از آنجا که گزینه نظامی به هزار و یک دلیل کاملا غیرمحتمل است ولی گزینه جنگ اقتصادی مطرح و دشمن از هر فرصت و هرچه ممکن است، در این راستا استفاده میکند و از انواع و اقسام تحریمها و جنگ روانی و همسانسازی دیگران با خود دریغ نمیورزد.
موضوع بنزین در دو حوزه قیمت و سهمیهبندی از ابتدا مطرح بود. آنچه شایع شده اینکه دولت براساس برنامهای، 60 لیتر بنزین بهصورت هزار تومانی اختصاص دهد و مابقی را بهصورت 2500 تومانی عرضه کند. یک نظر هم بر این بود که قیمت از ابتدا 2500 تومانی باشد که البته تاحدودی افراطی بود و با شرایطی فعلی کشور اعم از قدرت خرید مردم و ضریب تاثیر و اثر روانی که بر کالاها میگذاشت، از ابتدا هم خیلی مطرح نشد. گزینه دوم که اعلام آن امروز و فردا میشد از نظر سهمیهبندی و خرید و کنترل با کارت ایده خوبی است. از آنجا که رقم چند میلیون لیتر بهصورت روزانه از کشور قاچاق میشود و قبلا هم سیستم کارت سوخت خوب عمل کرده بود لذا در صورت اجرای دوباره جلوی مقدار زیادی از قاچاق بنزین گرفته میشود و نهایتا به یک سازماندهی و برنامهریزی در مورد مقدار مصرف منتهی میگردد که تا حدودی بهینه است و قاچاق نیز تا حدودی کنترل میشود. درواقع تصمیم راهاندازی دوباره کارت سوخت، تشخیص بهینه و موثری است. با همین شرایط که فعلا هیچ محدودیتی برای مصرفکننده ندارد و فقط ثبتوضبط میشود به سامانیافتن بخش توزیع بنزین کمک میکند اما از لحاظ قیمت، اگرچه از نظر واقعیتهای اقتصادی قیمت بنزین این نیست و علیالقاعده با هر شاخصی که محاسبه کنید، بیش از این باید باشد و هیچ جای دنیا هم آب گرانتر از بنزین نیست اما وضعیت اقتصادی کشور، قدرت خرید مردم، شرایط زمانی که در آن قرار داریم و مسائل مختلف تورم کالاها بهویژه کالاهای معیشتی مردم، منجر به ایجاد یک موج و شوک دوباره میشد که در این شرایط افزایش قیمت بنزین منطقی نبود. درحقیقت کشش و تحمل گروه متوسط جامعه بهگونهای است که دیگر تحمل شوک جدید را نداشت. از طرفی این پرسش مطرح است که عمده مصرف بنزین متعلق به چه گروهی از جامعه است؟ با یک محاسبه سرانگشتی تعداد خودروهای مسافرکش و عامه مردم که قدرت خرید پایین دارند، مصرفکنندگان عمده بنزین هستند که افزایش قیمت بنزین وضعیت معیشتیشان را سختتر میکند. لذا در شرایط موجود، تصمیم درستی گرفته شد که قیمت افزایش پیدا نکند تا منجر به شوک جدید نشود. نکته سوم اینکه در همه زمینهها گرفتار یک نوع جنگ اقتصادی از سوی آمریکا و بدخواهان هستیم. از آنجا که گزینه نظامی به هزار و یک دلیل کاملا غیرمحتمل است ولی گزینه جنگ اقتصادی مطرح و دشمن از هر فرصت و هرچه ممکن است، در این راستا استفاده میکند و از انواع و اقسام تحریمها و جنگ روانی و همسانسازی دیگران با خود دریغ نمیورزد. لذا در این شرایط افزایش قیمت بنزین به نوعی پاسدادن بود و زمینهای برای ایجاد شوک در جهت اهداف آنها بود که به مصلحت نبود. به نظر میرسد تصمیم بازگشت کارت سوخت در شرایط کنونی تصمیم خردمندانهای است و عدم افزایش قیمت بنزین و محدودیت عرضه، آرامش جامعه را برهم نمیزند. البته واقعیت این است که قیمت بنزین این نیست و باید در شرایط بهتری در این جهت اقدام کرد.