فروش دارایی ها در مقطع سخت فعلی و به روش درست قابل دفاع است. اما رویکرد اصلی در مواجهه با دارایی های دولت باید مولدسازی باشد.
سرانجام موضوع عرضه سهام شرکت های دولتی به عموم مردم با اعلام برخی جزئیات و تعیین زمان فراخوان به مرحله اجرا نزدیک شد.
همزمان موج عرضه شرکت های خصولتی در بورس هم آغاز شده است و به نظر می رسد با عرضه شستا در روزهای پیش رو به اوج خود برسد.
همه این ها در حالی است که دولت در بودجه سال 99 منابعی نزدیک به 50 هزار میلیارد تومان را از محلی با عنوان «مولدسازی دارایی های دولت»پیش بینی کرده است.
البته واضح است که فعلا ساز و کار یا جزئیاتی درباره مولدسازی دارایی ها وجود ندارد و آن چه قوه مجریه با عنوان مولدسازی مطرح کرده در عمل صرفا فروش دارایی هاست.
با این حال صرف فروش دارایی ها نیز نمی تواند درابتدا موردنقد باشد و منفی ارزیابی شود. بلکه باید جوانب مختلف آن بررسی شود. در این خصوص نکات زیر قابل طرح است:
1-به نظر می رسد مدل فعلی عرضه سهام به عموم مردم، کاراتر از مدل قبلی یعنی سهام عدالت است.
فروش در قالب سهام عدالت یک طرح 10 ساله بدون آورده نقدی فوری برای دولت بود که پیچیدگی های اجرایی زیادی مثل اتحادیه های محلی و استانی و ... داشت و عملا درباره نحوه مدیریت شرکت ها هم مسائلی ایجاد کرد. مردم هم عمدتا راضی نبودند.
اما در ساز و کار فعلی، سهام همه شرکت ها به یک صندوق سرمایه گذاری قابل معامله منتقل و واحدهای این صندوق ها به مردم واگذار می شود.
اگرچه چند مرحله عرضه بلوکی برخی از این شرکت ها در بورس به دلیل نبود مشتری بی نتیجه مانده اما انتظار می رود تخفیف 20 تا 25 درصدی و موج خروشان نقدینگی موجود، کار فروش سهام باقی مانده دولت در شرکت های بزرگ بورسی را آسان کند.
2-تخمین زده می شود که 30 هزار میلیارد تومان از این محل سرمایه جذب شود. این رقم می تواند بخشی از کسری بودجه دولت را پوشش دهد اما نه همه آن را.
در شرایط فعلی که دولت کسری بودجه بسیار بالایی (بیش از 150 هزار میلیارد تومان) دارد و از سوی دیگر نقدینگی زیادی در جامعه وجود دارد فروش باقی مانده سهام دولت در شرکت های واگذارشده، اتفاق بدی نیست.
3-اگرچه فروش مانده سهام شرکت های بزرگ از نظر ساز و کار و از منظر تامین منابع برای دولت، قابل دفاع است اما نباید درباره تمام جزئیات خوشبین بود. اهالی بورس ارزش سهام و قدر تخفیف 20 تا 25 درصدی را خوب میدانند.
اما عامه مردم این گونه فکر نخواهند کرد. آن ها در کنار این امتیازات انبوهی از ریسک ناشی از ناآشنایی با سهام و بورس و صندوق ETF و ... را نیز در ذهن خواهند گذراند و ممکن است به راحتی در طرح مشارکت نکنند.
چنان چه مشارکت در خرید مانده سهام عدالت بسیار پایین بود. اگرچه خرید مانده 500 هزار تومانی سهام عدالت به طور واضح سودده بود و تاکنون بیش از 400 درصد بازدهی داده اما مردم می گفتند که “از کجا معلوم ارزشش را کم نکنند؟” “معلوم نیست کی آزاد شود”.
طبیعتا درباره عرضه فعلی نیز با شدت و ضعف این ابهام ها وجود خواهد داشت و مانع از مشارکت حداکثری خواهد شد. ابهام زدایی و ارائه توضیحات متقن، شفاف و ساده این معضل را حل خواهد کرد. درضمن باید برای پدیده های همیشگی مثل خرید کدملی برای خرید سهام که قطعا توسط برخی به راه خواهد افتاد، فکری شود.
4- با توجه به انبوه نقدینگی، به خصوص در بازار سرمایه کشور، رویکرد عرضه خرد سهام به عموم مردم، تصمیم درستی است و قابل تداوم است. هم درباره شرکت های دولتی و هم شرکت های خصولتی.
به عنوان مثال شرکت پرحاشیه هپکو در بورس تا حدود چهاربرابر قیمت عرضه عمده خریدار داشت! دولت تلاش می کرد بخشی از سهام را در قیمت 2500 میلیارد تومان بفروشد اما خریداری نبود اما ارزش کل سهام شرکت در بورس تا محدوده 10 هزار میلیارد تومان رشد کرده بود!
هم اکنون نیز ارزش سهام در بورس بیش از دو برابر قیمت عرضه عمده است! البته این نوع فروش به عموم مردم قطعا قابل توصیه نیست اما به بورس بازان که آگاهانه در این قیمت ها خریدارند، نمی تواند محل اشکال باشد.
5-نکته نهایی این که فروش دارایی ها در مقطع سخت فعلی و به روش درست قابل دفاع است. اما رویکرد اصلی در مواجهه با دارایی های دولت باید مولدسازی باشد. شناسایی و مولدسازی دارایی های دولت ها در جهان با انتشار آثاری با عنوان ثروت عمومی ملل و ثروت عمومی شهرها بسیار موردتوجه است و می تواند منشأ تحولات بزرگی باشد.
وزارت اقتصاد دولت یازدهم نیز در واکنش به این روند جهانی اقدام به تهیه مقدمات برای مولدسازی دارایی ها کرد و تخمینی اولیه ازکل دارایی های دولت به دست آورد (حدود 18 هزارهزار میلیارد تومان) اما خبری از تداوم آن روند اصولی نیست. جز اسم آن که در بودجه 99 آمده است!