معلوم نیست دولتی که حدود 200 هزار میلیارد تومان کسر بودجه در سال 99 دارد، چگونه میخواهد بودجه را با شرایط فعلی تدوین کند.
در روزهای اخیر سه نظریه و بیان از سوی مقامات ارشد کشور اظهار شده است.
نخست بیان مقام معظم رهبری که فرض را باید بر این گذاشت که تحریم 10 سال طول بکشد.
دوم نظر مقام محترم رئیسجمهوری که بودجه 1400 حسب شرایط موجود تنظیم میشود و سوم تأکید ریاست محترم مجلس در سفر به خوزستان که ما حق نداریم آب غیراستاندارد به مردم بدهیم.
هر سه بیان بهطور مطلق صحیح و درست است و بهویژه رهنمود و راهنمایی مقام معظم رهبری باید به دقت مورد توجه مجلس، دولت و نیز مردم قرا گیرد و همه به این نکته توجه کنند که بهقول معروف در شرایط تحریم «حلوا خیرات نمیکنند».
بهخصوص آنکه رفتار خیانتآمیز مسئولان برخی همسایگان که موجب تقلید آن از سوی دیگران خواهد شد، شرایط را برای جمهوری اسلامی پیچیدهتر کرده است و این صرفا به خاطر حضور ترامپ در مقام ریاستجمهوری آمریکا نیست بلکه سیاست حمایت از اسرائیل و عادیکردن روابط اعراب در زمان رؤسایجمهوری دموکرات یا جمهوریخواه یکسان بوده و پیمان کمپدیوید شاهدی بر این ماجرا است.
اما بیان دوم یعنی سخن رئیسجمهور هرچند شفاف نیست اما میتوان از درون آن تأثیر نظر رهبری را پیدا کرد؛ هرچند همه مقامات کشور و از جمله ریاستجمهور بهجای آنکه تأثیرات تحریمها بر کشور را بیان کرده و مردم را آماده پذیرش تبعات تحریمها کنند، سعی در پوشاندن این نتایج و عادی نشاندادن جلوههای تحریم میکنند، درحالیکه نتایج تحریمها خود را نشان داده و بیشتر نشان خواهد داد.
معلوم نیست دولتی که حدود 200 هزار میلیارد تومان کسر بودجه در سال 99 دارد، چگونه میخواهد بودجه را با شرایط فعلی تدوین کند و تازه اگر چنین کند، مجلس که معمولا زیادهخواهی دارد، تغییرات تورمی قابلتوجه در بودجه خواهد داد.بازگردیم به بیان ریاست مجلس درباره آب استاندارد.
البته ایشان توجه دارند باوجود همه کوششهایی که در 40 سال اخیر صورت گرفته، موارد غیراستاندارد بهوفور و سهولت تقدیم مردم میشود.
شمارش آنها از حوصله خارج است اما وی یا با توجه به فضای منطقه یا با علم به اهمیت موضوع یا هر دو، مسئله آب را مطرح کرده است.
اگر قدری به موضوع آب در کشور توجه کنیم، درمییابیم آب از موارد بحرانی در کشور است و بههمین جهت در مواد 35، 36 و 37 برنامه ششم توسعه احکام لازم درباره آن صادر شده و موارد مختلفی از ایجاد تصفیهخانه و سیستمهای آبرسانی در قوانین سالانه بودجه دیده شده است.
اگر سؤال شود باوجود قانون چرا این مواد قانونی و طرحهای آب عملی نشده است، پاسخ میدهند اعتبارات ناکافی بوده است.
بلی، اعتبارات ناکافی بوده است ولی حالا مگر کافی شده که چنین بیاناتی ادا میشود و مگر قرار است تحرک و پویایی و خدمات به مردم به دلیل اعتبارات ناکافی قطع شود؟
ما همواره اعتقاد داریم که «خدا گر زحکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید در دیگری». همین تصفیهخانه آب در اهواز را بنگریم که چند سال است در حال اجرا است و مردم اهواز همچنان از آب آلوده استفاده میکنند و نیز نقاطی دیگر از خوزستان زرخیز که از آب سالم محروم هستند.
از یکسو در هنگام تدوین لایحه بودجه دهها هزار طرح را در دفترچه طرحهای عمرانی دولتی ردیف میکنیم و از طرفی در طول سال اعتباراتی به آنها نمیدهیم یا بهصورت قطرهچکانی به طریقی به آنها اعتبار میدهیم که حتی استهلاک آنها را نمیتواند پاسخ دهد.
آقای قالیباف که نوعا فردی عملگراست، خوب میداند با گفتاردرمانی نمیتوان مسائل جامعه را حلوفصل کرد؛ همچنان که مواد یادشده درخصوص آب در قانون برنامه توسعه ششم در محاق فراموشی افتاده است. رؤسای قوای مقننه و مجریه اگر به نظریه رهبری انقلاب اعتقاد دارند، باید قوانین برنامهوبودجه را منطبق با این نظرات طراحی کنند؛ والا در همچنان روی پاشنه قدیمی خود خواهد چرخید.
طراحی و اجرای برنامههای همراه با تحریم 10ساله بینش و شجاعت میخواهد و لازم است حسب واقعیت طراحی شود و نه آنکه حسب دلخواه مقامات محلی مثل نمایندگان، امامان جمعه، استانداران و گروههای مختلف سهمی کاغذی و کلامی به هرکدام داده شود و دفترچه قطوری از طرحها چاپ و برای دلخوشی افراد نشر شود.
در سالهای اخیر برای رفع مشکل اعتبارات طرحهای عمرانی موضوع واگذاری این طرحها برای تکمیل به بخش خصوصی و مردم مطرح بوده است ولی بهدلیل محافظهکاری سازمان برنامهوبودجه آییننامههای تصویبی بهقدری مفصل، مشکل و غیرعملی است که چنین اتفاقی صورت نگرفته است؛ درحالیکه میتوانست این کار با اندکی شجاعت مسئولان و حمایت قوه قضائیه پا بگیرد و بخشی از نیازهای مردم تأمین شود.
صدالبته همه نیازها را دولت نمیتواند در لوایح بودجه و قانون برنامه بگنجاند. اخیرا در نشستی در یکی از سازمانهای ذیربط موضوع مواد قانونی برای ورزش برای گنجاندن در برنامه هفتم مطرح شد.
عرض کردم فقط یک مورد را بگنجانید و نه موارد مختلف و آن مورد پرداختن به امر تربیت بدنی بهصورت جامع در مدارس برای دانشآموزان است که هم موضوع تربیت عملی و ملکهشدن تربیت را همراه دارد و هم توانمندشدن دانشآموزان برای زندگی بهتر و نیز بازکردن راه قهرمانی.
اگر راه تجارت با خارج تا حدود زیادی بسته شده و اگر روابط بانکی رسمی تقریبا قطع شده است، برای کشوری مثل ایران که پنجمین کشور بالقوه ثروتمند دنیاست، در 10 سال آینده بسیاری از امور میتواند تغییر کند اما این امر مستلزم شجاعت و راستگویی مسئولان، اعتماد به مردم، واقعبینی در ارائه خدمات و بهکارگیری امکانات مختلف است و طبعا با مجانیکردن برق، سهمیهدادن بنزین به همه مردم، دادن یارانههای مستقیم و غیرمستقیم، فروش نفت در بورس کالا به مردم، قیر مجانی و آزادگذاشتن افراد سودجو و تخلف به نام آزادی مردم سازگاری ندارد و حتما این راه نه در تحریم و نه در غیر تحریم مدتها به مقصد مورد نظر نخواهد رسید بلکه شکاف طبقاتی و گسترش فقر را دامن خواهد زد.
تحریم 10ساله را بفهمیم و براساس آن سیاستگذاری و زندگی کنیم.