بحران غرب و بیاعتمادی به لیبرالیسم تا جایی پیش رفته که حتی در آمریکا مسأله تجزیه این کشور نیز مطرح شده است. حتی طرح این مسأله در رسانههای مطرح آمریکا نیز یک علامت مهم از فروپاشی این جامعه است.
یک- کرونا پایان تاریخ لیبرالیسم را برای همگان عیان کرد. جهان پس از کرونا، تاریخ را به قبل و پس از کرونا تقسیم خواهد کرد.
در جهان پس از کرونا آمریکا و جوامع غربی ضعیفتر از گذشته خواهند شد و جهان سرعت بیشتری را در عبور از جهان تکقطبی به جهان چندقطبی به نمایش خواهد گذاشت.
کرونا نشان داد جنبه وحشی غرب نمرده است. کشورهای همپیمان آمریکا و اروپا در بحران کرونا از یکدیگر دزدی کردند. این ماجرا در درون آمریکا هم اتفاق افتاد.
فرمانداران ایالتها از بیم ربوده شدن تجهیزات بهداشتی توسط دولت فدرال و سایر ایالتها نسبت به واردات مخفیانه این اقلام اقدام کردند.
در حالی که بیش از 36 میلیون آمریکایی بیکار شدهاند، بیش از 400 میلیارد دلار بر ثروت سرمایهداران اضافه شده است؛ این یعنی مرگ لیبرالیسم.
حضرت امام خمینی به گورباچف فرموده بودند راهحل شما پناه بردن به آغوش لیبرالیسم نیست. امروز خود مردم آمریکا هم به این نتیجه رسیدهاند و فقط عقبماندههای ذهنی، لیبرالیسم و غرب را هنوز به عنوان الگو معرفی میکنند.
فاشیسم و نازیسم در غرب رو به گسترش است. پیروزی ترامپ در آمریکا و جانسون در انگلستان و تروریست خواندن حزبالله توسط آلمان نشان میدهد روح فاشیسم و نازیسم در وجود آنها جریان دارد.
آنها ثابت کردند به انسانها به عنوان عدد و رقم نگاه میکنند و نگاه انسانی در رفتارشان مشاهده نمیشود لذا از فرصت کرونا استفاده کردند تا از هزینههای سالخوردگان و معلولان رهایی پیدا کنند.
یعنی وقتی به سنی میرسند که نمیتوانند کمکی به جامعه بکنند همان بهتر که نباشند. این مسأله فقط مخصوص دولتمردانشان نیست، بلکه این نگاه در بین مردمشان نیز پررنگ است.
اینکه کسانی که متصدی امور خانههای سالمندان هستند آنها را به حال خود رها کرده، میروند و میگذارند در تنهایی بمیرند، نمونهای از آن است.
حمله به فروشگاهها و غارت و زد و خورد بر سر دستمال توالت عمق و واقعیت فرهنگ بزککرده غرب را به نمایش گذاشت.
دو- یکی از دلایل موفقیت بیشتر ایران با وجود محدودیت امکانات به نسبت غرب در مبارزه با کرونا، نگاه انسانی و عاطفی مردم و کادر درمانی کشورمان بود؛ نگاهی که متاسفانه در غرب دچار قحطی است.
غرب قبلا نشان داده بود برای رسیدن به منافع نامشروع خود حاضر است میلیونها نفر از سایر ملتها را قتل عام کند که حمایت از جنایت صهیونیستها علیه ملت فلسطین، حمایت از جنایت عربستان علیه یمن و حمایت از داعش از ابتدا تاکنون نمونههای آن است.
اما امروز ثابت شد صاحبان قدرت حتی در آمریکا مردم خود را نیز قربانی مطامع صاحبان ثروت میکنند. رها کردن کامیون پر از اجساد قربانیان کرونا در خیابان نمونهای از خودخواهی و نگاه غیرانسانی لیبرالهاست. هرچند غربیها لیبرالیسم را انسانمحور عنوان میکنند اما در حقیقت سرمایهمحور هستند.
سه- شیوع گسترده کرونا در جوامع غربی علاوه بر آنچه گفته شد ناشی از سبک زندگی آنهاست. آنچنان به فساد گسترده و فراگیر عادت کردهاند که نمیتوانند ترک عادت کنند و همین امر در گسترش کرونا در این کشورها نقش اساسی داشته است.
در قضیه کرونا آمریکاییها و غرب تلاش میکنند چین را مقصر بدانند، حال آنکه خود در این زمینه پنهانکاری کرده و مردم خود را نسبت به آن بیاطلاع نگه داشتند. اصولا فرافکنی در ذات کشورهای غربی است.
نوعی نژادپرستی و خودبرتربینی نیز در آنها مشاهده میشود. جالب اینجاست ایرانیانی که زندگی در غرب را به زندگی در کشورمان ترجیح داده و مهاجرت کردند، امروز برای رهایی از عواقب کرونا خواستار بازگشت به کشور هستند، یعنی احساس میکنند در این زمینه ایران امنتر از غرب است.
رسانههای غربی پر از اطلاعاتی است که نشان میدهد غربیها با وجود آمار خودشان که بالاترین میزان ابتلا به کرونا و مرگ و میر بر اثر آن را داشتند، تلاش میکنند واقعیتها را از مردم بپوشانند.
معلوم شد آمار مرگ و میر در انگلستان فقط شامل کسانی است که در بیمارستان فوت میکنند و کسانی که در خانهها بر اثر کرونا درگذشتند، در آمارها به حساب نیامدند.
بحران غرب و بیاعتمادی به لیبرالیسم تا جایی پیش رفته که حتی در آمریکا مسأله تجزیه این کشور نیز مطرح شده است. حتی طرح این مسأله در رسانههای مطرح آمریکا نیز یک علامت مهم از فروپاشی این جامعه است.
چهار- امروز کسانی که در ایران همیشه غرب را الگوی خود معرفی میکردند و غربزدگی را افتخار خود میدانستند، اعتبار خود را بشدت از دست دادهاند.
روی کار آمدن ترامپ و حماقتهای او باعث شده رقابتهای سختی بین جناحهای مختلف در بگیرد و در این رقابتها به افشای یکدیگر دست میزنند.
با این افشاگریها که تا آبانماه یعنی زمان انتخابات آمریکا تشدید خواهد شد، واقعیتهای جامعه غرب بیش از پیش نمایان میشود.
قدرت نرم آمریکا چه در داخل و چه در سطح بینالملل بشدت تضعیف شده زیرا در این رقابتها دروغگوییهای یکدیگر را برملا میکنند. لذا اعتباری که سالها برای آن هزینه کردند را از بین میبرند و البته این امری مبارک است.
پنج- در بعد نظامی هم این کشورها بشدت دچار مشکل شدند. در کشتیهای جنگی و ناوهای هواپیمابر معمولا فضای کمی برای اقامت نیروها در نظر میگیرند که همین مسأله باعث گسترش شدید کرونا در بین نظامیان ناوهای آمریکایی شده است.
حدود نیمی از نیروهای مستقر در ناو هواپیمابر فرانسوی به کرونا مبتلا شدند و مجبور به ترک کشتی و بازگشت به کشورشان شدند و این بازگشت منجر به گسترش کرونا در بین فرانسویان خواهد شد.
فرمانده ناو هواپیمابر روزولت آمریکا هم به خاطر درز اطلاعات مربوط به ناو هواپیمابر و اعلام تعداد مبتلایان به کرونا در ناو از کار برکنار شد.
یعنی بیان حقیقت منجر به برکناری شد این در حالی است که گفته میشود میزان مبتلایان در این ناو به 1000 نفر رسیده و احتمالا بیش از این هم است.
کرونا در صورت راهیابی به نیروی دریایی آمریکا اوضاع وخیمتری را رقم خواهد زد. در حقیقت کرونا قدرت نظامی کشورهای غربی را نیز بشدت تحلیل خواهد برد.
باید بپذیریم جهان بشدت و به سرعت در حال تغییر است و جهان پس از کرونا به دلیل ضعف قدرتهای استعمارگر و امپریالیستی وضعیت بهتری را در روابط بینالملل شاهد خواهد بود.