افرادی که معتقدند ضعف دولتها و بیتوجهی مردم موجب اشاعه این بیماری شده است، به طرز معناداری بیش از دیگران نگران ابتلای خود و خانوادهشان به این بیماری هستند.
نظرسنجی ایسپا به سفارش معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران از مردم تهران درباره ابعاد گوناگون کرونا نکات مهمی دارد که شایسته توجه است.
اولین نکته درباره نگاه مردم ازعلت شیوع آن است. 12 درصد آن را ناشی ازغضب الهی دانستهاند، 15 درصد توطئه برخی از کشورها.
این دو نگاه را اگردربرابرنگاههای عینیتر قرار دهیم متوجه میشویم که مسئولیت را متوجه مردم و عدم رعایت بهداشت با 17 درصد در رتبه بعدی و نیزضعف دولتها درکنترل بیماری با 26 درصد و نیز طبیعی دانستن این پدیده با 22 درصد در مقابل دیدگاه تقدیرگرا و توطئه اندیش قرار میگیرند.
بجز آنان که این پدیده را غضب الهی دانستهاند، که به نسبت بسیار متفاوتی از دیگران از سطوح تحصیلی پایینی برخوردار بودهاند، در بقیه موارد کمابیش پاسخها برحسب سواد مشابه است، بجز توجه دادن مسئولیت به دولتها که افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بیش از دیگران این مسئولیت را متوجه دولتها کردهاند.
پرسش بعدی که اهمیت دارد، میزان نگرانی مردم از ابتلا به این ویروس است. 51 درصد در حد زیاد و 20 درصد تا حدودی و 29 درصد درحد کم نگران هستند که به این بیماری مبتلا شوند.
نکته بسیار عجیب اینکه این بیماری افراد سالمند را بیشتر تهدید میکند، ولی کسانی که به اندازه کم این خطر را احساس میکنند، میانگین سنی بالاتری داشتهاند! این نشان میدهد که مسأله برای افراد تحت خطر به خوبی جا نیفتاده است.
یافته جالب دیگر این است؛ افرادی که معتقدند ضعف دولتها و بیتوجهی مردم موجب اشاعه این بیماری شده است، به طرز معناداری بیش از دیگران نگران ابتلای خود و خانوادهشان به این بیماری هستند.
بنابراین افرادی که نگرانترهستند، همزمان بیش ازدیگران بر این تصور هستند که میتوان کاری کرد که شیوع بیماری را کم کرد، از طریق بهبود عملکرد دولت یا رعایت بیشتر بهداشت از طرف مردم و یا اقدامات فاصلهگذاری.
افراد نگرانتر هنگامی که به راهحل پیشنهادی میرسند، با فاصله زیادی بر مسأله ماندن درخانه تأکید میکنند. با اینکه زنان به علل گوناگون در مقایسه با مردان خطر کمتری از جانب کرونا آنان را تهدید میکند ولی از نظر ابتلا شدن با فاصله زیادی از مردان نگرانترهستند.
این نکته از این جهت مهم است که احتمالاً وجود همین نگرانی نزد زنان موجب میشود که محتاط تر باشند و کمتر دچار این بیماری شوند. بنابراین کاستن از نگرانی مردم میتواند به تشدید این بیماری و شیوع آن کمک کند!
مهمترین پرسش سنجش نگاه مردم درباره بقای در خانه و تعطیلی کسب و کار تا رفع خطر بیماری به عنوان یک راه در برابر آغاز کسب و کاراست که 75 درصد با راهحل اول و 25 درصد با راه دوم موافقت کردهاند.
زنان در مقایسه با مردان به نسبت بیشتری مدافع راهحل ماندن و تعطیلی کارها هستند. افراد با تحصیلات بالاتر، از راهحل تعطیلی به نسبت بیشتری دفاع میکنند. در مقابل افراد شاغل و افراد بیکار که جویای کارهستند، به نسبت بیشتری از راهحل آغاز کسب و کار دفاع میکنند. گو اینکه در نهایت دراقلیت هستند.
حقوقبگیران دولتی یا بخش خصوصی نیز بسیار کمتراز کارکنان مستقل و کارفرمایان از راهحل رفتن به سر کار دفاع میکنند.
بنابراین حقوقبگیران بیشتر مدافع ماندن در خانه و تعطیلی هستند. شاید مهمترین تفاوت را در منطقه سکونت پاسخگویان بتوان دید. بیش از 40 درصد پاسخگویان ساکن مناطق 16، 17 و 18 موافق آغاز کسب و کارهستند.
درحالی که موافقت با آغاز کسب و کارها در مناطق 22، 9، 8، 3 و 2 که بیشترساکنان آن حقوقبگیران طبقه متوسط و نیزافراد مرفهترهستند، کمتراز 13 درصد است و این تفاوت بسیار بالایی است که ناشی از تفاوت ساختار اقتصادی، شغلی و تحصیلی ساکنان این دو دسته از مناطق شهراست.