طالبان همان طالبان سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ است. قرار نیست جامعه افغانستان به حقوقی فراتر از آنچه در دور اول حکومت طالبان داشت، دست پیدا کند.
از زمانی که طالبان در افغانستان مسلط شده، بارها و بارها اثبات کرده است که هیچ تغییری در منش، الگوی فکری و رفتاری این گروه به وجود نیامده و مردم افغانستان با نظامی شبیه به آنچه در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ در افغانستان حاکم بود، روبرو هستند.
همین چند روز قبل بود که وزارت امربهمعروف و نهی از منکر طالبان پوشش برقع را برای زنان افغانستان اجباری اعلام کرد. فرمانی که با اعتراض و واکنشهای بینالمللی روبرو شده و سازمان ملل این قانون را خلاف تعهدات پیشین طالبان دانست.
نمونه دیگر، هجوم نیروهای امنیتی طالبان به نشست شورای علمای شیعه افغانستان و توهین به اعضای این شورا است. موارد زیادی از این دست وجود دارد، از نادیده گرفتن عفو عمومی تا اعدامها و مجازاتهای خلاف حقوق بشر که همه گواه بر این هستند که طالبان هیچ تغییری نکرده است و مردم افغانستان با پدیده جدیدی روبرو نیستند.
واقعیت این است که تغییرناپذیر بودن طالبان از همان بدو امر با کمی ریزبینی و اجتناب از خوشبینی بیمورد قابل پیشبینی بود. طالبان یک حزب سیاسی نیست که به دنبال سهیم شدن در قدرت باشد، بلکه یک جنبش نظامی-ایدئولوژیک است که علاوه بر تلاش برای قبضه قدرت، طرفداران خود را به فدایی تبدیل میکند.
اعضای طالبان افرادی هستند که از جنگ تا انتحار، حاضر به هر ازخودگذشتگی برای بقای گروه و بنیانهای اعتقادی خود هستند. طالبانیسم اصولی دارد که کوتاه آمدن از آنها باعث تضعیف گفتمان میشود.
سختگیری در برابر زنان، شیعه ستیزی، پشتونیزم، برداشت حداکثری از فرامین دینی، سلفی گرایی، اینها همه از اصولی هستند که طالبان حاضر به کوتاه آمدن از آنها نیست چرا که خود را با این اصول تعریف میکند.
حیات طالبان به عنوان یک جنبش نظامی مستلزم مبارزه است، حال که این گروه جنگ علیه آمریکا و دولت پیشین را به اتمام رسانده و پیروز میدان شد باید بتواند با تعریف یک جهاد جدید جنبش را زنده نگه داشته و گفتمان طالبانیسم را در تقابل با آن تعریف کند.
برای رسیدن به این منظور، رهبران گروه، دموکراسی و آزادی را به عنوان دشمن جدید تعریف کرده و با طرفداران حقوق و آزادیهای مدنی، حقوق زنان، مدرنیسم، روزنامهنگاران معترض، روشنفکران و غربگرایان بهعنوان غیر و دشمن وارد مبارزه و جهاد شدهاند.
طالبان ۲۰ سال علیه دولت پیشین و همچنین آمریکا نجنگید که حال که پیروز شده است از اصول خود کوتاه بیاید، بخصوص که الآن قدرت بلامنازع در افغانستان هم شده است.
طالبان اینک که قدرت را در دست دارد با خیال راحت هر آنچه خود بخواهد را انجام میدهد چراکه مطمئن است جامعه جهانی این روزها دغدغه بزرگی چون جنگ اوکراین را دارد و علاوه بر این هیچ کشوری بنا ندارد تا تجربه بیست سال حضور آمریکا در افغانستان را تکرار کند، به همین دلیل طالبان میتواند با خیال راحت در باب زنان، آزادیهای مدنی، اقلیتها، اقوام، مذاهب و هر آنچه در روند مذاکرات وعدههای مثبت و سازندهای در باب آنها داده بود آنطور که خود میخواهد عمل کند.
این گروه برای کسب مشروعیت بینالمللی و رها شدن از محدودیتها و عواقب اقتصادی ناشی از تحریمها و عدم شناسایی، فقط سعی خواهد کرد تا از آنچه از دید جهان تروریسم است بر حذر باشد.
برای این کار سعی میکند افغانستان به پناهگاه اعضا و رهبران القاعده تبدیل نشود و علاوه بر این برای رفع خطر تهاجم و یا مداخله خارجی، در مبارزه با داعش شاخه خراسان همه تلاش خود را خواهد کرد.
بنابر این طالبان همان طالبان سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ است. قرار نیست جامعه افغانستان به حقوقی فراتر از آنچه در دور اول حکومت طالبان داشت، دست پیدا کند.
تنها تفاوت این است که این بار طالبان با توجه به اینکه تجربه یورش سال ۲۰۰۱ را دارد بهانهای به دست قدرتهای بزرگ نخواهد داد و اجاره نمیدهد افغانستان به بهشت امن تروریستها بدل شود.