آصفی: در تمام موارد مذاکره جمهوری اسلامی با امریکا، واشینگتن خلف وعده کرد
اروپا بايد از بيان اين تهديدات خجالت بکشد
سخنگوی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات، درباره مذاکره با امریکا میگوید: از اين مذاکرات چيزی به دست نمیآيد. ما در جمهوری اسلامی سابقه مذاکره با آمريکا در مقاطع گوناگون را داريم. بلااستثنا در تمام موارد واشینگتن خلف وعده کرد.
طبق گزارش روزنامه گاردين، اتحاديه اروپا به ايران هشدار داده است که در صورت عملي شدن تهديد تهران در کاهش تعهدات برجامي، اين اتحاديه در ماه نوامبر و همزمان با اجرايي شدن گام چهارم کاهش تعهدات از توافق هستهاي خارج خواهد شد. نظر حميد رضا آصفی، سخنگوي وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات در اینباره در مصاحبه ای که محمدحسين لطفالهي از آرمان ملّی با این شخصیت سیاسی انجام داده است، خواندنی ست. مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
اروپاييها تهديد کردهاند که اگر ايران گام چهارم کاهش تعهدات خود را بردارد، از برجام خارج خواهند شد. ارزيابي شما از اين تهديد چيست و به نظر شما خروج احتمالي اروپا از برجام و به تبع آن فروپاشي توافق هستهاي چه تبعاتي براي جمهوري اسلامي خواهد داشت؟
خروج يا باقي ماندن اروپا در برجام مساله اي است که به خود آنها باز ميگردد. اروپاييها بايد بررسي کنند و ببينند برجا ماندن توافق هستهاي منافع آنها را تأمين ميکند يا فروپاشي اين توافق. سؤال ما بايد اين باشد که باقي ماندن کشورهاي اروپايي در برجام چه منافعي براي جمهوري اسلامي ايران در پي داشته و در صورت خروج آنها از اين توافق ايران چه چيزهايي را از دست ميدهد. اروپا يک سري تعهدات داشت که نتوانست يا نخواست به آنها عمل کند. قرار بود حتي ضررهايي که به دليل خروج ايالات متحده از برجام بر ايران تحميل ميشود نيز از جانب اروپاييها جبران شود اما آنها نه تنها به جبران آسيبهاي ناشي از خروج و تحريم آمريکا نپرداختند بلکه حتي تعهدات خود را نيز فراموش کردند. قريب به يک سال موضوع اينستکس از سوي اروپا مطرح شد و هر بار بهرهبرداري اين ابزار مالي به بهانههاي مختلف به تعويق افتاد. سرانجام هم به طور کامل اجرايي نشد و بر اساس اطلاعات موجود تنها تراکنش مالي از طريق اينستکس، مبادلهاي مربوط به کالاهاي تحريم نشده نظير دارو يا خوراک دام به ارزش 4 ميليون يورو بود که واقعا مبلغ ناچيزي به حساب ميآيد. برايان هوک حتي طي روزهاي گذشته از توافقي ميان آمريکا و اروپا خبر داد که بر اساس آن اينستکس محدود به کالاهاي تحريم نشده ميشود. اروپا هم در واکنش به اين خبر سکوت کرد که به منزله تأييد آن بود. خب دارو و غذا را که ما از روسيه، چين، هند و برخي ديگر از کشورها ميتوانيم خريداري کنيم. خب اين يعني باقي ماندن اروپا در برجام منفعت خاصي براي ايران دست کم در حوزه اقتصادي نداشته و در نتيجه تهديد اروپا را تهديدي گزافه ميدانم. انتظار ميرفت طي مدتي که از خروج ايالات متحده از توافق برجام ميگذرد تلاش کند تا تعهدات خود را به سرانجام برساند، اما اين گونه نشد و حال آنها هستند که بايد براي برجا ماندن برجام تلاش کنند.
يکي از مسائلي که همواره بيم آن ميرود، فعال شدن دوباره قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت در پي فروپاشي برجام و رفتن ايران به ذيل فصل هفت است. آيا اين خطر جدي است؟
بعيد ميدانم. بالاخره شرايط تغيير کرده و روسيه و چين به عنوان اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد نخواهند گذاشت تا قطعنامهها مجددا عليه ايران فعال شوند. براي آمريکا و اروپا آسان نخواهد بود که دوباره پرونده ايران را در شوراي امنيت مطرح کنند. البته بايد بگويم در گذشته هم ما يک بار ذيل فصل هفت رفتيم اما به گمانم در آن زمان تحريمها به اين شدت نبود. نفت ميفروختيم و مبادلات تجاري خود را داشتيم. پس از آغاز دور دوم تحريمها که در پي خروج آمريکا از برجام اتفاق افتاد، شرايط براي اقتصاد ايران به مراتب سختتر از قبل شد. اين در شرايطي است که اروپا و آمريکا بتوانند دو عضو ديگر يعني روسيه و چين را راضي کنند که بعيد به نظر ميرسد. خلاف اخلاق است که اروپا به جاي عمل به تعهدات، موضوع بازگشت پرونده هستهاي به شوراي امنيت را مانند شمشير داموکلس بالاي سر ايران نگه دارد. اين يک همکاري منطقي کشورهاي عضو سازمان ملل متحد نيست و اروپا بايد از بيان اين تهديدات نيز خجالت بکشد.
طي هفتههاي گذشته رئيسجمهور چندين بار بحث رفراندوم را مطرح کرده که به نوعي تعبير به درخواست مذاکره با آمريکا شده است. به نظر شما مذاکره با آمريکا در شرايط کنوني ميتواند راهگشاي پرونده هستهاي ايران باشد؟
از صحبتهاي رئيسجمهور چنين برداشتي ندارم که ايشان خواستار مذاکره با آمريکا شده باشند.
آقاي روحاني از رفراندومي درباره تعامل يا تقابل با جهان سخن گفتند. اين به معني درخواست مذاکره نيست؟
در مقام تبيين يا تشريح سخنان رئيسجمهور نيستم و بهتر است مقامات رسمي در اين خصوص اظهار نظر کنند.
فارغ از صحبتهاي آقاي روحاني آيا اساسا اصل مذاکره با آمريکا را در شرايط کنوني مؤثر ميدانيد و مذاکره ميتواند راهکاري براي خروج از وضعيت فعلي باشد؟
زماني شما مذاکره ميکنيد که طرف مقابلتان به حداقلهاي اخلاقي پايبند باشد و بتوانيد روي امضا و تعهدات مسئولان آن کشور حساب کنيد. امروزه دولت آمريکا به هيچ تعهدي پايبند نميماند. ادبيات آقاي ترامپ را ببينيد؛ روز شنبه بود که يکي کانديداهاي دموکرات از انتخابات رياست جمهوريکنارهگيري کرد اما رئيسجمهور آمريکا گفت که او «مثل سگ کنارهگيري کرد». آدم ميماند که آيا حرفهاي ترامپ، معرّف فرهنگ آمريکاست؟ با اين فرد که جز به مذاکره براي بهرهبرداري سياسي در انتخابات فکر نميکند، آيا ميشود به گفتوگو پرداخت؟ از اين مذاکرات چيزي به دست نميآيد. به فرض اين که به توافقي هم دست يابيم هيچ ضمانتي براي آن که مفاد اين توافق اجرايي شود وجود ندارد. ما در جمهوري اسلامي سابقه مذاکره با آمريکا در مقاطع گوناگون را داريم. در موضوع گروگانها، بيانيه الجزاير، موضوع افغانستان و همين برجام ايران با ايالات متحده مذاکره کرد و بلااستثنا در تمام موارد واشینگتن خلف وعده کرد. يک فرد عاقل از يک سوراخ دوبار گزيده نميشود و من فکر ميکنم پس از چندين بار گزيده شدن هيچ کدام از گرايشهاي سياسي در کشور در اين شرايط مذاکره با آمريکا را به مصلحت بداند. ممکن است افرادي به طور کلي مذاکره با آمريکا را مفيد بدانند اما آنها هم اذعان دارند که دست کم در شرايط کنوني و با توجه به دولت مستقر در آمريکا اين مذاکره مثمر ثمر واقع نخواهد شد. معتقدم چه در مذاکره با آمريکا چه در مذاکره با اروپا، تا اهرم قدرت مناسبي نداشته باشيد، چيزي عايد شما نخواهد شد. در نتيجه اول بايد در عرصه ميداني قدرت و اهرمهاي قدرت خود را افزايش دهيم.
شما ميخواهيد بگوييد در جهان کنوني، تنها زبان زور حاکم است و حقوق بينالملل نقشي ندارد؟
اين سخن من نيست اما متأسفانه واقعيتهاي بيروني اين مسأله را تأييد ميکند.
آقاي آصفي؛ دقيقا در چه عرصههايي بايد به تقويت خود بپردازيم که در ميز مذاکره دست بالاتري داشته باشيم؟
بايد به ظرفيتهاي داخلي بپردازيم؛ چه ظرفيتهاي سياسي، چه اجتماعي و چه اقتصادي. بايد اين ظرفيتها همسو شوند. براي نمونه در آستانه برگزاري انتخابات دور يازدهم مجلس شوراي اسلامي قرار داريم. اين انتخابات حتما بايد با مشارکت سياسي بالايي برگزار شود. در عرصه اقتصادي بايد به تقويت بخش خصوصي بپردازيم. اين کار را نکردهايم و فقط شعارش را دادهايم. تنگنظريها بخش خصوصي را تحت فشار قرار داده و توليد در کشور ما در حال نابودي است. به قانون اساسي بازگرديم و اصل 44 را اجرا کنيم. از سوي ديگر بايد در عرصه ديپلماسي سبد روابط خارجي خود را گستردهتر کنيم. طي دو سه سال گذشته به خاطر برجام به دليل غفلت يا ضرورت تمام توجه معطوف به اروپا شد. ما بايد نگاه به شرق و نگاه به همسايگان را در دستگاه سياست خارجي خود تقويت کنيم. در خصوص رابطه با همسايگان بايد الگوي پيگيري شده توسط دولتهاي سازندگي و اصلاحات بايد مد نظر قرار گيرد و همانند آن دورهها روابطمان با همسايگان تقويت شود. نگاه به شرق نيز به معني نگاه به فرهنگ شرقي و نه صرفا منطقه شرق آسيا بايد در دستور کار قرار گيرد. اين مجموعه کارهايي است که بايد صورت بگيرد.
پيشتر رئيسجمهور از سه موضوع مهاجرين، ترانزيت مواد مخدر و مسأله تروريسم به عنوان اهرمهاي فشار به اروپا سخن گفته بود. نظر شما درباره اين سه موضوع که به عنوان اهرم مطرح شدهاند چيست؟
نبايد مهاجران را به عنوان ابزار قدرت ديد. من با اين موضع گيري مشکل داشتم؛ چرا که در رابطه با افاغنه محترم بد صحبت شده بود. مهاجران از جمله مهاجران افغانستاني مهمان ما هستند و بايد به نحو شايسته از آنها پذيرايي کنيم. دو موضوع ديگر يعني بحث جلوگيري از ترانزيت مواد مخدر و همچنين مسأله تروريسم قابل بررسي است. در دنياي امروز هر کشوري که ميخواهد از اين دو خطر مصون بماند بايد هزينه کند و سهم خود را بپردازد. ترامپ ميگويد عربستان اگر ميخواهد ما براي حفاظت از او در منطقه بمانيم بايد مانند گاو شيرده، شير خوبي از او بگيريم و بعد بپذيريم از او محافظت کنيم. اگر اين حرف درست است، ما هم به همان شيوه عمل ميکنيم. در نتيجه اروپا هم اگر ميخواهد از مسائلي نظير تروريسم و مواد مخدر در امان بماند بايد هزينههاي مبارزه ايران با آن را تأمين کند. اين همان عرفي است که خود اروپاييها نيز به آن پايبندند.
يکي ديگر از اهرمهايي که برخي کارشناسان به رغم مخالفت رهبري مطرح ميکنند، ساخت بمب اتم است. اين اقدام را چگونه ميبينيد؟
چند بمب اتم در دنيايي که هزاران کلاهک هستهاي وجود دارد، بازدارنده نيست. رفتن به اين سمت و سو فقط هزينه و نگرانيها را افزايش ميدهد و مخارج زيادي روي دست کشور ميگذارد. بر مبناي فتواي رهبري هم اجازه استفاده از آن را نداريم و فقط هزينه نگه داري از آن روي دوش کشور ميافتد. ما در شرايط کنوني بايد مقاومت کنيم و اهرمهاي قدرتي که گفته شد براي خود فراهم آوريم تا بتوانيم از اين وضعيت عبور کنيم.