کرونا با همه بلایا و مصیبتهایی که به کشور تحمیل کرد، فرصتی برای بازخوانی تجربههای گذشته و کشف ظرفیتهای بزرگ و بیمانند است تا همین آمادگی به دوران پسا کرونا منتقلشده و جهشی چشمگیر بهسوی تولید ایجاد شود.
علیرغم اینکه سالها مقام معظم رهبری تأکید داشتهاند که اقتصاد کشور باید از نفت منفک شود، اما مسئولین در ادوار مختلف، اقدام در خور و شایان توجهی در این راستا به عمل نیاوردهاند.
در همین گیر و دار، تحریمهای آمریکا با هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران، از یک سو اقتصاد را متلاطم کرد و از سوی دیگر، فرصتی شد تا عملاً زمینه وابستگی بودجه کشور به نفت تا حدودی کاهش یابد.
فرایند فاصله گرفتن از اقتصاد بچه پولداری درنتیجه باعث شد که افت قیمت این کالای راهبردی تا یکسوم بهای آن، اقتصاد ما را همچون کشورهای نفتخیز منطقه، دچار زیان نکند و به دلیل تجربه تحریمها، تابآوری کشور را مضاعف نماید.
پیش از آغاز کمپین فشار حداکثری آمریکا و کلید خوردن تحریمها، تولید نفت ایران روزانه 2 میلیون و 300 هزار بشکه بود و اکنون به روزانه 300 هزار بشکه تقلیل یافته است.
با نزولی شدن تولید نفت، قاعدتاً درآمدهای کشور نیز کاهش مییابد و به همان نسبت نیز باید توقعات در خصوص بهرهمندی از بودجه نیز کاهش یابد اما چنین روندی در سطح جامعه یا دیده نمیشود و یا کمتر به چشم میخورد. 300 هزار بشکه در روز، معادل صادرات کمتر از یک و نیم بشکه در سال به ازای هر ایرانی است و این در حالی است که در شرایط کرونایی، قیمت نفت در بازارهای جهانی به یکسوم سقوط کرد و حتی در برخی مناطق ازجمله آمریکا، این افت قیمت بیشتر بود و حتی منفی شد.
در چنین وضعیتی کشورها در حال پر کردن ذخایر استراتژیک نفتی خود هستند و کامل شدن این فرایند بدان معناست که دولتها میتوانند تا مدتها بدون واردات نفت، به رتق و فتق امور خود بپردازند. ضمن اینکه اشباع بازار از این رهگذر، باعث افت بیشتر قیمت نفت میشود و نمودار درآمدهای نفتی ایران را نزولی میکند.
شیوع کرونا و قرنطینه نیز موجب مختل شدن کسبوکارها شده و عده زیادی از این ناحیه متضرر شدند. این خسارات تنها مختص کشورمان نیست.
در آمریکا حدود 30 میلیون نفر شغل خود را ازدستدادهاند، در انگلستان 30 درصد شاغلین بیکار شدهاند و آمار بیکاری در اقصی نقاط جهان ازجمله کشورمان نیز به چشم میخورد.
در این میان، قدرتهای استکباری و کشورهای بهاصطلاح پیشرفته، بدترین عملکردها را داشتند و بیشترین آسیبها را در این ماجرا دیدند، به نحوی کهترمیم اقتصاد آنها ماهها بلکه سالها به طول خواهد انجامید. کاهش فعالیت مشاغل و تولید، افت مصرف را در پی دارد و بالطبع، نیاز به سوخت نیز تقلیل مییابد که اثرش را در افت قیمت نفت میتوان مشاهده کرد.
کشور ما از یک طرف، با الزام خلاص شدن از درآمدهای نفتی و بستن در چاههای نفت مواجه است و از سوی دیگر، با مشکلات ناشی از فعالیت دوباره مشاغل روبهروست.
بهبیاندیگر، اکنون بر سر یک دو راهی قرار گرفتهایم که یکی، افزایش شیوع کرونا در پی رفع بدون رعایت ملاحظات بهداشتی است و دیگری، ادامه قرنطینه که وضعیت کسبوکارها را کسادتر کرده و این در حالی است که بودجه کشور نیز بهاندازهای نیست که بتواند نیازهای کشور را همانند دوره پیش از فراگیر شدن بیماری رفع کند.
لازمه گذار از این شرایط سخت نیز در ابتدا آن است که تمام افراد جامعه، همه هموغم خود را برای رعایت پروتکلهای بهداشتی ابلاغشده از سوی مسئولین بکار بندند چراکه اگر بار دیگر محدودیتها اعمال و مسئولین مجبور شوند که مقررات قرنطینه را دوباره برقرار کنند، مردم، اولین کسانی هستند از این ناحیه متضرر میشوند.
بازگشت به اجرای تدابیر روزهای آغازین کرونا، کاهش ارزش پول ملی را به دنبال دارد؛ همان خواستهای که آمریکا و متحدانش در پی آن هستند و مانعتراشی واشنگتن بر سر راه واردات تجهیزات پزشکی را نیز میتوان ناظر به این هدف دانست.
بنابراین، در اوضاعی که عایدیهای نفتی کشور و دیگر منابع درآمدی با تنگنا مواجه شده، تنها راه خروج از وضعیت فعلی، عبارت است از فعالیت مجدد کسبوکارها با عزم ملی و رعایت دستورات بهداشتی.
افزون بر این، در سال گذشته، «رونق تولید» شعار کشور بود و مجموعهای از اقدامات نیز صورت گرفت اما قطعاً این مقدار از تلاش کافی نبود.
با توجه به خللی که در سال جاری به علت شیوع بیماری و تبعات آن همچون کاهش قیمت نفت و افزایش هزینههای درمانی دولت ایجاد شد، رونق تولید دیگر تکافوی نیازهای جاری کشور را نمیدهد و لازم است که «جهش تولید» در دستور کار قرار گیرد، به این مفهوم که همه باید به فکر افزایش تولید برای جبران کمبودها و خسارتها باشند و سرمایهها به سمت تولید حرکت کند.
پیشزمینه تغییر رویکرد به سمت جهش تولید نیز بهرهبرداری از فرصت موجود است تا اتکا اقتصاد به درآمدهای نفتی، بهطور کامل قطع شود. البته وابسته نبودن اقتصاد به نفت، مقولهای جدای از عدم صادرات آن است و لازم است که چرخ اقتصاد کشور با کار و تلاش و درآمدهای مالیاتی به حرکت درآید.
خوشبختانه در این برهه حساس و در زمان گسترش کرونا، همه در حد وسع خود به کمک دستگاههای اجرایی و بهخصوص بخش بهداشت و درمان آمدند.
نیروهای مسلح، مساجد، هیئات، بسیجیان و اقشار مختلف مردم به میدان آمده و هرکدام هر ظرفیتی که داشتند، در طبق اخلاص گذاشتند.
این همافزایی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «رزمایش همدلی و کمک مؤمنانه» در واقع تمرینی بزرگ و در سطح ملی برای برداشتن گامهای بلند در جهت تولید به شمار میآید.
در مقاطعی مثل وقوع بلایای طبیعی در کشور نیز این همکاری و مواسات را مشاهده کردهایم اما تفاوت برهه کنونی با زمان جاری شدن سیل یا زلزله در این است که در این حوادث، بخشهایی از ایران اسلامی آسیب میدیدند، حالآنکه در حال حاضر، همه مردم و مسئولین، شدت خطر کرونا را درک کردهاند؛ درست مانند مقطع جنگ تحمیلی که تمام کشور از آن متأثر شده و همه به یاری یکدیگر آمدند.
کرونا با همه بلایا و مصیبتهایی که به کشور تحمیل کرد، فرصتی برای بازخوانی تجربههای گذشته و کشف ظرفیتهای بزرگ و بیمانند است تا همین آمادگی به دوران پسا کرونا منتقلشده و جهشی چشمگیر بهسوی تولید ایجاد شود.