خدادی با بیان اینکه متأسفانه برخی گمان میکنند با گسترش سایتها و خبرگزاریها دیگر فضایی برای فعالیت روزنامهها باقی نمانده است، اظهار کرد: همانطور که مردم با خرید نان بخشی از نیازهایشان را رفع میکنند باید برای بخشی از نیازشان هم اطلاعات بخرند.
پرستو رفیعی: برخی مناسبتهای تقویمی تنها عنوانی برای یک روز از سال نیست بلکه فرصتی است برای طرح برخی خواستهها یا موضوعاتی که معمولاً در غوغای روزمره زندگی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. روز خبرنگار هم یکی از همین مناسبتهاست. روز فریادگرانی که در خط مقدم شفافسازی برای اصلاح امور قلم میزنند، اما کمتر از خواستههای خود میگویند. به بهانه 17مرداد روز خبرنگار با محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره فضای رسانهای کشور به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
محمد خدادی در این گفتوگو، فضای رسانهای کشور را چنین ترسیم میکند: رسانه در طی سالها دستخوش تغییرات بسیاری شده تا بتواند به رسانههای عصر حاضر تبدیل شود. به طوری که میتوان تغییرات ایجاد شده در فضای رسانه را به سه دوره دهه 60 تا 70، دهه 80 و دهه 90 تقسیم کرد.
او با اشاره به اینکه در دوره اول، با محدودیت و انحصار رسانه و اطلاعات مواجه بودیم، توضیح میدهد: در دهه 60 تا 70 بهدلیل گرانی تکنولوژی مورد نیاز رسانه، رسانهداری یا قدرت میخواست یا ثروت در غیر این صورت کسی نمیتوانست رسانه داشته باشد. از اینرو علاوه بر محدود بودن صاحبان رسانه، مردم نیز بهعنوان مخاطبان رسانهها در اطلاعاتی که صاحبان رسانه فراهم میکردند محصور شده بودند. به این معنا که برای دسترسی به اخبار یا باید رادیو گوش میکردند یا روزنامه میخواندند و دسترسی دیگری برای آنها وجود نداشت. در چنین شرایطی طبیعتاً خط بازگشت اطلاعات هم وجود نداشت و انحصار اطلاعات به دست صاحبان رسانه بود.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه میدهد: در دوره دوم یعنی در دهه 80 بهدلیل انقلاب اطلاعات و تغییر ایجاد شده در فناوری اطلاعات، امکان دسترسی همگانی به اطلاعات فراهم شد تا جایی که میتوان گفت رسانهداری از حالت خاص خارج شد. رسانهها تکثیر شدند و داشتن رسانه دیگر نیازمند صرف هزینه بالایی نبود. اما دهه 80 در کشور ما با اوج هیجانات سیاسی همراه بود به همین دلیل بیشتر رسانهها بیش از اینکه بخواهند به ماهیت مهارت و کارکرد رسانهای توجه داشته باشند در مسائل سیاسی کشور درگیر شدند. در واقع هنگامی که ساختار رسانههای دنیا تغییر میکرد رسانههای کشور ما نه تنها از نظر ساختاری تغییر نکردند بلکه از نظر محتوایی نیز دیجیتالیزه نشدند. یعنی تکثیر رسانه انجام شد اما محتوا همان محتوای دهه60 و70 باقی ماند و ما نتوانستیم محتوا را متناسب با شرایط تغییر دهیم.
خدادی اظهار میکند: در دهه 90 دنیا با سرعتی فراگیر محتوا را تغییر داد اما در کشور ما رسانهها تازه وارد فرآیند تغییر محتوا شدند و هنوز هم گرفتار همین موضوع هستند. شکل رسانههای ما تغییر کرده اما محتوای آنها همچنان مانند گذشته باقی مانده است. برای مثال میتوان گفت سبک انتخاب تیتر و نوع مطلب مانند گذشته است حتی فراموش کردهایم که نباید خبر اولویت اول روزنامهها باشد. در واقع در شرایطی که محتوای رسانهها باید متناسب با تحولات تغییر کند، هنوز تصور روزنامهها این است که مأموریت اولشان خبر است به همین دلیل تیتر اولشان عمدتاً خبری است.
او عنوان میکند: متأسفانه برخی گمان میکنند با گسترش سایتها و خبرگزاریها دیگر فضایی برای فعالیت روزنامهها باقی نمانده است. اما واقعیت این است که هر رسانه کارکرد خودش را دارد. مگر با آمدن سینمای خانگی، یوتیوب و اپلیکیشنهای اینترنتی تماشای فیلم یا شبکههای 24 ساعته فیلم توانست میل به سینما رفتن را از بین ببرد که فضای مجازی بتواند میل به روزنامه خواندن را از بین ببرد موضوع این است که باید کارکرد رسانهها مطابق با نیاز مخاطب تغییر کند. در گذشته از رسانهها به مخاطب میرسیدیم اما حالا باید بر عکس رفتار شود. یعنی رسانهها باید متناسب با نیاز اقشار مختلف جامعه، مأموریتها، خاستگاهها و سلایق متفاوت، اطلاعات تولید کنند. اما متأسفانه در فضای کنونی رسانهها نه تنها تخصصی نشدهاند و مخاطب را هدف قرار نمیدهند بلکه رسانه برای رسانه فعالیت میکند.
به گفته معاون مطبوعاتی، رسانه باید وارد سبد زندگی جاری مردم شود. همانطور که مردم با خرید نان بخشی از نیازهایشان را رفع میکنند باید برای بخشی از نیازشان هم اطلاعات بخرند.
خدادی با اشاره به اینکه با تکثیر رسانهها، بسیاری از رسانهها شبیه هم شدهاند، میگوید: مشکل اصلی ما این است که بسیاری از رسانههای کشور آنقدر شبیه هم هستند که نمیتوان بین آنها تمایزی قائل شد. در چنین شرایطی چگونه میتوان توقع داشت که مخاطب برای دریافت اطلاعات تمایل به پرداخت هزینه و پیگیری رسانهای خاص داشته باشد.
معاون مطبوعاتی تأکید میکند: برای حضور رسانهها در سبد جاری زندگی مردم، باید مخاطب محور شدن به اولویت رسانهها تبدیل شود و رسانهها براساس نیاز مخاطب اطلاعات تهیه کنند. از سوی دیگر باید مهارت تولید اطلاعات افزایش یابد تا اطلاعات به فرآوردههای اطلاعاتی عینی و سادهای که مصرفکننده براحتی از آنها استفاده میکند تبدیل شود. بهتر است مخاطب شناسی محور تولید اطلاعات باشد و نگاه ما به اطلاعات تبیینی باشد نه تبلیغی.
بهگفته او آنچه باعث رونق رسانه میشود پول نیست چرا که اگر تزریق پول میتوانست در این مسیر راهگشا باشد رسانههای عربستان باید قدرت اول جهان باشند که نیستند ولی در هند که کشور ثروتمندی نیست 370 میلیون روزنامه در روز چاپ میشود. بنابراین اگر نظام عرضه و تقاضا به موضوع اول رسانه تبدیل شود، درآمد رسانه هم از جانب تقاضا یعنی فروش رسانه تأمین خواهد شد و بدین شکل رسانه به شکوفایی خواهد رسید و نیازی به کمک ثانویه نخواهد داشت.
خدادی تأکید میکند: رسانهها یکی از پاکترین بخشهای جامعه هستند و ما اصولاً در رسانه سوءاستفاده نداریم البته استثناهایی وجود دارد. اما در دنیای رسانه نه گردش مالی عجیب و غریبی وجود دارد و نه امکان دلالی فراهم است. عمدتاً افرادی که جذب این حرفه میشوند درآمد آنچنانی ندارند و در بهترین حالت از افراد مشابه خود در مشاغل دیگر درآمد کمتری دارند. اساساً دنیای رسانه دنیای درآمد و تجمل نیست شاید برخی با تفکر اشتباه کسب درآمد بالا وارد این حرفه شوند اما بزودی متوجه میشوند که راه را اشتباه آمدهاند. بیشتر افرادی که وارد دنیای رسانه میشوند موضوع اولشان پول نیست بلکه عشق است. عشق به خواندن و نوشتن، پویایی و بزرگی ذهن انسانها را جذب رسانه و به خواندن و نوشتن و قلم زدن معتاد میکند. معمولاً پول موضوع دوم اهالی رسانه است چراکه باید زندگیشان را بگذرانند.
معاون مطبوعاتی ادامه میدهد: در شرایط کنونی و باتوجه به گرانی کاغذ و قطع برخی منابع حمایتی سابق، قطعاً افرادی در این بازار باقی میمانند که به این حرفه عشق میورزند. از سوی دیگر بخشی از رسانهها در تحول زمان و تغییراتی که در جهان اتقاق میافتد موضوعیت خود را از دست میدهد از اینرو آن دسته از افرادی که بهدنبال کسب مهارت و مدیریت عرضه و تقاضا در رسانه خود هستند میتوانند باقی بمانند.
او اقدامات معاونت مطبوعاتی در راستای کمک به رسانهها را چنین عنوان میکند: اولین چیزی که باید هنگام حمایت مورد توجه قرار گیرد و درواقع گام نخست حمایت هم محسوب میشود رساندن صدای ارتقای سواد رسانهای به رسانههاست، تا آنها دنیای جدید رسانه را بشناسند. در این شرایط است که مثلث هویت، مهارت و اقتصاد رسانهای تقویت میشود و نتیجه آن اصلاح نظام عرضه و تقاضا و ورود آن به سبد زندگی مردم خواهد بود.
خدادی تأکید میکند: در راستای حمایت تلاش میکنیم نیازهای فوری مانند کاغذ را برطرف کنیم. به موازات این اقدام، کارگروههای اطلاعرسانی ایجاد کردهایم که وظیفه تولید محتوا یعنی ایجاد همگرایی بین رسانهها در موضوعات کاربردی را برعهده دارند. همچنین دفتر مطالعات رسانه با رویکرد آسیب شناسی فعال خواهد شد. از دیگر برنامههای ما نشست مشترک پیشکسوتان رسانه و نسل جدید خبرنگاران است تا بتوانیم نسبتی بین نسل گذشته و جدید برقرار کنیم. از اینرو بهطورکلی میتوان گفت حمایت در سه مرحله، رفع نیاز فوری، آسیب شناسی و واکاوی جریان رسانه در کشور و در نهایت شریکسازی صورت میگیرد.
او ادامه میدهد: راه شریکسازی ایجاد ارتباط منجر به قضاوت است. رسانه پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت و بنگاههای اقتصادی است. لذا دوران تبلیغات تمام شده و دوران اطلاعرسانی برای شراکت آغاز شده است.
خدادی با اشاره به اینکه اساساً قدرت رسانه نیروی انسانی است میگوید: سرمایه اصلی رسانه نیروی انسانی و خبرنگاران است. از اینرو برای دستیابی به اقتصاد و امنیت شغلی مناسب و همچنین معیشت خبرنگاران باید تلاش شود. خبرنگاران به خبرنگار ماهر تبدیل شوند نه خبرنگار شاغل. متأسفانه در حال حاضر خبرنگاری بیشتر به شغل تبدیل شده است تا مهارت.
معاون مطبوعاتی با اشاره به برخی مشکلات خبرنگاران، میگوید: نداشتن امنیت شغلی یکی از مشکلات خبرنگاران است اما بخشی ازاین مشکل به خودشان بازمیگردد چون برخی از آنها شغل خبرنگاری را انتخاب کردهاند نه مهارت خبرنگاری را. از سوی دیگر ما خبرنگاران اجازه دادهایم حتی افرادی که در این رشته تحصیل نکردهاند وارد این حرفه شوند این درحالی است که در هیچ حرفهای این اتفاق نمیافتد. هنگامی که دنیای رسانه با مهارت رسانه فاصله میگیرد طبیعتاً مدیر رسانه هم که نه کار رسانه کرده و نه عقبهای در این شغل دارد نیروهای غیررسانهای استخدام میکند. این امر چرخه را معیوب میکند، چرا که وقتی اثرگذار نیستیم پول خوبی هم دریافت نمیکنیم. وقتی پول خوب دریافت نمیکنیم نمیتوانیم نیروی اثرگذار استخدام کنیم طبیعتاً در چنین وضعیتی تولید مناسب و اثرگذار که مخاطب راجذب کند هم نداریم.
خدادی با بیان اینکه در حال حاضر با بحران هویت رسانه مواجه هستیم اظهار میکند: باید هویت رسانه بازگردد. خبرنگاران بیشتر از اینکه شاغل باشند باید ماهر باشند و این مهارت نیازمند صرف زمان است. مطالعه فراگیری زبان خارجی و ارتقای سواد رسانهای نیازمند سختکوشی است. رسانه باید در دست افرادی بماند که دغدغه رسانه دارند نه دغدغه درآمد، استفاده ابزاری از رسانه و بهرهبرداری از رسانه برای مقاصد ثانویه. مقصد اصلی باید اطلاعرسانی باشد.
معاون مطبوعاتی میگوید: از سوی دیگر باید اتحاد و همبستگی بین اهالی رسانه وجود داشته باشد. در شرایط کنونی ما 28 صنف داریم اما هنوز نتوانستهایم یک تشکل واحد برای خبرنگاران یک قانون نظام خبرنگاری داشته باشیم.
او در خاتمه تأکید میکند: اگر این مسائل اتفاق بیافتد همه مشکلات خبرنگاران حل میشود. چراکه ارتباط دوسویه بین عرضه و تقاضا که برقرار شود خبرنگاران از نظر اقتصادی آنقدر قدرتمند خواهند شد که نیازی به حمایت نخواهند داشت. خودشان برای بیمه و مسائل خود اقدام میکنند و همانند بسیاری از صنوف نیاز به حمایت کارفرما نخواهد داشت.