بهتر است كه يك كارشناس مسلط بر امور پزشكي و آماري از طرف ستاد ناتوان مبارزه با كرونا دل را به دريا بزند و همه واقعيتها را به روشني بيان كند.
يكي از مسائلي كه اين روزها ذهن خيليها را درگير خود كرده، عدم تطابق آمارهاي رسمي از كرونا با مشاهدات غيررسمي و نيمهرسمي از مناطق گوناگون كشور است.
فرماندار كاشان آماري را ميگويد كه با آمار رسمي تفاوت بسيار زيادي دارد. مشاهدات مردم در گيلان بسيار متفاوت از آمار رسمي است. واقعيت چيست؟ آيا مسوولان واقعيت را نميگويند؟ ابتدا روشن بگويم كه بياعتما دي به آمار و ارقام رسمي كه حتي رد كردن آنها سخت است نيز در اين جامعه قابل فهم است، چه رسد به موضوعاتي كه آمار شهودي يا غيررسمي نيز وجود دارد و تفاوت زيادي با آمار رسمي دارند.
هنگامي كه سابقه ادعاهاي رسمي را در گذشته مرور ميكنيم اين بياعتمادي چندان غيرمنتظره نيست و حتي طبيعي هم به نظر ميرسد. ولي فرض كنيم كه آمار رسمي درست باشد، آيا همه حقيقت است؟ قطعا خير. اگر نهاد يا فردي سه عنصر را در اطلاعرساني رعايت نكند، باز هم به دروغگويي متهم ميشود.
ـ دروغ نگويد.
ـ همه حقيقت را بگويد.
ـ جز حقيقت نگويد.
اگر آمار رسمي مربوط به كرونا دروغ نباشد، قطعا دو مورد ديگر در اين آمار رعايت نشده است. چرا؟
آمار رسمي چيست؟ كساني كه تست كرونا ميدهند و تست آنان مثبت ميشود، جزو آمار رسمي مبتلايان به كرونا محسوب ميشوند. آنان يا درمان شده و مرخص ميشوند يا فوت ميكنند يا كماكان در حال درمان و گذراندن دوران درمان و نقاهت هستند.
مثلا گفته ميشود تاكنون تست كروناي 7500 نفر مثبت بوده، 3000 نفر درمان و مرخص شدهاند، 250 نفر نيز فوت كردهاند. پس اكنون 4250 نفر بيمار تحت درمان هستند، 250 نفر يعني 33/3 درصد نيز مرگ و مير داشتهايم. آيا واقعيت اين است؟ خير.
احتمالا تعداد كروناييهاي كشور چندين برابر اين رقم است. مرگ و مير نيز قطعا بيشتر است. چون خيليها كرونا گرفتهاند پزشك معالج گفته استراحت كنند، نيازي به تست هم نيست. يا اصولا امكان گرفتن تست هم نيست. حالا اگر اين فرد فوت كند، از نظر آمار رسمي جزو فوتيهاي كرونايي محسوب نميشود ولي بسياري از اينها از نظر پزشكان معالج و با توجه به شواهد باليني و عكس سي.تي.اسكن مبتلا به كرونا محسوب ميشوند، در حالي كه به دليل فقدان كيتهاي آزمايش، آنها در آمار رسمي كروناييها محسوب و وارد نميشوند.
حالا فرض كنيم كه تعداد زيادي از آنان كه تست ندادهاند خوب شدند در اين صورت مساله حل شد، كسي هم اهميت نميدهد كه آنان را به آمار مبتلايان اضافه كند يا خير؟ ولي اگر برخي از آنان فوت كردند، چه؟ اينجا قضيه فرق ميكند. از نظر آمار رسمي چون فوت كردهاند، احتمالا زحمت آزمايش او را به خود نميدهند.
اگر پزشك معالج بگويد آن متوفا مبتلا به كرونا است ، مردم هم همين باور را دارند، ولي چون او قبلا به عنوان بيمار كرونايي شناسايي رسمي و ثبت نشده، پس مرگ و مير او را هم كرونايي نميدانند!! و اگر هم بخواهند آمار آن را به تعداد مرگ و مير كروناييها اضافه كنند، ممكن است آن 250 نفر تبديل به 750 نفر شود در حالي كه تعداد مبتلايان رسمي كماكان همان ۷۵۰۰ نفر اعلام شده است.
در نتيجه نسبت مرگ و مير به يك باره به 10 درصد ميرسد و اين وحشتناك خواهد بود زيرا مردم گمان ميكنند 10 درصد افراد مبتلا به كرونا فوت ميكنند، در حالي كه نسبت واقعي مرگ و مير همان 3/3 درصد است.
وزارت بهداشت بهشدت ميترسد كه آمار مرگ و مير غير ثبت رسمي بيمار را اضافه كند، درست هم هست ولي از سوي ديگر نميتواند مخرج كسر كه مبتلايان به بيماري هستند را تخميني اعلام كند. به علاوه ميترسد بگويد كه كيتهاي تشخيص به اندازه كافي در دسترس ندارد.
در نتيجه سكوت ميكند و به انتشار آمار رسمي قناعت ميكند؛ آماري كه خودشان هم ميدانند با واقعيت تطبيق ندارد.
اينجاست كه نظام اطلاعرساني هم چوب را ميخورد و هم پياز را. به نظرم بهتر است كه يك كارشناس مسلط بر امور پزشكي و آماري از طرف ستاد ناتوان مبارزه با كرونا دل را به دريا بزند و همه واقعيتها را به روشني بيان كند.
اين طوري حداقل بخشي از ابهامات برطرف ميشود. در حالي كه با سياست كنوني جز ابهام و شايعه هيچچيز ديگري اثبات نميشود. ميتوان دو نوع آمار رسمي و تخميني داد. گمان نكنيم كه اگر آمار واقعي گفته شود وضع بدتر خواهد شد.