زیان ها و خسارت های تعطیل شدن آموزش رسمی در این روزها نباید محملی برای نادیده گرفتن نتایج صدها تحقیق انجام شده روی آثار منفی گسترده شبکه های مجازی بر کودکان شود.
شیوع ویروس کرونا، آثار اجتماعی گسترده ای بر سبک زندگی و تعاملات اجتماعی این روزهای جامعه ایرانی گذاشته است که آثار مثبت و منفی آن را در این روزها می توان مشاهده کرد.
از جنبههای مثبت آن در جامعه می توان به همدلی مردم در پیشگیری از مبتلا شدن به ویروس کرونا یا همدردی با مبتلایان کرونا و از جنبه های منفی آن می توان به شیوع هراس اجتماعی social panic یا ترویج ناامیدی و سیاه نمایی از طریق برخی سلبریتی ها و خواننده های پر طرفدار ولی بدون هویت فرهنگی روشن در فضای مجازی اشاره کرد.
کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین قشر جامعه در مواجهه با این آثار اجتماعی هستند زیرا برخلاف بحران های اجتماعی ماه های قبل که کودکان و نوجوانان درک روشن و دقیقی از تبعات آن نداشتند، مواجهه با بحران کرونا به خصوص به این دلیل که در همان ابتدا به تعطیلات طولانی مدرسه ها منجر شد، این قشر اجتماعی را بیش از پیش با خود درگیر کرد.
بدیهی است از آن جا که این قشر، آینده سازان جامعه هستند آثار منفی روی روحیه و شخصیت آنان تبعات منفی بلندمدت تری برای جامعه باقی خواهد گذاشت.
در این میان، شرایط بحرانی تعطیلات طولانی مدارس نیز زمینه بازشدن فضای مجازی روی دانش آموزان و مشروع شدن حضور کودکان و نوجوانان را در این فضا گشوده و برخی اقدامات مدیران مدارس نیز بر شدت تبعات فضای مجازی افزوده است.
رقابت مدارس با یکدیگر که گاهی به رقابت نواحی مختلف آموزش و پرورش انجامیده، تب آموزش مجازی را برای دانش آموزان و اولیای آن ها داغ کرده است به صورتی که اغلب مدارس صاحب نام و شهرت، با راه اندازی گروه و کانال در شبکه های مجازی از جمله سروش، واتس اپ و تلگرام چنین وانمود می کنند که تعطیلی مدارس، به تعطیلی کلاس های درس منجر نشده است و گویی شدت اهتمام و دلسوزی مدیریت این مدارس به حدی است که با تمام توان و تلاش مفاهیم آموزشی را به دانش آموزان از سطوح اولیه ابتدایی تا انتهای دبیرستان منتقل می کند.
این رقابت به حدی است که کلیپهای تبلیغاتی برخی مدارس در اینستاگرام در خصوص آموزش مجازی به کلیپهای پربازدید تبدیل شده است. اما اجازه دهید به روی دیگر این سکه نگاهی بیندازیم.جوزف نای یکی از بنیان گذاران علم شبکه های اجتماعی مجازی با استفاده از مفاهیم شبکه و قدرت به تفصیل در کتاب آینده قدرت نشان داده است که قدرت های جهانی چگونه مخاطبان خود را با ترفندهای فضای مجازی مانند بمباران اطلاعاتی و نظایر آن از مخاطبان فعال به مخاطبان تاثیر پذیر و وابسته تبدیل می کنند.
برای همه ما بسیار پیش آمده است که صرفا برای یک هدف کاری یا آموزشی وارد فضای مجازی تلگرام، واتس اپ یا سروش شده ولی ناگهان حس کرده ایم که حدود یک ساعت از وقت مان در این شبکه ها صرف شده است بدون این که محتوای کاری یا آموزشی خود را پیدا کرده باشیم و این خصلت اغواگرانه شبکه های مجازی است.
پر واضح است که اغواگری شبکه های مجازی بیش از همه، قربانیان خود را از میان قشر کودک و نوجوان پیدا می کند زیرا از یک سو آگاهی ها و مهارت های رفتاری کمتری در مواجهه با اطلاعات فزاینده شبکه های مجازی دارند و از دیگر سو، به دلیل غلبه احساسات در سن کودکی و نوجوانی بر افراد، آمادگی پذیرش الگوهای غربی ارائه شده از سوی شبکه های مجازی در کودکان و نوجوانان بیشتر است.
همین نکته و نکات دیگر موجب شده بود که بارها و بارها از سوی وزارت آموزش و پرورش برای آوردن تلفن همراه در مدرسه یا ایجاد شبکه های اجتماعی مجازی از سوی مدارس ممنوعیت شدید اعلام شود و تحقیقات و پژوهش های متعددی از سوی مراکز تحقیقات آموزش و پرورش مبتنی بر آثار زیانبار و منفی عضویت کودکان و نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی روی آن ها انجام شده است (فراهانی، نسرین ، 1396، بررسی تاثیر ناشی از شبکه های مجازی و اینترنت بر تحصیل دانش آموزان دبیرستانی - خسروانی ، گلثوم ، 1395 ، بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و... ).
به هر تقدیر از یک سو زیان ها و خسارت های تعطیل شدن آموزش رسمی در این روزها نباید محملی برای نادیده گرفتن نتایج صدها تحقیق انجام شده روی آثار منفی گسترده شبکه های مجازی بر کودکان و بخشنامه های متعدد وزارت آموزش و پرورش در این خصوص شود و وزارتخانه باید با جدیت با مدیران مدارس متخلف که بی محابا دانش آموزان را به حضور حداکثری در فضای مجازی تشویق می کنند، برخورد کند و از دیگر سو، سیاست گذاران و مدیران سطوح کلان وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی فضای مجازی باید با سیاست گذاری صحیح در این خصوص و اعلام رسمی این سیاست ها، به ترسیم پروتکل و شیوه آموزش در فضای مجازی بپردازند و قبل از ترویج این شیوه، به ترسیم شرایط حضور دانش آموز در فضای مجازی و الزامات استفاده کودکان و نوجوانان از تلفن همراه و شبکه های اجتماعی اقدام کنند.
از شیوه تدریس با واسطه والدین در فضای مجازی برای مقاطع ابتدایی تا استفاده از این روش توسط دانش آموزان دبیرستانی همراه با نظارت والدین می تواند نمونه ای از این راهکارها باشد. در این میان استفاده از رویه های واحد چند رسانه ای که با همراهی صدا و سیما و استفاده از شبکه های متنوع تر و بیشتر ممکن باشد، راه دیگری برای این موضوع است.
در نهایت این که تجربه تلخ سهل انگاری مدیران و سیاست گذاران وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی فضای مجازی در سال های گذشته در توانمند نکردن دانش آموزان برای ورود به فضای مجازی و گسترش ناامیدی در برخی مدارس که تبعات تلخ موارد خودکشی نوجوانان را به دلیل الگوگیری از برخی شبکه های مجازی به همراه آورده بود، اجازه ترویج و تشویق حضور بی محابای کودکان و نوجوانان بدون پیوست های لازم فرهنگی در فضای مجازی را نمی دهد و تا فرصت باقی است باید با تدبیر صحیح، مانع افتادن کودکان و نوجوانان در دام هجمه غرب و رواج ناامیدی و سیاه نمایی در آینده سازان انقلاب اسلامی شد.