تحول در موقعیت جهانی ایران نماد روشنی از تجلی منظومه قدرت نظام جمهوری اسلامی است.
یکی از محورهای کلیدی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام در روز ۲۳ فروردینماه، لزوم توجه به منظومه قدرت جمهوری اسلامی و تأثیر آن بر روند تحقق اهداف نظام اسلامی بود.
معظم له در این بیانات با برشماری برخی از ویژگیهای این منظومه، یادآور شدند: منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخشهای مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملتها تبدیل کرده است و ناامید کردن مردم و القای حس بنبست، جفا به مردم و انقلاب است.
هنگامیکه سخن از منظومه به میان میآید لازمه آن هماهنگی همه اجزای یک سیستم برای رسیدن به اهداف پیشبینیشده است.
بهعبارتدیگر هر منظومه و یا سیستم شامل مجموعهای از اجزای به هم پیوسته است که برای کسب هدف مشترک فعالیت میکنند؛ و در چهار حوزه دادهها و یا ورودیها، سیستم پردازش، ستاندهها و خروجیهای آن و فرایند بازخورد تقسیم میشوند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، با بهرهگیری از مجموعهای از منابع مادی و انسانی سرزمین ایران نظیر منابع عظیم انرژی (نفت و گاز)، منابع غنی معدنی و مواد اولیه موردنیاز و... در کنار ویژگیهای نرمافزاری انقلاب نظیر ایمان، باورهای دینی مذهبی و انقلابی مردم، روحیه فداکاری و ازخودگذشتگی، تفکر و روحیه استقلالخواهی، شوق پیشرفت و عرق ملی در مردم ایران و... بهعنوان دادههای اولیه، در ذیل هدایتهای امامین انقلاب، دوران جدیدی را در این سرزمین رقم زد که محصول آن شکلگیری تحولی بنیادین در این سرزمین و شکلگیری نظامی مستقل مبتنی بر آرای مردم برپایه ارزشهای انقلابی و اسلامی بود که علاوه بر پیامدهای داخلی، منجر به گشوده شدن فصلی جدید در تاریخ معاصر جهان شد.
از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران تجدید حیات معنوی و دینی بشر «با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغازشده است و اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی در جهان در نظر بگیریم آن تاریخ سال۱۹۷۹میلادی است یعنی مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ که خیزش عظیمی را برای تفکرات دینی در تمام ادیان به وجود آورده است؛ و به تعبیر اندیشمند پسا مدرن فرانسوی، میشل فوکو، «امام خمینی (ره) منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بیروح در عصر حاضر گردید».
انقلاب اسلامی با طرح حیات معنوی و باطنی برای بشریت و ارائه مدل دقیق و کارآمد حکومت اسلامی در پاسخگویی به نیازهای همهجانبه انسان، حیات تک ساحتی و تکبعدی غرب را به چالش کشید و نقطه پایانی بر سلطه «ایسم ها» در زندگی بشر بود.
به لحاظ سیاسی نیز تحول در موقعیت جهانی ایران نماد روشنی از تجلی منظومه قدرت نظام جمهوری اسلامی است. چراکه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ایران نهتنها در سطح جهانی و در بین کشورها و قدرتهای جهانی نقش و قدرت تعیینکنندهای نداشت و در معادلات سیاسی و تصمیم گیریهای جهانی، محسوب نمیشد، بلکه به علت وابستگی و تبعیت از ابرقدرت غرب و ایفای نقش ژاندارمی در منطقه برای امریکا، بین مسلمانان جهان و نهضتهای اسلامی و آزادیبخش نیز منفور و مطرود بود. رژیم ایران بهعنوان حکومتی دینستیز و مخالف اسلام و نوکر امریکا و حامی اسرائیل در میان مسلمانان شهرت داشت؛ و در ابعاد مختلف در حال عقبماندگی، انحطاط، انزوا و ذلت روزافزون بود.
اما پس از چهار دهه از عمر انقلاب و بهرغم توطئهها و تهدیدها و تحریمها و فشارهای کمنظیر علیه مردم ایران که هرکدام برای فروپاشاندن یک نظام کفایت میکرد، اکنون دستاوردها و مظاهر اقتدار نظام در عرصههای علمی، امنیتی، دفاعی و گسترش نفوذ و... قدرت و موقعیت کمنظیری را برای کشورمان ایجاد کرده که مصداق آن میتوان به اعتراف امریکاییها به پذیرش شکست فاحش از مردم ایران در جریان اعمال فشار و تحریم حداکثری (اعترافات ندپرایس سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پنجم بهمن۱۴۰۰) اعتراف به ناتوانی امریکا در مقابله با توان موشکی و اقتدار نظامی ایران (سخنان ژنرال مکنزی فرمانده تروریستهای امریکایی مستقر در منطقه موسوم به سنتکام در روزهای پایانی مأموریت) درماندگی در برابر پیشرفتهای هستهای ایران (ایضاً سخنان ندپرایس)، غلبه اراده مردم ایران که فرار آنها از منطقه را رقمزده است، اشاره کرد.
نکتهای که رهبر معظم انقلاب با برشماری شاخصههای آن در همین بیانات نظیر شاخص امنیت، شاخص پیشرفتهای علمی، شاخص استفاده از تحریم برای نوآوری و شاخصهای مربوط به دیپلماسی یادآور میشوند که «قدرت یک کشور یک منظومه و مجموعهای از عوامل گوناگون است که به هم مرتبطاند. این شکل منظومهایِ قدرت و اعتبار را ندیدن و نفهمیدن، موجب قضاوتهای غلطی میشود. پس کل منظومه را باید دید؛ منظومه را وقتی انسان نگاه میکند، خرسندکننده است.»، اما در کنار دستاوردهای غیرقابلانکار نظام اسلامی در عرصههای علمی، صنعتی، هستهای، فضایی، علمی و پژوهشی و رسیدن به توان بازدارندگی در عرصه دفاعی و خودکفایی در تأمین نیازهای تسلیحاتی کشور که نشانگر عملکرد درست این منظومه است، تأثیر آن در الگو بخشی برای دیگر نظامهای سیاسی از دستاوردهای مهم انقلاب است که شاخصههای آن نظیر تحقق کامل استقلال سیاسی و رفع وابستگی به ابرقدرتها اثبات اصل «نه شرقی، نه غربی» بهعنوان یک اصل عملی و ممکن؛ احیای اسلام سیاسی بهعنوان یک مدل قابل اتّکا در جهان معاصر؛ ارتقای سطح امید و آگاهی سیاسی در ملل جهان و جهان اسلام؛ تحوّل در نظام بینالملل (بر هم زدن موازنهها و تضعیف سلطه شرق و غرب) و... افزایش نفوذ و اقتدار جهانی و منطقهای ایران و شکلگیری نیروهای جبهه مقاومت در امتداد آن را در پی داشت، بهگونهای که در شرایط کنونی تنظیم راهبردهای منطقهای بدون ملاحظه نقش و جایگاه آنها امکانپذیر نیست و بهرغم تلاش قدرتهای استکباری برای فشار و تحریم ایران برای عدمحمایت از این جنبشها، آنها خود به واقعیتی انکارناپذیر در عرصه تحولات منطقهای وجهانی تبدیلشدهاند.
اما بدیهی است که این منظومه از آسیبها و ضعفهایی که آثار خود را در کارآمدیها نشان میدهد مصون نیست، چراکه علاوه بر محدودیتهای ناشی از تحمیل جنگ و فشارها و تحریمها، ضعف سیاستگذاریها و برنامهریزیها در ادوار مختلف در عدم تحقق اهداف انقلاب میتواند نقشی اساسی داشته باشد که لازمه آن شناخت ریشهها و عوامل و اهتمام در اصلاح آنها بهعنوان رکنی دیگر از این منظومه است.
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در جمع کارگزاران در روز ۲۳ فروردین، با اشاره به برخی عوامل مؤثر در ضعفها و ناکارآمدیها همه مسئولان را به مراقبت کامل از دو آسیب مهم یعنی «غرور» و «انفعال» فراخواندند و یادآور شدند: غرور به خاطر پست و مقام، موفقیتها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، «طلیعه شکست» و «مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری» انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگبینی، فرد مسئول را از مردم دور میکند. رهبر انقلاب اسلامی آسیب دوم را «انفعال» برشمردند و گفتند: انفعال به معنای احساس بنبست در امور، نقطه مقابل غرور و خطرناک است که دشمنان تلاش دارند با روشهای گوناگون آن را در جامعه و در میان مسئولان القا کنند که البته بر اساس وعده تخلفناپذیر الهی، راه مقابله با این طراحی دشمن، «صبر» و «تقوا» است. ایشان خاطرنشان کردند: امروز ناامید کردن مردم و القای حس بنبست در جامعه، جفا به مردم، کشور و انقلاب است.