ارتشهای سایبری عربستان، رژیم صهیونیستی و پادوهای فراری آنها به غرب، تولیدکننده محتواهای کرونایی هستند و زحمت انتشار آن را هم افراد فاقد سواد رسانهای میکشند!
سالهاست که ترجیح و گزینه دشمنان جمهوری اسلامی از «جنگ سخت» به «جنگ نرم» تغییر شکل داده، چراکه هم کمهزینهتر بوده و هم اثرگذاری آن بیشتر است.
مهمات این جنگ بسته به شرایط، متفاوت است و روزی در قالب شانتاژ رسانهای با هجمه به انتخابات اخیر و روز دیگر در کسوت «کرونا هراسی» ظاهر میشود.
در دیگر کشورها نیز این ویروس مرگبار بهتدریج در حال گسترش است و طبق گزارشها در سه قاره شیوع پیدا کرده اما تفاوت عمده میان ایران و سایر کشورها، به جنگ روانی تمامعیار در فضای مجازی و رسانههای غربی علیه جمهوری اسلامی بازمیگردد که قطعاً با هدف استخراج یک بحران اجتماعی – سیاسی از دل این بیماری کلید خورده است.
سربازان این جنگ تبلیغاتی همچون رسانه استعمار پیر، در حال انتشار اخبار جعلی گوناگونی در مورد زمان، مکان شیوع، درمان و آمار تلفات کرونا هستند و شبکههای فارسیزبان معاند با دعوت از بهاصطلاح کارشناسانی که برخی از آنها سالهاست از ایران مهاجرت کردهاند، مناظره و میزگرد در خصوص ابعاد این بیماری برگزار میکنند.
کمبود دارو و تجهیزات پیشگیری، فقدان مدیریت بحران و در دسترس نبودن بیمارستان و پزشک، فصل مشترک همه آنهاست تا از این رهگذر، ناکارآمدی نظام اسلامی را تبلیغ کرده و بر طبل اضطراب و ترس مردم بکوبند.
برخی از این شبکهها، با انتساب ویدیوهای مربوط به دیگر کشورها که بهعنوان نمونه فردی روی زمین افتاده، میکوشند آنها را به ایران نسبت دهند و کار تا جایی بالا گرفته که وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه استماع اخیر کنگره، صراحتاً توانایی جمهوری اسلامی در مهار این بحران را زیر سؤال میبرد.
ازاینرو بعید نیست که شخص رئیسجمهور آمریکا و «مایک پمپئو»، همانگونه که پس از آشوبهای پراکنده به بهانه سقوط هواپیمای مسافربری، توئیتها و ویدیوهایی با زیرنویس فارسی منتشر کردند، این بار هم از ظرفیت بهاصطلاح دیپلماسی عمومی برای تشدید بحران به بهانه شیوع کرونا سوءاستفاده کنند.
نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که آمریکا برای دلسوز نشان دادن خود، پیشنهاد کمک به ایران برای مبارزه با کرونا و آمادگی برای دفع این ویروس در کشورمان ارائه کرده است، حالآنکه در ثروتمندترین کشور دنیا و مدعی برخورداری از علم روز پزشکی، صدها نفر به این بیماری مبتلا شده یا جان باختهاند.
افزون بر این، چوپان دروغگوی کاخ سفید در اوایل سال جاری که سیل در چندین استان کشورمان جاریشده بود، کمکهای مالی هموطنان خارج از ایران را به بهانه تحریمها بلوکه کرد و مانع از خرید بالگردهای امدادی ایتالیایی برای کمکرسانی به سیلزدگان شد!
از سوی دیگر، پیوست سیاسی کرونا برای فعالان رسانهای ضدانقلاب و اسپانسرهای آنان در کاخ سفید، باعث شد که بمباران سنگینی از تبلیغات منفی در جامعه ایرانی، دو روز پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام دهند؛ بهنحویکه رسانههای بیگانه و شبکههای مجازی وابسته به آنسوی مرزها، لمس استامپ و برگههای انتخاباتی را عامل انتقال ویروس اعلام کردند و بهتدریج، گمانهزنیها و اخبار کذب را بهصورت کمسابقهای منتشر نمودند!
بر اساس گزارشهای رسمی، از اول مهرماه سال جاری تا هشتم دی، بیش از 120 نفر بر اثر آنفولانزا در کشورمان فوت کردهاند اما بزرگنمایی درباره آن اتفاق نیفتاد و جامعه در فضایی سخت و پرفشار از این ناحیه قرار نگرفت.
آنفولانزا و بیماریهای دیگر، هیچکدام بار روانی کرونا را نداشتند چراکه پیش از آن، شیوع کرونا در چین، تلفات گرفته بود و کشورهای مخالف رشد اقتصادی پکن، اغراق درباره خطرات این ویروس را به حد اعلا رسانده بودند.
وقتی کرونا همچون غولی ترسناک به ایران وارد شد، کار ویژه رسانههای غربی برای به وحشت انداختن مردم نیز کلید خورد.
با این حساب، به نظر میرسد نقش رسانههای معاند و شبکههای مجازی همسو با آنان این است که جو روانی را به سمتی سوق دهند تا کرونا هراسی بیش از خود این بیماری تلفات بدهد.
افزون بر این فضای مجازی ولنگار و بدون نظارت و کنترل که در قالب شبکههای اجتماعی خارجی فعالیت میکنند و حاضر به پذیرفتن پیششرطهای جمهوری اسلامی هم نیستند، مکمل و پایه دوم جنگ نرم دشمن است.
این در حالی است که این شبکهها در مواردی فراگیرتر و اثرگذارتر از رسانههای استکبار عمل میکنند چون هر فرد برای اطرافیانش به یک رسانه قابلاعتماد تبدیل میشود و میتوانند همچون ویروس، اطلاعات مخرب را از زبان دوست و آشنا منتقل کنند.
در این چارچوب، هزاران گرگ، لباس میش پوشیده و با جعل تصاویر، ویدیو، اخبار، جملات بهظاهر حکیمانه و با چاشنی طنز، به سمپاشی بر روی روح و روان جامعه میپردازند.
ارتشهای سایبری عربستان، رژیم صهیونیستی و پادوهای فراری آنها به غرب، تولیدکننده محتواهای کرونایی هستند و زحمت انتشار آن را هم افراد فاقد سواد رسانهای میکشند!
نمیتوان منکر شد که بسیاری از افراد به دلایل مختلف ازجمله ماجراجویی، کنجکاوی و دلسوزی به دنبال چنین محتواهای کذبی میروند، ازاینرو، کنترل و نظارت بر آوردههای مسموم این فضای بسیار اثرگذار باید با محوریت شورای عالی فضای مجازی در دستور کار قرار گیرد.
این در حالی است که مدیریت اطلاعرسانی داخلی نیز برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمن حائز اهمیت است. طبعاً سازمانها و ارگانهای مرتبط با بخش پزشکی و درمانی، بار زحمات دفع هفتههای اخیر را به دوش کشیدهاند و تشکر چند روز پیش رهبر انقلاب اسلامی از همه کسانی که برای ریشهکن کردن این بیماری تلاش کردهاند، ناظر به همین مجاهدتهاست ولی اعلام نظرهای دوگانه و بدون صبغه کارشناسی، بهانه به دست حریف داده و آن را مستمسکی برای سیاه نمایی حداکثری قرار میدهد. نقشه راهی که در این خصوص باید ترسیم شود، عبارت است از پرهیز از اطلاعرسانیهای غیرحرفهای و واگذاری این امر خطیر به نهادهای مرجع پزشکی و درمانی تا موجسواری رسانههای معاند از این دریچه به حداقل برسد.
ازاینرو، هر شبکه ماهوارهای و مجازی که اخبار مراجع رسمی و رسانههای معتبر بازنشر دهنده آنها را ناکارآمد و غیرقابلاعتماد جلوه دهد و از سوی دیگر، سعی در معتبرسازی خبرهای خود به اتکا منابع غیر موثق و بهاصطلاح مشاهدات عینی کند، پازلی از جنگ روانی به بهانه کروناست و نیاز است که پس فروکش کردن این بحران، برای پیشگیری و ایمنی بخشی به افکار عمومی جامعه، فکری اساسی و تدبیری بدون خدشه برای مواجهه با نمونههای آتی آن اندیشیده شود.