هر رسانه و شخصی که بخواهد اثر رئیسجمهور شدن یک فرد سبکسر در آمریکا بر کشور ما را بزرگنمایی کند دچار چند خطای راهبردی شده است.
چندهفتهای است که اخبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کموبیش در رسانههای فارسیزبان بازتاب یافته و با واکنشهایی همراه شده است.
دراینباره گفتنیهایی هست:
یک. نیکی هیلی، نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری آمریکا کنارهگیری کرد و دونالد ترامپ، عملا نامزد نهایی حزب جمهوریخواه آمریکا در انتخابات پیش رو شد. چندی پیش برخی رسانهها و حتی چند مقام رسمی کشور، در مورد احتمال رئیسجمهور شدن ترامپ و شوک ناشی از آن بر اقتصاد ایران سخن گفتند! ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا که به سبکسری و بر هم زدن نظامات جهانی و حتی نظم داخلی آمریکا مشهور بود، بار دیگر خود را نامزد انتخابات کرده است. ایرانیان، بیش از همه، او را با بزرگترین خطای دوران ریاستش یعنی ترور حاج قاسم سلیمانی میشناسند.
دو. هدف از این نوشته بررسی احتمال پیروزی یا شکست ترامپ نیست، بلکه نوع واکنشی است که ما باید به این پدیده داشته باشیم. مشهور است که بالاترین سلاح دولتهای مستکبر و بهویژه آمریکا در سلطه بر کشورها، هژمونی و هیمنه ابرقدرتی آمریکاست. توان سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا محدود و رو به نشیب است. در دوران اوج قدرت آمریکا و سالهای نخست نظام تکقطبی هم، آنچه باعث پیشبرد اهداف آمریکا در شرق و غرب دنیا بود، بیش از آنکه اعمال قدرت نظامی آمریکا باشد، ترس از قدرت نظامی آمریکا بود. سالهایی بود که دو گروه مسلح در یک کشور آفریقایی باهم جنگ داخلی میکردند و به تمام اهداف و زیرساختهای هم یورش میبردند اما هر دو طرف ماجرا توافق داشتند که یک گلوله هم نباید به سمت سفارت آمریکا شلیک شود. در آن سالها، خبر حرکت ناوگان دریایی ارتش آمریکا به سمت یک کشور، باعث سقوط دولتی در آنسوی دنیا میشد.
سه. جمهوری اسلامی، شروع کار خود را با شکست هیمنه آمریکا کلید زد. چشم اسفندیار آمریکا و نقطه اصلی آسیبپذیری این دولت همینجاست. آمریکا با سروصدا و غوغا تلاش میکند بترساند و برای تفوق بر این حالت، کافی است ملت و دولت کشور هدف نترسند.
جوانان انقلابی ما، آن زمان که توانی هم برای پدافند نداشتیم، جاسوس خانه آمریکا در تهران را به تسخیر خود درآوردند و دولت وقت آمریکا را تحقیر کردند. مردم ما از همان ابتدا، این سخن امام خمینی را باور کردند که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.» ایران از معدود کشورهایی بود که در ۴۵ سال گذشته هرگز از آمریکا و سایر قدرتها نترسیده و پای حقوق خود با جدیت ایستاده است.
چهار. ایستادگی البته هزینههایی هم دارد اما هزینه ایستادگی، قطعا کمتر از هزینه و سختی پذیرش سلطه است. وضعیت امروز برخی کشورها، تصویری از پذیرش سلطه است. ما در حوزههای علمی، سیاسی، نظامی و امنیتی بر هیمنه آمریکا تفوق یافتهایم و انشاءالله این مسير را تا استقلال و خوداتکایی کامل اقتصادی ادامه خواهیم داد.
پنج. با این زمینه، هر رسانه و شخصی که بخواهد اثر رئیسجمهور شدن یک فرد سبکسر در آمریکا بر کشور ما را بزرگنمایی کند دچار چند خطای راهبردی شده است. اولا با این بزرگنمایی، گویی بین دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا تفاوتی قائل شده که در رابطه با ایران اسلامی صادق نیست. دوم آنکه رسانه یا شخصی که با آبوتاب از نزدیکی بحران ترامپ برای ایران میگوید، همچون شخصی عمل کرده که بهجای ایستادن در برابر فریاد دشمن، صدای او را در بلندگو واتاب بلندتری داده است. ترامپ و حلقه لعینش میخواهند در برابر اراده یک ملت چه کنند؟ به فرض هم که ترامپ بار دیگر رئیسجمهور آمریکا شود، تازه به نقطه ۷ سال پیش رسیده است. نکته سوم آنکه اگر تا امروز، دولتهای امریکا اقدام نظامی علیه ایران انجام ندادهاند، به این دلیل نبوده که دیدگاهشان در مورد ایران با ترامپ متفاوت بوده بلکه به این دلیل بوده که از عواقب آن وحشت داشتهاند. این وحشت امروز بیشتر است.
شش. صرفا از باب یادآوری، فرزندان غیور ملت ایران در نیروهای مسلح، در همین دوران ترامپ، پهپاد آمریکایی را ساقط کردند و ترامپ هم واکنش ذلیلانه ای داشت. در دوران ترامپ و در واکنش به ترور سردار سلیمانی در عراق، سپاه در یک حمله موشکی، زمین و آسمان پایگاه آمریکایی در عراق را به هم دوخت که اولین برخورد سخت نظامی یک دولت رسمی با نیروهای آمریکا در نیمقرن اخیر بود. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا میگوید من از خواب بیدار شدم و با دستپاچگی خبر دادند به پایگاه آمریکا در عراق حمله شده است. پلوسی میگوید با تعجب پرسیدم مگر کسی به پایگاه آمریکا هم حمله میکند؟!