سالهاست دولت و بخشی از قوای اجرايی تصورشان اين است كه مطبوعات دردسرند و اصطلاح شر لازم را درباره آنها به كار میبردند. به اين معنا آنها در عين شر بودن مطبوعات، راهی برای حذفشان تاكنون پيدا نكرده بودند.
در توصيف شرايط كنوني و بحراني كه به واسطه شيوع ويروس كرونا جهان درگير آن است، ميتوان سه گزاره را درباره كشورمان به كار برد.
يك اينكه شرايط مالي، لجستيك و پشتيبانيكننده ما را با ساير كشورها نميتوان مقايسه كرد. ما علاوه بر كرونا درگير تحريم هستيم و شرايطمان بسيار ويژه است، بنابراين آنچه را ما اين روزها تجربه ميكنيم نه تركيه تجربه ميكند، نه افغانستان و نه اردن و نه مصر و نه برزيل و نه پاكستان.
دوم اينكه سالهاست دولت و بخشي از قواي اجرايي تصورشان اين است كه مطبوعات دردسرند و اصطلاح شر لازم را درباره آنها به كار ميبردند. به اين معنا آنها در عين شر بودن مطبوعات، راهي براي حذفشان تاكنون پيدا نكرده بودند.
البته آنها طي سالها سعي كردند اين شر را كنترل و نظارت و مميزي كنند و براي آن راههاي مختلفي پيش گرفتند. يكي از آنها اين بود كه مديران مسوول و ناشران را درست گزينش كنند.
نتيجه اين شد كه مطبوعات و به ويژه روزنامهنگاران لطمه زيادي ديدند و از نظر فني و حرفهاي نتوانستند تقويت شوند. در تحريريههاي ما عمر متوسط روزنامهنگاران و ايستايي آنها در تحريريه (بازه زماني كه هر كسي كه وارد تحريريه ميشود و در اين فضا ميماند) به چهار،پنج سال رسيده است.
بنابراين ما به ندرت روزنامهنگاري خواهيم داشت كه مانند محمد بلوري 60 سال كار مطبوعاتي كرده باشد. در مقابل اغلب روزنامهنگاراني كه به عرصه رسانه ميآيند پس از مدتي در همين فضا آشنا پيدا ميكرده و به كار در سازمانهاي دولتي و خصوصي مشغول ميشوند تا زندگيشان را اداره كنند.
اما جريان سوم كرونا است؛ بيماري مرموز و غيرقابل كنترل و افسارگسيختهاي كه همه دنيا را درگير خود كرده است. در اين شرايط ميبينيم مسوولان دستور به عدم انتشار مطبوعات داده و برخي هم از اين بهانه استفاده كرده و ميگويند اصلا روزنامه چرا ميخواهيم، وقتي فضاي مجازي را داريم و همه با استفاده از تلفن همراه و آيپد و كامپيوتر به اخبار دسترسي دارند.
به نظر من اين گزاره تير خلاص به مطبوعات در ايران است. دوستان مجري و اجرايي كه چنين مطالبي را مطرح ميكنند به اين موضوع توجه نميكنند كه در هيچ جاي دنيا فضاي مجازي جاي مطبوعات را نميگيرد و آنها هرگز مطبوعات را تعطيل نكردهاند.
علت اين است كه فضاي مجازي دو خاصيت منفي دارد، يكي اينكه اين فضا زبان و گويش پالايش نشدهاي را تحويل مردم ميدهد و در آن گزينش و انتخابي در كار نيست. دوم اينكه فضاي مجازي مرز بين شايعه و واقعيت را خراب ميكند و ميشكند.
در مطبوعات شما بايد تحقيق و سوال كرده و خبر و مطلبي كه به واقعيت نزديكتر است را منتشر كنيد، در حالي كه در فضاي مجازي مجموعهاي از خبرهاي صحيح و ناصحيح منتشر ميشوند.
من فكر ميكنم دستاندركاران اجرايي كشور نازنين ما با چنين ديدگاه و رويهاي زيانهاي كلان خواهند ديد همينطور كه تاكنون در مواجهه با بيماري كرونا ديده و شاهديم مجموعهاي از شايعهها و اخبار ناصحيح مدام دست به دست ميشود و جاي خالي مطبوعات در اين اوضاع مشهود است.