زمزمه ترانه زندگی در گوش نصفجهان/زاینده رود ما سلام!
زاینده رود جاودانه ما! تو مایه شکل گیری تمدن نصف جهان هستی، مردم اصفهان تو را با بند بند وجودشان می پرستند و برای بازگشت همیشگیات دعای خیر بدرقه مسیر پر تلاطم زندگیت کردهاند.
به گزارش ایصال نیوز ، عاطفه قلع ریز در مهر نوشته است: تنها باید ساعتها بر تو نگریست و مشتاقانه حضورت را پذیرا شد، اگر چه عمرت کوتاه شده اما ببین مردم اصفهان چگونه به استقبالت آمدهاند و چگونه هنرمندانه برایت شعر و غزل می سرایند، آیا برق چشمانشان را دیدهای و لبخندی که پس از سالها بر لب کشاورزان جلوه کرده است به نظاره نشستهای، ببین مردم چگونه برای جاری شدنت بی محابا بر بستر خشک رودخانه از خارج شهر تا انتهای مسیر انتظارت را می کشند.
آری زمین و آسمان نیز از شوق طراوتت جان گرفتهاند، دیگر خبری از خط اخم بر چهره مردم اصفهان نیست، دیگر غمی بر پیکره آسمان نیست، به یمن حضورت از شب گذشته چهره غبار آلود و آزاردهنده اصفهان تلطیف و تمام آلودگی های روز گذشته به باران ختم شده است، دیگر خبری از سرفههای خشک کودکان، از تنگی نفس ها و از چهره های زرد بیماران قلبی نیست، ببین چگونه به یکباره اصفهان به زندگی برگشته است؛ اینها همه از وجود پربرکت توست.
زاینده رود همواره جاودانه ما! تاکنون فکر کردهای چرا اسمت را زندهرود گذاشتهاند و تا بحال از خود پرسیده ای چه پیش آمده که راه گلویت را بستهاند، اصلا فکر کرده ای نبودت چه بر سر جمعیت میلیونی اصفهان آورده است؟ .
چگونه برخی مسئولان هنوز با تمام وجود درک نکردهاند که مردم نصف جهان با وجود تو زنده اند، با خاطرات زندگی تو نفس می کشند، با جریان زندگیبخش تو شادند، از همراهی تو سالماند و از وجود تو تغذیه میکنند، با خود فکر کردهای نبودت چند نفر از مردم اصفهان را فقیر کرده است، مردم اصفهان در این سالها از درد فراغت و نبودت چه آزارهایی را تحمل کردهاند، چه چهرهایی که رنجور، چه جسم هایی بیمار، چه نفسهایی از دوری تو تنگ و چه سفرههایی خالی از نان شدند، تو که اینقدر بی رحم نبودی!
شهروندان اصفهانی که از لحظه به لحظه حضور زنده رود در داخل شهر به یکدیگر خبرسانی میکنند و خود را به هر نحوی به پل های سطح شهر می رسانند در خصوص احساس خود نسبت به بازگشایی زاینده رود اظهار نظرهای زیبایی دارند.
از جاری شدن زاینده رود احساس زنده بودن و سر زندگی داریم
مریم جانی پور یکی از شهروندان اصفهانی است که در کنار ۳۳ پل حضور دارد و با لبخند به بستر رودخانه خیره شده است، وی درباره احساس خود از جاری شدن زاینده رود در نصف جهان به مهر میگوید: از جاری شدن زاینده رود احساس زنده بودن و سر زندگی داریم، از جاری شدن آب در زاینده رود برای کشاورزان و مردم بسیار خوشحال هستیم، مریم تنها همین جملات را میتواند بگوید و اشک در چشمانش حلقه می زند.
دیگر شهروند شاعر اصفهانی، اکتفا به خوانش غزلی برای ابراز خوشحالی خود می کند و می افزاید: «زنده رود ما گلویش ز باران تر شود چهرهای چون نوعروسان چهره ای دیگر شود، شاد و خندان از کنارش بگذرند این مردمان پیر و جوان چهرهشان چون گل به شود»
اما یکی دیگر از شهروندان اصفهانی در حالیکه با حسرت از فراز پل خواجو بر ۳۳ پل می نگرد با افسوس از زمانی یاد می کند که بار دیگر آب بسته خواهد شد و به مهر می گوید: امروز زاینده رود حکم یک بیمار را دارد، بازگشایی آن تنها حکم یک مسکن مقطعی را برای رودخانه شهر ما دارد، باید برای درمان آن باید به فکر دارویی جان بخش باشیم، این انتظاری است که ما از مسئولان داریم. به ما گفتند آب مایه حیات و جان مایه زندگی است اما کسی نگفت چرا راه گلویت را بستند!
می گویند آب رحمت است و ما ازکودکی تو را این گونه شناختیم، به ما گفتند آب مایه حیات و جان مایه زندگی است اما کسی نگفت چرا راه گلویت را بستند، سالهاست که نمیدانیم چگونه زندگی را می گذرانیم، سالهاست لبهایمان مثل تنت ترک برداشته است و تشنه حضور تو هستیم، آری ما شکستیم، قدمان خمیده شد، قلبمان آرام نگرفت و دستهایمان از بی آبی پینه بست.
زنده رود ما! امروز همه مردم ایران و مسئولان کشورمان شنیدند صدای خندههای شاد مردم اصفهان را که چگونه گرداگردت را فرا گرفته اند، لحظه لحظه آمدنت را در فضاهای مجازی گزارش می دهند، اینکه رسانه ها از لحظه لحظه حضور تو در اصفهان تصویربرداری میکنند، مردم اصفهان هم پایت شده اند و گام به گام با تو قدم بر میدارند اما در این میانه برخی هنوز هم شک دارند که نفسمان به نفست بسته است.
چگونه ما پس از این تجدید دیدار بی خیالت شویم
زاینده رود مهربان! می گویند ما تنها ۲۰ روز حق دیدنت را داریم، این گونه مایه زندگی اصفهان و دلیل شکل گیری تمدن اصفهان را سهمیه بندی کرده اند، چگونه ما پس از این تجدید دیدار بار دیگر بیخیال دیدن روی همچون ماه تو شویم، بگو چه کنیم که عمرت جاودان باشد، ما که مسیرت را هموار کردیم، دست متجاوزان را بستیم، چه طرح و برنامه هایی برایت زنده نگهداشتنت تعریف کرده ایم، چه کلنگهایی که نزدیم و منت چه افرادی را که نکشیدیم اما .....
زاینده رود مهربان! تو حکم خون در رگ مردم اصفهان را داری، برایت دم راهی چیدهایم، بیا که مشتاق شنیدن صدای پای آب بر بستر زنده رودت هستیم!.