کتاب 'سرباز سربلند' بمنظور پاسداشت مقام شامخ شهید مدافع حرم' محسن حججی' تدوین که با نثار جانش آبروی جمهوری اسلامی شد و در واقع روایت زندگی این حجت خدا، الگویی خوبی برای نسلهای امروزی است.
این کتاب سوژه نیست، سرگذشت واقعی یکی از پاره تنان وطن است که به واسطه شهادتش در زمانه ای که مرزهای جغرافیایی، معنا و مفهوم خود را در ساختار جدیدی از معرفت و تحول مبنایی در حیات بشری رفته، رفته از دست داده و پاسداری از ارزش های فرهنگی واقع بینانه و استراتژیک محسوب می شود آبروی ایران شد.
شهید محسن حججی در تیرماه ۷۱ در نجف آباد در یک خانواده ساده و متدین متولد شد و در مرداد ۹۶ در سن ۲۵ سالگی در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه در چنگال داعشی ها اسیر شد و به شیوه مولایش امام حسین (ع) به شهادت رسید و موجب افتخار و اعتبار برای شهر و کشورش شد.
پدیدآورنده این کتاب در قالب ۱۰ روایت، حماسه این شهید قهرمان دهه هفتادی را که به فرموده رهبر معظم انقلاب "حجت خدا" لقب گرفت به تصویر کشیده است.
حسام خلیلی نویسنده این کتاب در روایت های مختلف از این شهید، او را فردی متفاوت با همسالان خود دانسته و دوران نوجوانی آن شهید را به واسطه حضور در یک موسسه فرهنگی و آشنایی با شهید احمد کاظمی از سرداران دفاع مقدس نقطه عطفی در زندگی او عنوان کرده است.
جوانی نجیب و عاشق اهل بیت (ع)
در این کتاب به بیان دوستان و نزدیکان آن شهید، محسن جوانی با حیا و بسیار نجیب بود که ارادت ویژه ای به اهل بیت (ع) داشت و بیشتر اوقات خود را صرف حضور در مسجد و حسینیه ها میکرد.
محسن در آبان ۹۱ با همسرش زهرا عباسی آشنا شد و در سال ۹۳ پس از عضویت رسمی در سپاه و لشکر هشت نجف اشرف مراسم ازدواج ساده و مختصری برگزار کردند و در سال ۹۵ صاحب فرزند پسری شد.
او در سال ۹۴ برای بار اول عازم سوریه شد و در همان سفر بسیاری از دوستان و همرزمان او به شهادت رسیدند و او در حسرت شهادت مانده بود.
در نهایت در تیرماه ۹۶ با راضی کردن همسر و مادرش برای دومین بار برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) عازم سوریه شد.
پرواز حسینی وار و شهادت باشکوه محسن
پس از گذشت یکماه از دومین اعزام محسن به سوریه در ۱۵ مرداد ۹۶ هواپیماهای آمریکایی یکی از مقرهای منطقه را که گردان سیدالشهدای حشدالشعبی در آن قرار داشت بمباران کردند و ۳۰ نفر در این حمله به شهادت رسیدند.
بلافاصله بعد از این حمله در سحرگاه ۱۶ مرداد نیروهای داعشی به مقری که محسن رد آن حضور داشت حمله کردند و با یک عملیات انتحاری بسیاری از همرزمان او را به شهادت رساندندو محسن به شدت مجروح و در نهایت به دست داعشی ها اسیر می شود.
بلافاصله در شبکه های تلگرامی تصویر اسارت محسن در دست داعشی ها منتشر شد و خانواده او با دیدن این صحنه به شدت نگران و بی تاب شدند.
اما شهید حججی در این تصویر بسیار مصمم و با غرور در چنگال داعشی ها گرفتار شده بود و این تصویر فراموش نشدنی و بی نظیر در تاریخ رشادت شیعیان جهان ثبت و ماندگار شد.
بلافاصله پس از آن تصویری از پیکر آغشته به خون و سر از تن جدای محسن در شبکه ها منتشر و غوغایی نه تنها در ایران بلکه در دنیا به پا شد.
یک دنیا چشم انتظار پیکر مطهر حجت خدا
در نهایت در شهریور همان سال خبر رسید که پیکر شهید حججی به نیروهای حزب الله لبنان تحویل داده شد ولی به دلیل اینکه حرف وحدیث های بسیاری درباره اطمینان از بودو نبود پیکر واقعی محسن مطرح شد خانواده او به ویژه پدرش مجبور به دادن آزمایش "دی ان ای" شد تا از پس از فراز و نشیب های بسیار محسن شهید با تنی بی سر ولی سربلند به وطن و زادگاه خود برگشت.
مراسم های استقبال بسیاری در مشهد، تهران، قم و سایر شهرهای کشور برای استقبال از این شهید سربلند با حضور باشکوه مردم برگزار شد و در نهایت در پنجم مهرماه همان سال پبکر او در میان خیل عظیم عزادارانی که از سراسر کشور به زادگاه او در نجف آباد آمده بودند تشییع و به خاک سپرده شد.