کشورش فرستاد: دیداری تشریفاتی با امام صدر داشتم که یک ساعت طول کشید. با آنکه با مترجم صحبت میکردیم، بیتردید میتوانم بگویم او یکی از شگفتانگیزترین (و چه بسا شگفتانگیزترین) فردی است که در لبنان ملاقات کردهام. او چشمانی تیزبین و با اراده دارد. با وجود آنکه به شیوهای بیطرف و آرام سخن میگوید، قابلیتهای خاص او نمایان است و صداقت آشکارش خوف انگیز. بخشی از وقت دیدارمان را درباره این صحبت کرد که پایبندی کشور ما به حقوق بشر و همچنین برخی کتابهایی که درباره واشنگتن و لینکلن و دیگر رهبران امریکا خوانده بود، او را به شگفتی واداشته است. سپس، از تفکر کمونیستی انتقاد کرد. او امیدوار است که صلح به این بخش از دنیا بازگردد و مسلمانان بتوانند نیروهای خود را برای جبران خسارتهای کمونیستها در سالهای گذشته، بسیج کنند.
در عرصه سیاسی استعداد امام صدر در قدرت او در رهبری انسانها و نیز قدرت شگرف او در برقراری ارتباط با بیگانگان (غریبهها) است. پیش از ورود او به لبنان بسیاری از روحانیان شیعه از محل کار مسئولان دوری میکردند، زیرا هیچ وجهمشترکی میان آنها وجود نداشت. از این رو، روحانیان برای سرشناسان، ناشناس بودند؛ هرچند خود در عرصه دانش، سرشناس بودند. با آمدن امام صدر این قاعده شکسته شد؛ او وظیفه خود میدانست که اگر حاکم درب خانه خود را به رویش بست، درب را از جا بکند تا نظر خود را به حاکم بگوید و امانت خود را به مردم و مسئولان منتقل کند. امام صدر موفق شد از این درها عبور کند، تا جایی که این کار به امری عادی تبدیل شد. در این باره ماجرایی نقل میکنند که مربوط به قبل از شروع جنگ داخلی است. مسئولان محلی در شهر صور جوانی ملیگرا را به اتهام اخلال در امنیت دستگیر کردند. بسیاری از سیاستمداران و بزرگان برای آزادی او وساطت کردند ولی توفیقی نیافتند. امام صدر پس از درخواست خانواده فرد دستگیر شده، با فرماندار صور تماس گرفت و خواست او را با ضمانت وی آزاد کنند. فرماندار صور با تعجب پرسید: حضرت امام، این فرد کمونیست است! امام پاسخ داد: او برادر من و فرزند من است. او را آزاد کن، مسئولیتش با موسی صدر.
امام صدر با وجود همه تهمتها و تردیدهایی که در مورد او مطرح میشد، تأکید داشت که به هیچ انسانی زیانی نرساند. او میگفت: من برای همه هستم و اگر کسی خود را دشمن من میداند، من اینگونه نیستم.
*نماینده جنبش امل در تهران
انتهای پیام/*