متاسفانه سازمانهای تروريستی اسرائيل و آمريکا با استفاده از فضای جهانی و حاکميت قانون جنگل بر روابط بينالملل درصدد حذف فيزيکی شخصيتهای تاثيرگذار ايران برآمدهاند.
اوضاع لبنان بسیار پیچیده و خطرناک است و عربستان و امارات بهعنوان دو بازیگر تخریبی و ابزار دست آمریکا و رژیم صهیونیستی در آشوبهای اخیر بهوسیله عوامل داخلی این کشورها ازجمله جریان 14 مارس تلاش میکنند یک بحران همهجانبه را در امتداد رؤیای اشغالگران بهمنظور تحقق بخشی از طرح خاورمیانه بزرگ ایجاد کنند.
حملات موفق انصار الله به تأسیسات نفتی آرامکو، نقطه عطف مهمی بود که امارات را به اتخاذ تصمیم خروج از یمن، اعزام یک هیئت امنیتی به ایران بهمنظور ترمیم روابط تهران - ابوظبی و بازگشایی سفارت در سوریه که پیام کاهش خصومت با کشورهای جبهه مقاومت را در برداشت وادار کرد.
آمریکا با حماقتی که در ترور فرمانده سپاه قدس کرد، باعث افزایش موج وحدت میان ایران و عراق شد، زمان خروج نیروهایش در عراق و دیگر نقاط منطقه را جلو انداخت و جان هزاران نفر از نظامیانش را در معرض خطر جدی قرار داد.
قرینه بودن مواضع داعش و آمریکا علیه حشد الشعبی و همراستا بودن آنها در امتداد یکدیگر، قطعاً تصادفی نیست. هدف آمریکا از اتخاذ این سیاست این است که یک جبهه عریض و طویل سلفی گری و مطابق با منافع عربستان را از شرق فرات تا نزدیکیهای مرزهای ایران ایجاد کند.
وحشت آمریکا و رژیم صهیونیستی در واقع از این بود که حزباللهی دیگر در عراق شکل بگیرد و لذا کوشیدند تا تنور داغ است، حشد الشعبی و ایران را از صحنه تعاملات سیاسی - امنیتی این کشور حذف کنند.
بازخوانی وقایع گذشته در کشورهای عربی طی یک دهه گذشته، تردیدی باقی نمیگذارد که همان سناریوها در عراق و لبنان در حال تکرار هستند و تقلا میکنند که تکاپوی مردم را که از ابتدا به شکل مسالمتآمیز آغاز شده، به سمت دیگری ببرند و به شکل دیگری پایان دهند.
این رویدادها که از ماهها قبل کلید خورده، پروسهای کاملاً برنامهریزیشده از سوی برخی جریانهای داخلی بهویژه ائتلاف ۱۴ مارس با همراهی آل سعود و آمریکا بهمنظور خارج کردن حزبالله از ساختار قدرت است.