مشکل ما در داخل اين است که هنوز به اين جمعبندي نرسيدهايم که با کدام نوع نگاه بايد با آنچه امروز با آن مواجه هستيم و آنچه در آينده با آن مواجه خواهيم شد، بايد عمل کنيم.
لغو تحريمهاي تسليحاتي ايران به عنوان يکي از موفقيتها در عرصه برجام است که توانسته بعد سياسي اين توافقنامه را به سرانجام برساند.
در اين ميان برخي کشورهاي اروپايي و ايالاتمتحده بر اين باور هستند که ايران نبايد پس از اين رويداد به خريد و فروش اسلحه در عرصه بينالمللي روي آورد.
اين قبيل کشورها فعاليتهاي تسليحاتي ايران را تهديد ميدانند؛ به همين علت تمايلي ندارند ايران در اين عرصه بهراحتي به فعاليت بپردازد و اسلحه بفروشد يا انواع آن را خريداري کند.
بايد توجه داشت که در همين عرصه نيز ميان نگاه کشورهاي اروپايي و ايالات متحده تفاوت وجود دارد.
اروپا بر اين باور است که لغو تحريمهاي تسليحاتي به گونهاي يک امتياز و يک مشوق براي ايران است تا برجام حفظ شود و بار ديگر بتوان به احياي کامل آن اميدوار بود.
آنها بر اين باور هستند که ايران در اين برهه زماني توانايي اقتصادي خريد تسليحات سنگين را ندارد.
از سوي ديگر نيز شايد بتواند صرفا با چين و روسيه به توافق برسد تا از آنها اسلحه خريداري کند.
در وراي تمامي اين موارد که کدام کشور با ما تعامل تسليحاتي خواهد کرد و کدام نخواهد کرد بايد ما در داخل کشورمان به يک تعامل و توافق جمعي در خصوص نحوه تعامل خود با ساير کشورهاي جهان برسيم.
امروزه دو نگاه نسبت به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران وجود دارد؛ نخست نگاهي است که صرفا بر مخالفتها و اختلافات تاکيد دارد و بر اين باور است که بايد بر همين موارد استوار بود.
نگاه دوم اين است که بايد با جامعه جهاني تعامل کرد و روي نقاط مشترک تاکيد کرد.
در حال حاضر صداي نگاه اول بلندتر است؛ بهگونهاي که در مجلس براي رئيسجمهور حکم اعدام چندمرتبه صادر ميکند.
تريبون فعلا در دست اين افراد است و به همين علت آنها بيشتر ديده ميشوند. نگاه دوم که بر تعامل با جهان تاکيد دارد بايد يک نکته را شفافسازي کند که آنها به دنبال تعامل هستند و بههيچوجه نميخواهند تسليم کشورهاي غربي شوند.
تفاوت ميان تعامل و تسليم بسيار زياد است اما نگاه مقابل تعامل با جهان معمولا اين دو امر را يکي تفسير ميکنند.
مشکل ما در داخل اين است که هنوز به اين جمعبندي نرسيدهايم که با کدام نوع نگاه بايد با آنچه امروز با آن مواجه هستيم و آنچه در آينده با آن مواجه خواهيم شد، بايد عمل کنيم.
بنابراين به همين علت مشخص نيست که پس از لغو تحريمهاي تسليحاتي ايران چه منافعي را کسب ميکند يا حتي اگر ترامپ کنار رفت، ايران چه امتيازاتي ميتواند از عرصه بينالمللي کسب کند.
با اين شرايط تفاوتي نميکند ترامپ رئيسجمهور ميشود يا جو بايدن، زيرا ما هنوز در داخل کشور به توافق نرسيدهايم و بزرگترين چالش پيش روي سياست خارجي کشورمان نيز همين عدم تصميمگيري در خصوص نحوه تعامل با جهان و نبود يک صداي واحد است.