برخلاف برخی معتقدم کرونا جامعه را از فردگرایی منفی و خودخواهی به فردگرایی مثبت در درون منفعت جمعی و عمومی سوق خواهد داد.
شاعرهای پرفروغ که قرن سپری شده ما را سرود، «در آستانه فصل سرد» ایستاده بود اما ناامید نبود، خواب درخشش سرخ ستاره را دیده بود در آسمان سیاست ایران. میگفت کسی میآید که مثل هیچکس نیست. ما اکنون در سال ۹۹ در آستانه قرن نوین ایرانیان ایستادهایم. گرچه ابتلا و مرگ هر روز هموطنان بر اثر کرونا، فضایی حزنآلود را در دلهای ما حاکم کرده اما از سوی دیگر در مبارزه جامعه بزرگ سلامت و جنبش خیر جمعی همراه با سازمانهای مردمنهاد انرژیهای معطوف به حیات آزاد میشود.
کارکردهای جامعه سلامت با همه مؤلفههای درمانی، بهداشتی، ارتباطی و عاطفی و اجتماعی آن مقاومت نیرومندی را در مقابل مرگپراکنی کرونایی و تحریمی به عمل آوردهاند. ما شاهد درخشش اختران قهرمانی هستیم که برخلاف همیشه از آسمان سیاست نیامدهاند. از زمین بیمارستانها و از کرسیهای دانش پزشکی و از کف عرصه درمان و بهداشت و از حوزه سلامت روان برخاستهاند. سردارهای ما اکنون سیمایی کاملاً متفاوت دارند، پرستاری که با کمترین امکانات و تجهیزات حفاظتی خدمت میکند، پزشکی که همه ایام نوروزی خود را در لباسی طاقتفرسا حبس کرده تا نیروی زندگی آزاد شود، کارگران خدماتی گمنام کادر درمان، بسیجیها و سازمانهای مدنی که کار غربالگری را برعهده گرفتهاند و…
با این بیم و امید نوروز کرونایی، اتفاقات سال ۹۸ که در گذار از آن به سال ۹۹ رسیدیم را مرور میکنم. برای سالنامه ایران در اسفند ۹۷ مقالهای نوشتم که ۹۸ فقط یک سال نیست - خوب به یاد دارم با جامعهشناسی آیندهنگر چقدر با تفاسیر ضد امنیتی مورد حمله قرار گرفتم - متنی که برای سال ۹۸ نوشتم خالی از حلاوت بود. با مشاهده حجم انبوهی از یأسپراکنیها و گفتار و تصاویر مسلط و مشاهده کنشهای سیاسی تخریبگر و همراه با تحریمهایی که اثر خود را روز به روز بیشتر میکرد، هیچ دشوار نبود پیشبینی این امر که: «اگر بر همین سیاق سال ۹۸ را ادامه دهیم چشمانداز روشنی در پیش نخواهیم داشت و برای جامعه امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامیهای ذهنی به ناآرامیهای فیزیکی را کاملاً متصورم.» که گفتهاند هر آن کس که باد میکارد توفان درو خواهد کرد.اما خوشبختانه امسال حاکمیت گفتمان پزشکی، دانش سلامت و همبستگی اجتماعی برآمده از طرح فاصلهگذاری فیزیکی در مسیر مبارزه با کرونا، نوید یک عصر کاملاً تازه را به ما میدهد.
رسانه ما نیز در کلیت خود سخت تحت تأثیر حاکمیت گفتمان عرصه بهداشت و سلامت قرار گرفته و تا همین امروز ظرفیتهای قابل توجهی از خود بروز داده است و اگر آرامش فضای سیاسی نخبگان در قدرت به نفع مردم اینچنین پیش برود و با همافزایی دولت - دولت، جامعه - جامعه و دولت - جامعه میتوان مسیر معکوس سال گذشته یعنی پشت سرگذاشتن «ناآرامیهای ذهنی» جامعه را پیشبینی کرد.
در متنی که برای سال ۹۸ نوشته بودم گفتم: «برنامهریزی برای تنوع رسانهای و شکستن حصارهای تنگنظرانه راهکاری است که حداقل انرژیهای متراکم اعتراضی را کاهش خواهد داد و در بهترین حالت راهکارهای برونرفت از مشکلات را تولید خواهد کرد.»
متأسفانه چنین روندی را در تقویم رسانهای ۹۸ شاهد نبودیم اما امسال شاهد بازتاب مبارزه ضد کرونایی جامعه سلامت کشور در رسانه ملی و سایر رسانهها هستیم.
به رغم جریانهای کینهتوز که بیشتر آبشخور آنها در آن سوی مرز در فضای مجازی جولان مییابد کنشگران مؤثر و پر قدرت در فضای مجازی به وجود آمدهاند که بازتابنده گفت وگوهای اجتماعی امیدبخش و پیشبرنده را نوید میدهند.
پرسش اصلی در عرصه رسانه و بازنمایی این است: چگونه میتوان از خلال تولید و نشر پیامها و اطلاعات معطوف به حیات و سلامت، تسهیلگر ایجاد رفتارهای جدیدی در میان شهروندان بود؟
رفتارهایی که همکاری میان شهروندان و سرداران سلامت و مبارزین خط مقدم ضد کرونایی را تقویت کند؟ رفتارهایی که با درک شرایط از تحریم، تحریمشکنی را به یک هدف برای همه جامعه و گروههای سیاسی تبدیل کند و نیز رفتارهای امیدبخشی از همدلیهای برکشیده از فاصلهها و اهتمام برای یک خرد جمعی بزرگ برای پشت سر گذاشتن کرونا به وجود آمده که میتواند سرمایهای برای دوران پساکرونا و حل مسائل بزرگ اجتماعی و اقتصادی ما باشد. درست در همین نقطه گرهی و مبرم است که نیاز به تولید سرمایه اجتماعی بیش از هر زمان دیگر احساس میشود.
سرمایه اجتماعی در ظرف سازمانهای مدنی، انجمنهای سلامت، گروههای محیط زیستی، تشکلهای کارگری، شنیدن صدای فرودستان و…تولید میشود. در آن سالها که هنوز اتحاد ترامپیسم و صهیونیسم دستاوردهای برجامی را مورد تهاجم قرار نداده بود میگفتیم تکنیکها و شیوههای به کار رفته در الگوی توافق هستهای میتواند ملهم از یک سلسله توافقات مشابه برای صلحسازی و پایان دادن به مناقشات منطقهای باشد. در حال حاضر ما به ایجاد یک همپوشانی ضد کرونایی و ضد تحریمی نیازمندیم.
اکنون یک مبارزه کاملاً نوین در حال تبدیل شدن به یک الگوی برتر و قابل تعمیم به حوزههای جدید است: مبارزه ضد کرونایی از آنجا که یک مبارزه و یک مقاومت بزرگ علیه فرآیندهای مرگبار است میتواند یک الگوی موفق برای مبارزه ضد تحریمی باشد. هرچه تحریمهای ظالمانه و کرونا چنگالهای مرگبار خود را در ریزبدنههای جامعه میگسترانند باید راهبرد مقاومت زندگیبنیاد را تقویت کرد.
مشروعیتی جعلی که امریکا برای تحریمهای ظالمانه دستوپا کرده بود اکنون در فضای کرونایی رخنهها و شکافهای خود را آشکار میکند. در خود کنگره امریکا پمپئو با این پرسش مواجه شد که چگونه میتوان در چنین شرایطی استمرار تحریمها را توجیه کرد؟ روشنفکران وآزادیخواهان جوامع غربی اکنون با صدای بلندتری مشروعیت تحریمها را به پرسش گرفتهاند.
در جانب مقابل شاهد آن هستیم که رسانههای پترودلاری، مزدبگیران اتاق فکرهای تحریم و دیگر کاسبان برونمرزی تحریم، به تکاپو افتاده و به ابداع تزهایی از قبیل «سپر انسانی مرگ کرونایی» حتی علیه منتقدین جوامع غربی تحریمها مشغول شدهاند.
آنها با مشاهده شکاف معینی که در دیوار تحریمها در حال پدیداری است و برای رخنهپوشی آن دیوار ضد بشری، به تکاپو افتاده و به تئوری توطئه متوسل شدهاند.
اگر سال قبل گفتم ۹۸ یک سال نیست امروز هم میگویم ۹۹ با پشت سر گذاشتن رنجها و گذر به عصر زندگی میتواند یک سال نباشد.
در مورد تحریمها اجماع خوبی در داخل کشور به دست آمده است. همگان بر آثار زیانبار تحریم بر زندگی اقتصادی و سلامت جامعه پی بردهاند و یک همبستگی ملی برای مقاومت در برابر تحریم و به عقب راندن آن به وجود آمده است و باید این انرژی داخلی را به فضای بینالملل ضد تحریم همافزا کنیم. امروز تعداد زیادی از نهادهای مدنی که در میانه میدان به کمک جامعه در مقابله با کرونا مشغولند با نامهنگاریهای متعدد به مجامع بینالمللی کار ستودنی انجام دادهاند.
برخلاف برخی معتقدم کرونا جامعه را از فردگرایی منفی و خودخواهی به فردگرایی مثبت در درون منفعت جمعی و عمومی سوق خواهد داد. این خرد جمعی در حل مسائل اجتماعی و به نوعی قاعدهپذیری از نفع جمعی در صورتی که روشنفکران و نخبگان ایرانی در ایجاد آن، گفتمان عمومی را تقویت کنند میتواند نویدبخشیهای خوبی در سال ۹۹ داشته باشد.
علاوه بر اینها تغییرات لازم در شیوههای حکمرانی مبتنی بر افکار عمومی میتواند در دوران پساکرونا و سال ۹۹ الگوی بهتری از رابطه دولت ملت را به ارمغان بیاورد.
متشکل شدن گروههای اجتماعی در دل نهادهای مدنی برای خیر جمعی و کنش فردی در خیر جمعی دستاوردهای خوبی برای سال ۹۹ ما خواهد داشت. اگر سیاسیهای به دنبال کسب قدرت در سال ۱۴۰۰، جامعه را با مجادلههای بیهوده مشوش نکنند اگر فروکش تخریب دولت با هدفهای سیاسی مثل این روزها استمرار یابد، ما سال ۹۹ و پساکرونا را میتوانیم سالی بهتر در آستانه عصر نوین ایرانیان رقم بزنیم.
*دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت